اندیشکده آمریکن اینترپرایس که پرنفوذترین موسسه سیاستگذاری در آمریکاست در مقالهای به بررسی سیاستهای آمریکا در قبال ایران و تأثیر آنها بر تحولات داخلی و سیاستهای منطقهای و بینالمللی ایران پرداخته است.
* سخنرانی احمدینژاد تصویب تحریمها علیه ایران را با مشکل مواجه کرد
زمانیکه محمود احمدینژاد به نیویورک آمد و کنفرانس تجدید نظر معاهده منع گسترش تسلیحات اتمی را مورد خطاب قرار داد، چانه زنی در شورای امنیت برای تصویب چهارمین قطعنامه تحریمی علیه ایران بسیار سخت شد، حامیان قطعنامههای تحریمی اعتراف کردند که این قطعنامهها تأثیر بسیار ناچیزی در کند کردن روند هستهای شدن ایران دارد و شورای امنیت، حتی با تمام توان نیز نمیتوان از خواست ایران جلوگیری نماید.
* اقدامات یکجانبه آمریکا علیه ایران باعث بیاعتباری واشنگتن شده است
در کنگره آمریکا نیز تصویب قوانین تحریمی با مخالفتهای زیادی روبرو بود. روسیه و چین نیز از ارائه پیشنهاد در مورد محدود نمودن دسترسی ایران به بازارهای جهانی و جلوگیری از واردات فرآوردههای نفتی به این کشور، خودداری کرده بودند، تمامی پیشنهادهای آمریکا به روسیه و چین در مورد تحریم ایران، مورد انتقاد این دو کشور قرار میگرفت و آنان با این بهانه که این پیشنهادها نمادین و فاقد تأثیر چشمگیر است، با آنها مخالفت میکردند.
* تصویب تحریم ها علیه ایران باعث توهم موفقیت برای آمریکا شده است
این مخالفتها تا آنجا ادامه یافت که اوباما با این استدلال که اقدامات یک جانبه آمریکا باعث کاهش اعتبار این کشور در شورای امنیت میگردد، دستور داد روند قانونگذاری در کنگره متوقف شود. تصویب تحریمها باعث توهمی شده که دولتمردان آمریکا خیال میکنند کار مؤثری انجام دادهاند . تداوم روند تصویب قطعنامهها علیه ایران را به مثابه آب در هاون کوبیدن است و طرفداری از این سیاست به نفع ایران است و باعث میشود ایران در لوای آن بتواند اهداف هستهای خود را دنبال نماید.
* دیپلماسی و تحریم های آمریکا علیه ایران موفق نبوده است
این سیاست باعث ایجاد توهمی میشود که بر اساس آن دولتمردان آمریکا خیال میکنند که "کارهای مؤثری انجام دادهاند "، درست مانند "دیپلماسی " که قبلاً استراتژی اصلی بود و علاوه بر اعطای زمان به ایران، به تحرکات این کشور نیز مشروعیت میبخشید، تحریمهای امروز با دیپلماسی دیروز هیچ تفاوتی ندارد.
* جمهوری اسلامی ایران یک حقیقت سرسخت در مقابل آمریکا است
دلخوش بودن به تغییر حکومت در ایران یا توقف فعالیتهای هستهای ایران را "دیوانگی محض " دانسته و تأکید میکند: تغییر حکومت در ایران حتی اگر به بهترین نحو صورت پذیرد، آنقدر زمانبر است که نمیتواند از به ثمر رسیدن اهداف هستهای ایران جلوگیری نماید، ما با یک حقیقت سرسخت به نام جمهوری اسلامی ایران مواجهیم.
* حمله به ایران برای آمریکا مقدور نیست
دو گزینه در مقابل آمریکا وجود دارد؛ ایران هستهای را بپذیرد یا یک کشور با حمله نظامی به تأسیسات اتمی ایران، چرخه سوخت ایران را نابود کرده و برنامهی هستهای ایران را موقتاً مختل نماید. امکان حمله نظامی به ایران برای دولت اوباما ممکن نیست چرا که وی برای این کار برنامهای ندارد و همیشه قواعد مربوط به گزینه نظامی که به قول خود اوباما "روی میز است " در دولتش دچار تغییر و تحول میشود.
فقط میماند اسرائیل که البته حکومت این کشور نیز با این کار، مورد تهدید قرار میگیرد - نه از این حیث که هواپیماها یا تسلیحات خود را ممکن است از دست بدهد بلکه به دلیل آسیب پذیر بودن اسراییل در مقابل اقدامات تلافی جویانه حزب الله و حماس.
* اوباما در نهایت به خواست ایران در اهداف هستهای تن میدهد
هرگونه که بخواهیم استدلال کنیم یا نقشهای طرح کنیم، در نهایت به این نتیجه خواهیم رسید که اوباما به خواست ایران برای رسیدن به اهداف هستهایش تن خواهد داد. با اینکه سیاستمداران آمریکایی از این نتیجه به هیچ وجه راضی نیستند اما حتی به محدود شدن فعالیت هستهای ایران هم قانع هستند.
* سیاست های آمریکا در قبال ایران ابهت واشنگتن را کاهش می دهد
رئیس جمهوری اوباما با استراتژی "محدودیت کنترل " صرفاً به همسایگان منطقهای ایران و متحدین آمریکا این دلگرمی را میدهد که در صورت حمله هستهای ایران از آنان دفاع خواهد کرد و اقدامات تلافی جویانه انجام خواهد داد. اما متأسفانه با این خطابهها به صورت کاملاً تدریجی ابهت آمریکا و برنامههای هستهای ایران، کاهش مییابد.
***
اندیشکده امریکن اینترپرایز پرنفوذترین موسسه سیاستگذاری در آمریکاست که در سال 1943 برای تحقیقات در زمینه سیاستگذاری کلان ایالات متحده آمریکا تأسیس شد، این سازمان یکی از مهمترین و پرنفوذترین موسسات سیاستگذاری در آمریکا است که با سیاستمداران مرتبط با حزب جمهوری خواه و نومحافظه کار ارتباط گستردهای دارد.
دو متفکر و بنیانگذار این سازمان بیل کریستول و رابرت کسگان هستند، هدف از تأسیس این سازمان ایجاد اتحاد بین گروههای مختلف محافظه کار آمریکایی و بازیافت دوره رونالد ریگان است، با توجه به اینکه خطر کمونیسم بهعنوان یک متحد کننده اصلی گروههای محافظه کار دیگر وجود نداشت.
اعضای این سازمان که همگی عضو حزب جمهوری خواه هستند، از کمک فکری و استراتژیک متفکران برجستهای مثل فرنسیس فوکویاما و پال ولفوویتز بهره میبردند. انتخاب جرج دبلیو بوش این سازمان را به راس قدرت آمریکا نزدیک کرد و اعضای آن و انستیتو اینترپرایز آمریکا در وزارت دفاع و وزارت خارجه مستقر شدند.
شخصیتهای عمدهای که حامی این تفکر بودهاند نظیر جان نگروپونته مسئول امنیت ملی کشور، و دونالد رامسفلد وزیر دفاع و جان بولتون سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد مقامات اصلی کشور را داشتند و تأثیر سرنوشت ساز ریچارد پرل بر وزارت دفاع هنوز ادامه دارد. همه این شخصیتها مایل به برخورد قاطع با ایران میباشند. شخصیت عمده دیگر که حامی این تفکر است دیک چنی معاون رئیس جمهور میباشد.