در ادامه واکاوی حوادث و فتنه پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری 88 برآنیم که ساختار، شاکله و اهداف مسببین این غائله که هزینههای گزاف مادی و معنوی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی در بر داشتهاند را مورد بررسی قرار دهیم. از همین رو پس از بررسی " شکلگیری و برخی مؤلفههای ایدئولوژی تجدیدنظرطلبان "، "فرایند دستیابی "، " راهبرد تبلیغاتی و گفتمان انتخاباتی میرحسین موسوی " و " گفتمان محمود احمدینژاد از انتخابات نهم تا دهم ریاستجمهوری " به فصل پنجم "بررسی نتیجه انتخابات دهم ریاست جمهوری با روش "تحلیل گفتمانی " میپردازیم:
* پراکندگی معنادار آرا در انتخابات دهم ریاستجمهوری
این ادعا وقتی بهتر فهم میشود که چگونگی توزیع آرا در سراسر کشور و در مناطق مختلف شهرها را ارزیابی و تحلیل کنیم.
بر اساس آمارهای اعلام شده از سوی وزارت کشور، در استان آذربایجان شرقی و 18 شهرستان آن، احمدینژاد از دیگر نامزدها جلو بوده و موسوی در شهرستانهای کلیبر و تبریز بسیار به احمدینژاد نزدیک شده و تنها در شهرستان شبستر (زادگاه وی) از احمدینژاد پیشی گرفته است.
در این استان احمدینژاد 56.26 درصد آرا را کسب کرد و موسوی 41.77 درصد آرا را. در استان اردبیل احمدینژاد 50.76درصد آرا را کسب کرد و موسوی 47.16 درصد را به خود اختصاص داد. در این استان موسوی در شهرستانهای اردبیل، بیلهسوار، پارسآباد و گرمی جایگاه نخست را به دست آورد و احمدینژاد در شهرستانهای خلخال، کوثر، مشکینشهر، نمین و نیر بیشترین رأی را به خود اختصاص داد. در استان زنجان احمدینژاد با کسب 75.88 درصد آرا در تمام هفت شهرستان این استان بیشترین رأی را به خود اختصاص داد. موسوی در این استان به 21.60درصد آرا دست یافت. در استان قزوین و شش شهرستان آن احمدینژاد با 71.93 درصد آرا بیشترین رأی را کسب کرد و موسوی25.64 درصد آراء را به دست آورد.
نکته قابل توجه درباره استانهای آذری زبان این است که موسوی فقط توانست در استان آذربایجان غربی که از ترکیب جمعیتی و هویتی متفاوتی برخوردار است رأی نخست را کسب کند. او با احتساب آرای شهرستانهای متعلق به اهل سنت توانست از احمدینژاد پیشی بگیرد. یعنی همان اتفاقی که در استان سیستان و بلوچستان نیز رخ داد. وی در این دو استان که اهل سنت بیش از نقاط دیگر حضور دارند بیشترین رأی را کسب کرد.
به این اعتبار، مردم آذربایجان غربی با 17 شهرستان رأی نخست خود را به میزان 49.20درصد به میرحسین موسوی دادند و پس از او محمود احمدینژاد با داشتن 46.76 درصد آرا، در فاصله کمی از موسوی قرار گرفت. در شهرستانهای نقده، میاندوآب، مهاباد، ماکو، شوط، سلماس، سردشت، پیرانشهر، بوکان و اشنویه موسوی در رتبه نخست قرار گرفت و احمدینژاد رأی شهرستانهای شاهیندژ، خوی، چایپاره، چالدران، تکاب، پلدشت و ارومیه را به خود اختصاص داد. موسوی در استان سیستان و بلوچستان نیز با 51.67 درصد از احمدینژاد که 45.80 درصد را کسب کرده بود، پیشی گرفت.
در میان چهارده شهرستان این استان، احمدینژاد در شهرستانهای میانکنگی، سرباز، زهک، زابل و دلگان بیشترین آرا را به دست آورد و در شهرستانهای دیگر موسوی از او پیشی گرفت.
اما در هر هشت شهرستان استان ایلام احمدینژاد از موسوی جلو افتاد و توانست 63.85 درصد آرا را به دست آورد. موسوی در این استان به مجموع آرای 30.96 درصد رسید. همین طور در هفت شهرستان استان چهار محال و بختیاری احمدینژاد با 72.57 درصد آرا بیشترین رأی را به دست آورد و پس از او موسوی با 21.41 درصد قرار گرفت. در شهرستانهای پنجگاه استان کهگیلویه و بویراحمد 68.87 درصد به احمدینژاد رأی دادند تا وی در تمام آنها رتبه نخست را کسب کند. موسوی در این استان به 26.83 درصد آرا دست یافت.
احمدینژاد در همه ده شهرستان استان کردستان و به میزان 51.68 درصد، اکثریت آرا را به خود اختصاص داد. در این استان موسوی به مجموع آرای 42.86 درصد دست یافت. در استان کرمانشاه و 14 شهرستان آن نیز بیشترین رأی به احمدینژاد رسید. او به 58.32 درصد دست یافت و موسوی به 38.04درصد رسید.
در استان لرستان احمدینژاد با کسب 70.29 درصد آرا در تمام 9 شهرستان آن اکثریت قاطع را به دست آورد. در استان همدان احمدینژاد 75.13 درصد و موسوی 21.43 درصد را به دست آوردند. احمدینژاد در تمام هشت شهرستان این استان به اکثریت دست یافت. در استان گلستان احمدینژاد 59.25 درصد و موسوی 39.27 درصد را به خود اختصاص دادند. در استان گیلان احمدینژاد 67.32 درصد آرا و موسوی 30.49 درصد آرا را به دست آوردند. در استان مازندران و 16 شهرستان آن هم احمدینژاد با کسب 67.15 درصد آرا از موسوی پیشی گرفت. موسوی در این استان 30.49 درصد آراء را کسب کرد.
در استان بوشهر احمدینژاد 60.59 درصد آراء را به دست آورد و موسوی به مجموع آرای 35.88درصد رسید. وی در این استان توانست در شهرستان کنگان از احمدینژاد جلو بیفتد. اما رتبه نخست استان خوزستان و 23 شهرستان آن به احمدینژاد اختصاص یافت. او با 63.91 درصد آرا اکثریت را به دست آورد و سپس موسوی با 27.10 درصد آرا در رتبه بعدی قرار گرفت. در استان هرمزگان احمدینژاد بیشترین آرا را به دست آورد و 65 درصد را به خود اختصاص داد. در میان 12 شهرستان این استان، موسوی در شهرستانهای میناب، قشم، خمیر، پارسیان و بستک بالاترین رأی را به دست آورد.
مردم شهرستانهای هفتگانه استان خراسان شمالی با آرای 74.63 درصد احمدینژاد را برگزیدند و موسوی تنها 23.58 درصد آرا را به دست آورد. در استان خراسان رضوی به جز خواف 23 شهرستان دیگر رأی نخست را به احمدینژاد دادند و او با 69.60 درصد آرا به رتبه نخست رسید. موسوی توانست 27.79 درصد آرا را کسب کند. در شهرستانهای هشتگانه خراسان جنوبی نیز احمدینژاد با 73.51 درصد آرا اکثریت قاطع را به دست آورد و موسوی 24.40 درصد آرا را کسب کرد.
احمدینژاد در تمام شهرستانهای استان اصفهان با کسب 68.21 درصد اکثریت آراء را به دست آورد و موسوی به میزان 28.31 درصد دست یافت.
در استان سمنان و پنج شهرستان آن که استان زادگاه احمدینژاد محسوب میشود وی 77 درصد و موسوی 20.28 درصد آراء را کسب کرد. در ده شهرستان استان مرکزی نیز به همین ترتیب احمدینژاد با کسب 72.90 درصد آراء بیشترین رأی را به دست آورد. موسوی24.21 درصد آرا را به خود اختصاص داد. احمدینژاد در 26 شهرستان استان فارس بیشترین رأی را آورد و با 69.68 درصد آرا در مقابل 28 درصد آرای موسوی از وی پیشی گرفت. در استان کرمان و 17 شهرستان آن احمدینژاد بیشترین رأی را آورد و موفق به کسب 77.06 درصد آرا شد. موسوی 21.13 درصد آرا را کسب کرد.
در میان ده شهرستان استان یزد، به جز در اردکان، صدوق و یزد، احمدینژاد بیشترین رأی را کسب کرد و به میزان55.28 درصد کل آرای این استان رسید. موسوی با حمایتهای محمد خاتمی توانست در این استان 41.94 درصد آرا را به دست آورد. در استان قم 70.52درصد به احمدینژاد رأی دادند و 24.78 درصد به موسوی.(1)
در استان تهران وضعیت پراکندگی آرا بسیار معنادار است. در شهر تهران میرحسین موسوی با 2166245 رأی یعنی با بیش از سیصدهزار رأی از احمدینژاد پیشی گرفت.
آرای احمدینژاد در تهران 1809855 رأی بود. اما نکته قابل توجه اینجاست که شهرستانهای استان تهران و شهرهای حاشیهنشین پایتخت نه تنها 350 هزار رأی کسری احمدینژاد در پایتخت را جبران کردند بلکه موجب شدند وی حتی با بیش از این تعداد از موسوی در کل استان تهران پیشی بگیرد. به این ترتیب، محمود احمدینژاد با کسب 3819495 رأی، بیشترین آراء را در استان تهران به خود اختصاص میدهد و پس از آن میرحسین موسوی 3371523 رأی به دست میآورد.
در واقع، احمدینژاد در حوزههای انتخابیه اسلامشهر، پاکدشت، دماوند، رباطکریم، ری، ساوجبلاغ، شهریار، کرج، نظرآباد، ورامین و فیروزکوه بیشترین آرا را به دست میآورد و بدین ترتیب به رغم آن که در شهر تهران رأی دوم را میآورد اما در استان تهران بیشترین رأی را به خود اختصاص میدهد. در حوزه انتخابیه دماوند که در سالهای اخیر تبدیل به ییلاقنشین طبقات مرفهتر تهرانی شده است آرای احمدینژاد نسبت به شهرستانهای جنوب تهران کاهش مییابد و به 97/55 درصد میرسد و آرای موسوی نسبت به شهرستانهای پیشین افزایش مییابد و به 37.94 درصد میرسد.
در حوزه انتخابیه رباط کریم حاشیهنشینان تهران به میزان 71/71 درصد به احمدینژاد و 25.44 درصد به موسوی رأی میدهند. در حوزه انتخابیه ساوجبلاغ نیز 64.38 درصد به احمدینژاد و 32.36 درصد به موسوی رأی میدهند. همچنین در شهریار احمدینژاد 62.26 درصد و موسوی 32.22 درصد را به دست میآورد.
احمدینژاد در فیروزکوه 63.12 درصد آرا و موسوی 33.96 درصد آرا را به دست میآورد. در حوزه انتخابیه کرج احمدینژاد 53.72 درصد و موسوی 41.87 درصد را کسب میکند. این آرا در حوزه انتخابیه نظرآباد به 74.60 درصد برای احمدینژاد و 22.79 درصد برای موسوی میرسد. اما بیشترین آرای احمدینژاد در شهرستانهای تهران مربوط به حوزه انتخابیه ورامین با 71.81 درصد آراء است. موسوی در این حوزه 25.17 درصد آرا را کسب کرد.(2)
* تعیین و تکلیف روستائیان برای پایتخت نشینان
برای تحلیل چگونگی آرای طبقاتی جامعه، بهتر آن است که در پژوهشی جداگانه، صندوقهای مناطق شمال شهرها و جنوب شهرهای مراکز استان بررسی شود تا از آن طریق رابطه آرا با گفتمان نامزدهای انتخاباتی مشخص شود. این روش حتی میتواند به نشانهشناسی از نامزدهای انتخاباتی و گفتمان آنان در جامعه ایران یاری رساند.
اما در این گفتار برای دوری از اطاله کلام به همین دادهها بسنده میکنیم. همین موارد نیز نشان میدهد سیاستهای تمرکززدایانه دولت نهم همان طور که رضایت بخشهای دیگر ایران را به همراه داشت و به طور بیسابقه و با رأی بیش از دوره اول، احمدینژاد را برای چهار سال دیگر به عنوان رئیسجمهور ایران برگزید، اما نارضایتی نسبی ساکنان شهر تهران را نیز در پی داشت. نکته جالب این بود که دیگر پایتخت نبود که برای دیگر مراکز کشور تعیین تکلیف میکرد.
این بار مناطق حاشیهنشین، روستاها، مراکز دورافتاده، ساکنان جنوب شهرها و دیگر استانهای کشور بودند که خواست خود را بر خواست تهران غلبه میدادند. در واقع این فرایند مردمسالاری بود که به شیوهای آرام رأی اکثریت دورافتاده از متن را بر اقلیت بر متن درآمده صاحبرسانه ترجیح میداد. اکثریتی بیادعا، خاموش و بیرسانه که حتی پس از انتخابات نیز مجال مناسبی برای دفاع از رأی خویش پیدا نکرد.
رسانههای بیگانه و اپوزیسیون هر چه بر آتش ادعای تقلب دمیدند این اکثریت بیرسانه مجال تفسیر و دفاع از آرای خود را نیافت. اینکه بسیاری از آرای احمدینژاد به شهرهای کوچک، روستاها و مناطق جنوب شهرهای بزرگ تعلق دارد و اینکه رقیب وی در شهر تهران از او پیشی گرفته است خود گویای ویژگیهای گفتمانی احمدینژاد است.
ادامه دارد....
پی نوشت:
1. "جزئیات آمار استانی دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری "؛ خبرگزاری ایرنا؛ 1388.3.26.
2. "نتایج انتخابات شهر و شهرستانهای استان تهران منتشر شد "؛ خبرگزاری فارس؛ 1388.3.24؛ کد خبر 8803241037.
منبع: کتاب شورش اشرافیت بر جمهوریت