ایام محرم در ایران با خیزشی عجیب همراه است چنانکه گویی دستی پنهان و قدرتمند زمین و زمان را مهیای سوگواری بزرگ میکند، علمهای عزا بر سر در خیابانها، کوچهها و خانهها افراشته شده، همه جا سیاه پوش میشود و مردم سر در لاک تنهایی فرو برده قرن بیست و یکم ناگهان از هر کجا گرد هم آمده تا کتاب بزرگ عاشورا را بار دیگر ورق بزنند و درسی برزگ را در کنار یکدیگر مروز کنند.
درهای مساجد، تکایا، حسینیه ها و بسیاری از خانه های شهر برای مرور درسی بزرگ گشوده می شوند، سخنرانان داستان را از مرگ معاویه و به حکومت رسیدن فرزند فاسد و فاسقش یزید آغاز می کنند و تا رسیدن به لحظه عاشورا، نبرد نابرابر حق و باطل و پس از آن افشاگری حکومت نامشروع ظلم و ستم توسط کاروان اسرای کربلا را حکایت کرده و مداحان و مرثیه سرایان به ذکر مصیبت می پردازند.
اما بعضا در این بین روایت حوادث عظیم کربلا دچار چنان تحریف، زیاده گویی و داستان پردازیهایی می شود که نه تنها وهن حادثهای است که درس زندگی ساز برای تاریخ بشر است که سبب ایجاد شبهه در ذهن شنونده هوشمند و تحصیل کرده امروز شده و خدای ناکرده اسباب گریز او از معرفت اهل بیت (ع) و دین را فراهم می آورد، حال بماند کسانی که این روزها احوال شیعیان را هر لحظه رصد کرده و مترصد بهانهای برای تطهیر جنایات خونبارشان بر علیه شیعیان هستند. جنایاتی که صحنههای آن هر روزه از انفجارهای نجف و کربلا و کاظمین و سامرا گرفته تا هدف قرار گرفتن حرم مطهر دو امام بزرگوار در سامرا رقم خورده و میخورد.
افراد مطلع از حوادث عاشورا مصدایق این گونه روایتهای نادرست را در مدیحه سرایی و ذکر مصیبتها بسیار شاهد بوده و می توانند برشمارند.
به راستی برای کسی که این روزها با توجه به تخصصی شدن علوم و فنون فرصت مطالعه در تاریخ عاشورا را نداشته کدام یک از روایات متفاوت باور پذیر است؟ و یا اساسا " ضد و نقیض گوییها سبب تردید شنونده درباره بخشهای واقعی ماجرا نخواهد شد؟
متاسفانه علی رغم ریشه 1300 ساله مراسم عاشورا ذکر نکات فراوان معرفتی "حادثه عظیم " مغفول مانده و عدهای با نگرشی سطحی به رویدادهای عاشورا به روایت آن پرداخته و با خیال پردازی و داستانسراییهای خود اسباب وهن شیعه و مقدسات آن را فراهم آورده و میآورند.
مراسم عاشورا برای شیعیان نه یک آیین سالانه که یک میراث عظیم و ارزشمند تربیتی و اخلاقی است، میراثی که باید به درستی حفظ و به نسلهای بعد انتقال یابد، آیا حفظ ارزشی تا این حد گرانبها نمی طلبد که وعاظ و مداحان عاشورا از تحصیلات و سواد کافی برای قرار گرفتن در مقام روایتگری برخوردار باشند؟ در عصر حاضر برای اشتغال به هر حرفهای ملاک تعیین صلاحیت افراد مدارک تحصیلی، تخصصی و آموشی است که نشان می دهد فرد با طی دورههایی علوم و اطلاعات لازم را آموخته، در آزمونهای لازم شرکت کرده و پس کسب نمرات قبولی حائز شرایط اشتغال به حرفه شناخته شده است. با این شرایط آیا لازم نیست برای مداحی و روایت تاریخ شیعه نیز افراد از سواد، علم و اطلاع کافی برخوردار بوده، دورههای ای آموزشی را توسط عالمان دینی طی کنند و با علم و اطلاع کافی به روایت تاریخ بپردازند؟
حادثه عظیم قیام امام حسین (ع) دارای زوایای درس آموز و نه تنها انسان ساز بلکه جامعه سازی است که می تواند در دنیای تاریک و سرشار از ظلم و انحراف کنونی الگو و چراغ راه باشد، زوایایی که اگرچه در محافل دینی شناخته شدهاند، اما برای مردم کمتر بازگو شدهاست؛ حال آنکه میتوان به ایام ده روزه محرم به سان دورهای ده روزه برای آموزش عمومی عاشورا نگریست.
نسل تحصیل کرده و آگاه امروز جامعه ایران نیازمند روایت عمیق تری از عاشوراست که باید همانند سایر امور و چه بسا به طور ویژهتری برای آن برنامهریزی کرد.
باشد که فرهنگ و معرفت عاشورا پادزهری باشد در برابر هجوم بیرحمانه ویروسهای انحراف الگوهای مطرح برای زندگی مدرن امروز و باز شناسی سرههای آن از ناسرهها.