در دولتهای مختلف بر اساس یک اصل مدیریتی سعی در ثبات مدیران و بهکارگیری نیروها و شخصیتهایی است که، اولا کارآمد و ثانیا مورد اعتماد و ثالثاکاملاهماهنگ با مواضع مقامات مسئول باشند.
وزیر خارجه هر کشور بر اساس جایگاه و نقش او در مدیریت کشور، معمولادومین و یا سومین مقام کابینه است، از اینرو نهتنها در انتخاب او دقت زیادی میشود، بلکه در حفظ و حمایت از او در انجام مسئولیتش نهایت همکاری و مساعدت توسط مقامات عالیه دولتی میشود. بهطوری که وزرای خارجه معمولاطولانیترین دوره خدمت را در دولتهای مختلف در جهان دارند تا نشانهای از ثبات سیاستها و همچنین استقرار و ثبات نظام باشد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سالهای اول، تحت شرایط ویژهای که داشتیم در ظرف کمتر از سه سال، پنج وزیر و سرپرست وزارت امور خارجه را تجربه کردیم. اما پس از تثبیت دولت و مدیریت کشور، جناب آقای دکتر ولایتی بالاترین دوره مدیریت را در کشور به مدت 16 سال در سمت وزیر امور خارجه داشت که یکی از امتیازات جمهوری اسلامی در روابط خارجی بود. بهگونهای که ایشان یکی از چهرههای ایرانی - بینالمللی شده بود.
انتظار میرفت که در ادامه تجربه موفق و سازنده ثبات مدیریت، دوران متوسط اشتغال مدیران در مسئولیتهای آنان، بیشتر شده و از این طریق سرمایههای انسانی و تجربی، متراکم و زیانها و خسارات ناشی از تغییرات پی در پی کاسته شود.
متأسفانه عدم رعایت قوانین و مقررات موجود و بیتوجهی به اصل شایستهسالاری و حذف تدریجی نیروهای متعهد و انقلابی از مدیریتهای کشور و حاکمیت روابط بر ضوابط، زمان متوسط اشتغال مدیران را بهتدریج کاهش داده است. بهگونهای که از این نظر در سطح جهانی شهرت پیدا کردهایم. بسیاری از مسئولان و مدیران کشورهای مختلف در ملاقات با مسئولان ایرانی، معمولا از دو مشکل در رابطه با ایران نام میبرند و از جمله دلایل ریسک بالا در تعامل با ایران میدانند. آنان میگویند با فاصله زمانی کوتاه، مدیران عوض میشدند و نظرات و برنامهها و مواضع آنان نیز دگرگون میشود! بهطوری که ما واقعانمیدانیم برای عقد قراردادهای بلندمدت و اجرای آنها چه مراحلی را باید طی کنیم و آیا بالاخره میتوانیم قراردادها را اجرایی بکنیم یا نه.
همچنین در روابط خارجی و تعاملات با دولتهای دیگر، این مشکل با رواج شایعات پیرامون برکناری وزیر امور خارجه دائمی بوده است. تقریبا چهار ماه پس از تشکیل دولت نهم در سال 1384، اولین شایعات برکناری وزیر امور خارجه مطرح و تاکنون بارها تأیید و تکذیب شده است!
چندی پیش با معرفی چندین مسئول! برای مناطق مختلف جهان، عملامسأله وزیر و وزارت امور خارجه حل و منحل شد! زیرا مسئولیت و مدیریت و ارتباط کاری و حوزه مسئولیت به کلی از بین رفت. سرانجام با تذکرات و مذاکرات قرار شد که مسئولان تعیین شده تبدیل به مشاور شوند. گویا این سیاست نتوانست تأمینکننده نظر دولت باشد، بهویژه که وزیر هیچگونه استقلال و مسئولیتی را نپذیرفت و مدیریت کلی وزارتخانه را بر عهده دفتر ریاست جمهوری گذاشت و قرار شد که ایشان فقط وزیر باشد!
این شیوه مدیریت، شناخته شده نیست و نتوانست برای مدتی دوام داشته باشد، زیرا که برخلاف معمول و قابلادامه نبود. از اینرو بالاخره این سیاست به پایان خود نزدیک و شکست خورد و آقای وزیر با انبوهی از شایعات در حالیکه در سفر خارجی و در مذاکره با مقامات کشور دیگری بود، برکنار و سرپرست جدید با سئوالات بسیار تعیین شد. شخصیتی که از جنس وزارت خارجه نیست و از دیپلماسی ویژه جمهوری اسلامی اطلاع چندانی ندارد. شاید که در انتخاب وزیر جدید ملاحظه تجربه و تخصص و تعهد بشود! این اقدام در فاصله دو نشست ژنو و استانبول، در محافل بینالمللی بازتاب ویژهای خواهد داشت که باید بررسی شود.
خوشبختانه تمامی محافل سیاسی و بینالمللی جهان بهخوبی میدانند که وزیر خارجه در ایران فقط مسئول دستگاه مجری سیاست خارجی است و تأثیری در تعیین سیاستها ندارد. از اینرو تغییر وی تأثیر چندانی در روابط خارجی ایران ندارد. آنچه موردتوجه محافل داخلی و خارجی قرار گرفت چگونگی و دلایل این اقدام بوده است.
شاید که این تغییر آخرین شوک وارده به دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در دولت دهم باشد، ولی مسئولان باید با توضیحات و تبیین صریح مواضع، افکار عمومی را آگاه و از سوءاستفاده فرصتطلبان جلوگیری کنند.
منبع: هفته نامه پنجره - شماره73