"یوری اونری " (Uri Avnery) منتقد و قانونگذار سابق اسرائیلی و رهبر گروه صلحطلب "گوش شالوم " (Gush Shalom) در مقالهای که در پایگاه خبری "پالستاینکرونیکل " (Palestinechronicle) منتشر شده است به انتقاد از تصویب قانونی پرداخته که شورای قانونگذاری آنرا تصویب کرده و به موجب آن دریافت تابعیت اسرائیل مستلزم ادای سوگند وفاداری به این رژیم خواهد بود.
اونری در این رابطه مینویسد: شورای قانونگذاری اسرائیل در حال تصویب قانونی است که هر غیر یهودی که خواستار دریافت تابعیت اسرائیل باشد، میبایست به "اسرائیل، دولت ملت یهود " سوگند وفاداری یاد کند. این امر که نشاندهنده عقب ماندگی و بیبصیرتی قانونگذاران ما است واقعا سئوال برانگیز است.
وی با لحنی انتقادآمیز از مخاطب خود میپرسد: اگر آلمان بخواهد قانونی تصویب کند که ترکهای مقیم در این کشور برای دریافت تابعیت به "جمهوری فدرال آلمان یعنی دولت ملی مردم آلمان " سوگند وفاداری یاد کنند. آیا ایده مضحکی به نظر نمیرسد؟
اینکه مجلس سنای آمریکا قانونی بگذارد که بهدست آوردن تابعیت این کشور مستلزم سوگند وفاداری "دولت ایالات متحده آمریکا، به دولت ملت ... " باشد ایده مضحکی به نظر میرسد. آخر دولت کدام ملت؟ "مردم آمریکا؟ " "مردم انگلوساکسن ؟ " "مردم مسیحی؟ "
اخیرا لایحهای ارائه شده که خواستار سوگند وفاداری تمامی شهرکنشینان اسرائیلی و یا حداقل غیر یهودیان، به "دولت ملت یهود " است.
"بنیامین نتانیاهو "(Binyamin Netanyahu) ، پیشنهاد کرده است که در صورت به رسمیت شناخته شدن اسرائیل به عنوان دولت ملی ... از سوی اعراب، گسترش شهرکسازی دو تا سه ماه متوقف گردد.
شاید کسی بخواهد سئوال کند که: دلیل این وسواس چیست؟ فلسفه و توجیه عقلانی این تقاضا برای تائید اسرائیل بهعنوان "دولت ملت یهود " چیست؟
رهبر گروه صلحطلب گوش شالوم با پرسیدن این سوال که چرا تائید اسرائیل را از طرف هر هنرمند درجه دومی در بوق و کرنا میکنند؟ مینویسد: حدود 62 سال از تاسیس رژیم اسرائیل میگذرد. اسرائیل یک قدرت نظامی در منطقه و رژیمی با قابلیتهای هستهای است.
نویسنده این احساس نیاز را با حس نیازی که خودش در دوران جوانی در وجود خود داشته مقایسه کرده و میپرسد: مشکل در چیست؟ دلیل این عدم اعتماد به نفس چیست؟ این نیاز برای تایید و احترام از طرف جهانیان چیست؟ آیا یک اختلال روانی جمعی است؟ موضوعی برای روانشناسان سیاسی، و یا شاید برای روانپزشکان سیاسی؟
در اواسط دهه 1940 جامعه عبری تنها 600 هزار نفر بود اما اعتماد به نفس ما به اندازه ملت یک کشور 60 میلیون نفری بود.
اونری در ادامه به بیان آرزوهای برخی از یهودیان از جمله خودش میپردازد: ما کشوری نداشتیم. قوانین کشورهای خارجی بر ضد ما بودند. اما گروههای متعدد ایدئولوژیک ما طرحهای بزرگ و پر طمطراقی را ارائه میکردند. کنعانیان از "کشور عبری " که از دریای مدیترانه تا فرات وسعت داشت سخن میگفتند. گروههای راستگرا خواهان "پادشاهی اسرائیل " از نیل تا فرات بودند. من خود عضو گروهی بودم که از "منطقه سامی " سخن میگفتیم که شامل فلسطین، تمام ممالک عربی و چه بسا شامل ترکیه، ایران و اتیوپی نیز میشد. کارشناسان برای تقسیم منطقی و عادلانه آب رودخانههای منطقه از دجله و فرات تا رودخانه اردن و نیل برنامهریزی میکردند. هیچکس تصور نمیکرد که این طرحها تنها تصوراتی واهی باشد.
اونری با اشاره به پیشرفتهای ظاهری رژیم صهیونیستی میافزاید: اکنون ما 12 برابر بزرگتر از آنچه که بودیم، شدهایم و مایه رشک و حسادت بسیاری از کشورهای جهان گشتهایم. ولی در تمنای اینکه توسط دیگران به رسمیت شناخته شویم. ما خواهان آن هستیم که مردم فلسطین، که اکنون هیچ کشوری ندارند، ما را به رسمیت بپذیرند. عروسی که از "رام الله "، میخواهد با پسر عموی خود در "حیفا " ازدواج کند، رسمیت "دولت ملت یهود " را بپذیرد. آیا این مسخره نیست؟
" نتانیاهو و لیبرمن بهدنبال منافع شخصی خود هستند
حال اگر کسی چندان خوشبین نباشد، این سئوال را خواهد پرسید که چرا این موضوع اینقدر مهم شده است؟ و نهایتا به این نتیجه خواهد رسید تمام اینها چیزی جز یکی دیگر از نیرنگهای بنیامین نتانیاهو و یا "آویگدور لیبرمن " (Avigdor Lieberman) برای رسیدن به منافع شخصی نیست و البته این نتیجهگیری کاملاً صحیح است.
نتانیاهو با این ترفند قصد دارد مذاکرات صلح را قبل از اینکه آغاز شود تخریب کند. او میخواهد از مذاکراتی که خدای ناکرده ممکن است، منجر به صلح شود ممانعت بهعمل آورد. صلحی که ما را مجبور به تخلیه شهرکها و باز پس دادن ساحل غربی نوار غزه و شرق بیتالمقدس به فلسطینیها میکند.
مذاکرات صلح دشمن محسوب میشوند. بهتر است ترجیحا دشمن قبل از تولد و یا زمانی که کوچک است کشته شود. درخواست به رسمیت شناختن دولت ملت یهود ابزار این سقط جنین است.
اونری در پایان تأکید کرد: اگر نتانیاهو معتقد بود که این هدف میتواند با تشخیص اسرائیل به عنوان یک کشور گیاهخوار از طرف فلسطینیها به دست بیاید، از آن نیز صرفنظر نمیکرد.