تعداد بازدید : 4359881
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 319
گزارش زیر از خاطرات «فضلالله نورالدین کیا» سفیر سابق ایران در ژاپن است که میخوانیم:
در سال 1351 که به عنوان سفیر ایران در ژاپن مشغول به کار بودم روزی شخصی که خود را نماینده شهرام پهلوینیا فرزند والاحضرت اشرف معرفی میکرد در دفتر سفارت ایران در توکیو حضور یافته و درخواست ملاقات با اینجانب را کرده بود. پس از اینکه وی را پذیرفتم اظهار داشت شهرام در توکیو است و تقا
آن چه خواهید خواند سطوری است خواندنی از کتای «سقوط شاه» نوشته «فریدون هویدا»(برادر «امیر عباس هویدا»)که تحلیلی دارد از عاقبت حکومت پهلوی:
شاه در سال 1975 [1354] طی مصاحبهای با «جان اوکز» (که در شماره 30 سپتامبر 1975 نیویورک تایمز به چاپ رسید) در موردخواست خود مبنی بر جای دادن ایران در میان قدرتهای بزرگ جهان گفته بود: « این
سپهبد ناصر مقدم آخرین رئیس ساواک (خرداد 1357 ـ بهمن 1357) فرزند یعقوب در سوم تیر 1300 درتهران متولد شد. نام خانوادگی وی در آغاز «مقدم چهارگریلاصل» بود که پس از مدتی به مقدمراد و نهایتاً به مقدم تغییر پیدا کرد. همچنان که از نوشتههای خود او برمیآید تا سن ده سالگی تحت تکفل پدر زندگی میکرده و از آن پس داییاش حسین مقدم عهدهدار وظیفه نگهداری او شد و
از ثبات تا سقوط
*سیری در انقلاب
در سال 1357 وضع محمدرضا کاملاً محکم به نظر میرسید. او به پشتیبانی غرب، و بهویژه آمریکا و انگلستان، اطمینان داشت و روسها نیز وجود او را پذیرفته و روابط حسنهای ایجاد کرده بودند. از 28 مرداد 1332 تا سال 1357 محمدرضا به خواست آمریکا دیکتاتور بلامنازع ایران بود و آمریکاییها نیز از او توقعی جز این نداشتند. توضیح دادهام که انگلیس
جعفرشریف امامی از آخرین نخست وزیران ایران قبل از پیروزی انقلاب اخیراً در کتاب خاطرات خود نکاتی را درباره خود محوریهای شاه مطرح کرده است. در بخشی از این کتاب میخوانیم:
یکی از مسائلی که جالب است و بد نیست که اظهاری در آن خصوص بشود این است که اعلیحضرت راجع به بعضی از مسائل فوقالعاده اصرار داشتند و مقید بودند. من جمله این که اختیاری نمیخواستند به کسی داده بشود و مخصوصاً در
بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بحثها در خصوص نحوه ارتباط منافع ملی با تعهدات دینی – انقلابی نظام جمهوری اسلامی آغاز گردید، بحثی که زمان به زمان بر شدت و التهاب آن افزوده میشد. اینک که پس از بیست و چند سال نگاهی به گذشته میافکنیم، این صرافت به فرد دست میدهد که دوگانگی مذکور تاکنون نیرو، وقت، هزینه و حساسیتهای زیادی را در کشور مصروف خود نموده و این روند همچنان اد
اینتلیجنس سرویس، سیا و شبکه "بدآمن "
شاپور ریپورتر زمانی وارد ایران شد که سرویس اطلاعاتی بریتانیا توسط جاسوسان برجستهای چون آلن چارلز ترات و آن لمبتون و ارنست برون شبکههای بومی وسیع خود را بازسازی کرده و در همین دوران "ادارة خاورمیانه " سرویس اطلاعاتی آمریکا به رهبری کرمیت روزولت نیز نخستین شبکههای خود را تنیده بود و هر دو سرویس جاسوسی فعالیتهای توطئ
اتحاد شوروی
قبلاً به مناسبتهای مختلف درباره مسئله شوروی و کمونیسم و تاریخچه روابط رژیم پهلوی و شوروی توضیح دادهام و تکرار آنها ضرورتی ندارد. در اینجا فقط به چند مسئله میپردازم که قبلاً اشاره نشده است:
1 ـآیا در استراتژی منطقهای آمریکا، در جنگ جهانی آینده، نیروهای غرب مرز 2200 کیلومتری ایران را برای حمله مستقیم به شوروی مورد استفاده قرار میدادند
روی کارآمدن دولت بختیار- خروج شاه از ایران و جشن و سرور مردم به خاطر فرار شاه
- مردم: سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن
شاه: من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران رو شنیدم
- امام : من دولت تعیین میکنم من تو دهن این دولت میزنم، من دولت تعیین میکنم، من به پشتوانه این ملت دولت تعین میکنم...
*گوینده: مخالفان دیگر دریافته بودند که شاه قدرت پایداری را از دست داده است اما تص
درباره قیام 15 خرداد 1342، نکتهای که بدواً باید متذکر شوم، ناآشنایی و بیاطلاعی عجیب مسئولین اطلاعاتی و امنیتی کشور و شخص محمدرضا از حرکتهای مردمی بود. در آن زمان، محمدرضا مسئله روحانیت را جدی نمیگرفت و خطر تیموربختیار را برای سلطنت خود بیش از مردم میدانست. در آن زمان محمدرضا به دستور کندی طرح "انقلاب سفید " را عملی میساخت و لذا یک قالب تبلیغاتی مشخص یا
طرح مصونیت نظامیان امریکایی که در خارج از ایالات متحده خدمت میکردند، از اوایل دهه 1950 و پس از استقرار نیروهای امریکا در کشورهای عضو ناتو به صورت قراردادهای دو جانبه به اجرا درآمد. به موجب این قراردادها که از متن مشابهی نیز برخوردار بودند، حق قضاوت در مورد نظامیان امریکایی که در این کشورها مرتکب جرم میشدند با همکاری و توافق طرفین و با استناد به قوانین معمول در هر دو کشور (ایالات
مرتفعترین نقطه در پاناماسیتی آنکون هیل نام دارد که تپهای است برفراز مدخل کانال به اقیانوس آرام، و بمراتب بیش از هر نشانهای مثلا تپه کاپیتول در واشنگتن شاخص است. دامنههای آن شیب تند دارد و از درخت پوشیده شده است. آنکون هیل تا 1978 متعلق به ایالات متحده بود. پس از آنکه دولت امریکا در 1903 «حقوق دائمی» بر کانال و منطقه کانال را کسب کرد. پرچم ستارهدار امریکا ب
یکشنبه 2/8/1355: [ریچارد هلمز] سفیر آمریکا تلفن کرد که صبح، کار فوری دارد، میخواهد مرا ببیند. ساعت 8 به منزل آمد. گفت، آمدهام به تو بگویم که عوض میشوم، منتها میخواستم که اعلان این کار قبل از انتخابات باشد تا اگر رئیسجمهور عوض شد، گفته نشود که نخواستم با او کار کنم. من به کلی کنار میروم و میخواهم کار آزاد بکنم.(ص308)
- قدری راجع به کارهای تبلیغاتی که در آ
پرزیدنت رویو وقار و رفتار شاهانه او را فوق العاده یافت . حتی در کونتادو را خودش را اولاد مستقیم داریوش میدانست. در یک مورد شکایت کرد خانه گابریل لوئیس برایش کوچک است. و لذا رویو سعی کرد درسی درباره تبعید ناپلئون به او بدهد. ناپلئون پس از آن همه کاخهای مجلل، عمرش را در سنت هلن به پایان رساند که مقامات آن - بر عکس پاناما - با او رفتار دوستانهای نداشتند.
شاه پاسخ داد: «تفاوت در آن
از دید ارتشبد حسین فردوست، اویسی افسری کم سواد بود که در فروش محمولههای بزرگ تریاک دست داشت، از دید تیمسار قرهباغی، اویسی فردی دروغگو و متملق بود و از دید مردم، اویسی فردی جنایتکار بود که در دو فاجعه 15 خرداد 1342 و 17 شهریور 1357 نقش اساسی داشت.
ارتشبد غلامعلی اویسی فرزند غلامرضا عامل کشتار مردم تهران در دو فاجعه بزرگ 15 خرداد 1342 و هفدهم شهریور 1357، در سال1297 در قم به دنیا
در سراسر این نمایش، فرح بیشتر اوقات خود را صرف تلویزیون به جهان سادات در مصر می کرد. ضمن یکی از این تلفنها در وسط نمایش در حالیکه پزشکان در جلو صحنه مشغول جرو بحث بودندف او اظهار داشت: جهان وضع ما بسیار بد است. شاه نیاز به عمل جراجی فوری داشت و گرنه می مرد. ولی این عمل در پاناما نمی توانست انجام بگیرد: من در اینجا به هیچ کس نمی توانم اعتماد کنم.
خانم سادات پرسید: چرا فرح؟ چرا؟
فرح پاسخ د