مطابق سند راهبردی توسعه فن‎آوری نانو، ایران باید تا سال 1393 به جایگاه پانزدهم دنیا در فن‎آوری نانو دست یابد. بر این مبنا، ستاد توسعه نانو فن‎آوری شاخص‎هایی را برای ارزیابی و رصد جایگاه ایران به صورت زیر تعیین کرده و سالانه این شاخص‌ها ارزیابی و منتشر می‌شوند.
1- رتبه در تولید علم؛ با شاخص تعداد و کیفیت مقالات معتبر علمی ISI
2- رتبه در تولید فن‎آوری؛ با شاخص تعداد پتنت‌های معتبر بین‎المللی
3- رتبه در اقتصاد نانو؛ با شاخص سهم بازار و میزان تولیدات فن‎آوری نانو.
ستاد توسعه نانو، وضعیت نانو فن‎آوری در کشور را در پایان سال 1388 به این صورت ارزیابی کرده است:

ارزیابی علم نانو
تا پایان سال 2009 میلادی، 1327 مقاله ISI (حدود 1.96درصد کل مقالات نانوی منتشر شده در دنیا) توسط محققان ایرانی در زمینه فن‎آوری نانو به چاپ رسیده است که نسبت به سال 2008 حدود 63 درصد رشد داشته است؛ به همین ترتیب، رتبه ایران در تولید مقالات ISI در سال گذشته بهبود یافت و از رتبه نوزدهم در سال 2008، به رتبه پانزدهم دنیا رسید. در منطقه نیز همچنان در رده اول قرار داشته و فاصله‎اش را با رقیبان منطقه‌ای خود بیشتر کرده است.

ارزیابی فن‎آوری نانو
بررسی تعداد اختراعات منتشرشده در دفاتر معتبر ثبت پتنت نشان می‌دهد که ایران در سال 2008 میلادی، 11 اختراع مرتبط با فن‎آوری نانو دارد. چهار مورد از این تعداد، در دفتر ثبت پتنت اروپا، سه مورد در آمریکا و چهار مورد هم در هند و چین منتشر شده‎اند؛ اختراعات نانو فن‎آوری ایران در سال 2009، به 14 مورد می‌رسد که شش مورد در USPTO، دو مورد در EPO و بقیه در دفاتر ثبت دیگر از قبیل فرانسه، انگلستان، هند و WOمنتشر شده‎اند. تعداد مراکز و هسته‌های رشد مرتبط با فن‎آوری نانو نیز به‎عنوان شاخص دیگر فن‎آوری ، ارزیابی شده‎اند؛ تعداد این مراکز رشد و هسته‌های آن‎ها که تا پایان سال 88 مورد حمایت ستاد قرار گرفته‌اند، به ترتیب 10 مرکز و 47 هسته است.

ارزیابی صنعت نانو
بنگاه‌های اقتصادی فعال در فن‎آوری نانو تا پایان سال 88 به 129 بنگاه می‌رسد؛ از این تعداد، 95 بنگاه تولیدی، 10 بنگاه بازرگانی و 24 بنگاه خدماتی هستند. تعداد محصولات نانویی که در حال حاضر در سطح صنعتی تولید می‎شوند، براساس ادعای شرکت‎های فعال، 46 محصول است که نسبت به سال گذشته بیش از 50 درصد رشد داشته است.
براساس این گزارش، ایران پنج‎سال زودتر از اهداف سند راهبردی نانو فن‎آوری به رتبه پانزدهم دنیا در تولید علم در زمینه فن‎آوری نانو و رتبه اول در منطقه و کشورهای اسلامی رسیده که این خود مایه افتخار است؛ اما در دو حوزه تولید فن‎آوری و اقتصاد نانو رتبه‌ای ارائه نشده و متأسفانه فاصله زیادی تا جایگاه پانزدهم دنیا داریم.
اساسا شاخص‌های ارزیابی علم و فن‎آوری، نقش اساسی در پیشرفت و توسعه فن‎آوری‎ها دارد. ارزیابی و برنامه‎ریزی راهبردی فن‎آوری، نیازمند شناسایی، تدوین و بهبود مستمر شاخص‌های ارزیابی و بررسی اثربخشی و کارایی سیاست‌ها و برنامه‌های توسعه فن‎آوری است. این شاخص‌ها در کشور ما بیشتر معطوف به ارزیابی علم بوده و کمتر به فن‎آوری و صنعت توجه شده است. این مشکل در حوزه نانو فن‎آوری نیز مشاهده می‌شود. باید توجه داشت که بین فن‎آوری نانو و علم نانو تفاوت وجود دارد. شاخص‌های ارزیابی فعلی در کشور، بیشتر وضعیت علم نانو را ارزیابی کرده و به تبع آن سیاست‌های حمایتی دولت بیشتر مربوط به پیشرفت‌های علم نانوست و از فن‎آوری و بازار نانو غفلت شده است. شاید به همین دلیل محققان این عرصه کمتر به سمت و سوی تولید فن‎آوری و تجاری‎سازی متمرکز شده‎اند.
در این زمینه، توجه به شاخص‌ها و گزارش‌های مراکز معتبر دیدبانی و ارزیابی علم و فن‎آوری از جمله سازمان توسعه و همکاری‎های بین‎المللی (OECD)، کنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل (آنکتاد) و رصدخانه علم و فن‎آوری اروپا می‌تواند مفید واقع شود. این مراکز دائما شاخص‌های خود را به‎روز کرده و به پایش رقابت‎پذیری و توسعه علم و فن‎آوری می‌پردازند.
این شاخص‌ها عمدتا بر ارزیابی تحقیق و توسعه و وضعیت تولید فن‎آوری (فن‎آوری‎محور) و بازار تمرکز دارند. در حالی‎که شاخص‌های ارزیابی در کشور ما متمرکز بر تولید علم (مقاله‎محور) است. این تمرکز منجر به غفلت از بخش عمده‌ای از زنجیره ایده تا ثروت شده است. بر‎اساس گزارش ستاد توسعه نانو فن‎آوری از سال 2004، سالانه به‎طور متوسط تعداد مقالات ISI نانو فن‎آوری در کشور دو برابر شده است. این میزان رشد، غیرطبیعی بوده و نشان‎دهنده ضعف در سایر بخش‌هاست.

اعمال مکانیزم‌های تشویقی نامتقارن و نامتعادل و عدم توجه به زیرساخت‌های لازم جهت توسعه صنعت و مشکلات کسب و کار نانوتکنولوژی، منجر به این انحراف از مسیر شده است. از طرفی گستردگی و پیشرفت‌های روزافزون نانو فن‎آوری در عرصه‎های مختلف، شرایطی را فراهم کرده است که مدیران و تصمیم‎سازان نیز نمی‎توانند به‎راحتی اولویت‎ها و حوزه‎های اصلی و اساسی فعالیت در این فن‎آوری را تشخیص دهند و هزینه‌های حمایتی دولت نیز به نتیجه مطلوب نمی‌رسد.
در جشنواره برترین‌های نانو فن‎آوری در سال 88 نیز بیشتر به ارزیابی وضعیت علم نانو فن‎آوری پرداخته شده و کمتر به موضوعات مهمی چون کارآفرینی در نانو فن‎آوری، هزینه‌های تحقیق و توسعه، پروژه‌های صنعتی، ایجاد شرکت‌های پژوهشی و صنعتی، تولید محصولات مرتبط، حل مشکلات صنعت، انتقال و بومی‎سازی فن‎آوری توجه شده است. به این ترتیب، نخبگان نانو فن‎آوری به‎جای درگیر کردن خود با پروژه‌های صنعتی و مشکلات کارآفرینی و امور اجرایی، سعی می‎کنند با نوشتن مقالات علمی رتبه خود را در این جشنواره ارتقا دهند.
یکی از مشکلات موجود در کشور ما عدم دسترسی به اطلاعات موثق و دقیق درخصوص شاخص‌های ارزیابی است. متأسفانه هیچ شاخص دقیقی برای ارزیابی وضعیت بازار نانو فن‎آوری در کشور وجود ندارد. برای نمونه آمار دقیقی از هزینه‌های تحقیق و توسعه در نانو فن‎آوری و یا سهم بازار نانو فن‎آوری در کشور وجود ندارد. این مشکل باعث می‌شود نهادهای سیاست‎گذار در این زمینه نتوانند به‎درستی وضعیت فعلی کشور را ارزیابی کرده و سیاست‎گذاری کنند.
باتوجه به اهمیت شاخص‌های ارزیابی نانو فن‎آوری در کشور، لازم است با بازنگری در این شاخص‌ها و بالطبع تغییر در سیاست‎های حمایتی، مسیر حرکت فعلی نانو فن‎آوری در کشور اصلاح شود.
در این جا باید خاطرنشان کرد که آیا میان تولید علم و تولید مقالاتِ بیشتر رابطه‌ای مستقیم و طولی وجود دارد؟ بدون شک رابطه بین این دو نمی‌تواند رابطه‌ای دوسویه باشد. چه‎بسا تولید علم خاصه در حوزه علوم فن‎آوری محور همچون نانو فن‎آوری بیش از پیش خود را در قالب اختراعات و محصولات فن‎آورانه نشان دهند. همچنین تولید مقالات بیشتر الزاما منجر به توسعه فن‎آوری در کشور نمی‌شود. آیا در رابطه با جهت‎گیری مقالات تولید شده در راستای نیازهای کشور نیز ارزیابی‌های لازم صورت می‌پذیرد؟ متأسفانه در عرصه رصد شاخص تولید علم، کمیت‎گرایی بر کیفیت می‌چربد و تعداد و نه موضوعات، محتوای مقالات و حتی سطح علمی مجلات منتشرکننده مقالات مد نظر قرار می‌گیرد. به این ترتیب، چه‎بسا که مقالات تولید شده با هزینه‌های گزاف بیش از حل مسائل فن‎آوری کشور مورد استفاده سایر کشور‌ها قرار گیرد و به محصولات و فن‎آوری‎های سودآور تبدیل شود؛ محصولاتی که ما باید با صرف هزینه‌های گزاف، وارد کشور کنیم.
متأسفانه چاپ مقالات علمی تنها با هدف افزایش تعداد آن‎ها و غالبا بدون در نظر گرفتن کیفیت و محتوای مطالب چاپ شده، درد مزمنی است که گریبانگیر جامعه علمی ما شده است. چنین مقالاتی هم که عموما مورد استفاده کسی قرار نگرفته و باعث ایجاد هیچ حرکتی نمی‌شوند، قابلیت چندانی در تولید و پیشرفت علمی ندارند. دست‎یابی به تولید علم، ناظر به رفع نیازهای کشور، مستلزم تغییر نگرش‎ها در سیاست‎گذاری، تخصیص منابع مالی مناسب و همت استادان و محققان دانشگاهی است.

* محمد واعظی‎نژاد - حامد سروری

منبع: هفته نامه پتجره - شماره66


دسته ها : علمی
دوشنبه 1389/8/10 20:41
X