پایگاه اینترنتی "گلوبال ریسرچ " (Global Research) در مقالهای تحلیلی به قلم "شاموس کوک " (Shamus Cooke) نویسنده و فعال اجتماعی در آمریکا به بررسی وضع تحریمهای جدید علیه ایران توسط "اوباما " پرداخته و مینویسد: وقتیکه سازمان ملل متحد بر سر تحریمهای سختگیرانه مورد نظر ایالات متحده توافق نکرد، اوباما مانند همزاد خود "جورج بوش " به آن واکنش نشان داد و به یک جانبهگرایی روی آورد. تحریمهای جدید علیه ایران که در یکم جولای با امضاء اوباما شکل قانونی به خود گرفت، حرکتی کاملا واضح بهسوی جنگ است.
این فعال اجتماعی مدعی است، اگر که این تحریمها به طور کامل عملی شود به طور بالقوه میتواند اقتصاد ایران را نابود سازد. "نیویورک تایمز " خطوط کلی تحریمها را ترسیم کرده است:
"قانونی که توسط اوباما امضا شد، برای افراد حقیقی و حقوقی خارجی که به ایران نفت پالایش شده بفروشند و یا به آن جهت افزایش حجم پالایش داخلی کمک نمایند، مجازاتهایی را در نظر میگیرد. این قانون همچنین از شرکتهای آمریکایی و خارجی که بهدنبال عقد قرارداد با دولت آمریکا هستند میخواهد که مشخص نمایند با موارد ممنوع شده در رابطه با ایران در ارتباط نباشد. "
• تحریمهای گسترده آمریکا بر علیه ایران با اعلان جنگ برابری میکند
کوک با اشاره به اینکه، ایران باید بخش عظیمی از نفت پالایش شده خود را از شرکتها و کشورهای خارجی وارد کند، مدعی شده است: ایران تکنولوژی لازم جهت پالایش سوختی که از خاک خود استخراج میشود را ندارد. با قطع نفت پالایش شده، ایالات متحده صدمهای جبران ناپذیر و گسترده به اقتصاد ایران وارد مینماید که با اعلان جنگ برابری میکند.
این تحلیلگر آمریکایی در ادامه میافزاید: در واقع، جنگ علیه "ژاپن " هم در خلال جنگ جهانی دوم دقیقا با چنین شرایطی مشابه آغاز گردید. " فرانکلین دلانو روزولت " (Franklin Delano Roosevelt) یک سری از تحریمها شامل طرح کنترل صادرات علیه ژاپن را رهبری نمود که موجب میشد رئیس جمهور آمریکا صادرات مواد مختلفی شامل نفت را به ژاپن ممنوع نماید و بدین ترتیب موضعی قانونی به روزولت اعطاء شد که وی جهت تحریم سوخت به ژاپن به آن احتیاج داشت که در حقیقت اعلان جنگی آشکار بهشمار میآمد. تهاجم ژاپن به " پرل هاربر " (Pearl Harbor) فقط جنگ را از حیطه اقتصادی به حوزه نظامی انتقال داد.
وی همچنین ادامه میدهد: ایران نیز دقیقا با چنین شرایطی روبرو شده است، در حالیکه دولت اوباما با خونسردی تحریمهای اقتصادی بر ضد ایران را بهعنوان راهحل صلحآمیز برای مسائل سیاسی ترسیم میکند، این راهحلها را میتوان جز صلحآمیز بودن، هر چیزی قلمداد نمود. استراتژی به کارگرفته شده تهاجم اقتصادی به ایران است تا زمانی که با پاسخ نظامی از سوی ایران مواجه شده و بهانه ساختگی لازم از لحاظ روانی به ایالات متحده جهت دفاع از خود را بدهد و اینطور به نظر برسد که طرف مقابل آغازگر جنگ بوده است.
طبق آنچه نیویورک تایمز منتشر نموده بر اساس گفتههای مقامات دولتی و نظامی، ایالات متحده در زمینه نظامی نیز دست به اقداماتی زده است: " ایالات متحده ایجاد تاسیسات دفاعی جدید علیه تهاجم موشکی احتمالی از سوی ایران در خلیج فارس را سرعت بخشیده که اعزام کشتیهای مخصوص (کشتیهای جنگی) در امتداد سواحل ایران و ایجاد سیستمهای ضد موشکی حداقل در چهار کشور عربی همجوار با ایران را شامل میشود.(30 ژانویه 2010). "
چنین موضوعی توسط "ژنرال پترائوس " نیز مورد اشاره قرار گرفته که، ایالات متحده اکنون در خلیج فارس (مرزهای ایران) رزم ناوهای پشتیبان که با رادارهای پیشرفته و سیستمهای ضد موشکی طراحی شده برای رهگیری موشکهای میان برد تجهیز شده را به گشت در همه اوقات واداشته است. ایران مانند همه کشورهای جهان به خوبی واقف است که سیستمهای ضد موشکی قابلیت تمام و کمالی برای تبدیل شدن به حالت تهاجمی (هدف واقعی از بکار گیری آنها) را دارد.
این مقاله میافزاید: ایران کاملا توسط کشورهایی که تحت اشغال نظامی ارتش آمریکا هستند محاصره شده است، چه آنهایی که مانند عراق یا افغانستان بطور کامل اشغال شدهاند و یا آنهایی که حکومتهای دست نشانده ایالات متحده در بین ملل عرب منطقه هستند و پایگاههای نظامی آمریکا را در خاک خود جای دادهاند (بدون اشاره به اسرائیل صهیونیست که همدست آمریکا در جنگ علیه ایران است). برخلاف گفته رئیس جمهور اوباما، ایران اکنون از نظر نظامی کاملا محاصره شده است.
این نویسنده آمریکایی در ادامه مقاله خود مینویسد: البته باید دید متحدین نزدیک آمریکا چگونه از تحریمهای نفتی جدید پیروی خواهند کرد، آنها تحت فشار شدیدی برای عمل به این تحریمها قرار دارند. اتحادیه اروپا هم اکنون پیامهایی مبنی بر پیروی از رهبری اوباما را ارسال کرده است.
در نهایت حرکتی که توسط بوش برای آغاز جنگ شروع شده بود، توسط اوباما سرعت گرفته است. دموکراتها و جمهوریخواهان در کنگره نیز حمایت همهجانبه خود را برای تصویب این قطعنامه ارزانی داشتهاند که بیانگر توافق دو حزب بر لزوم آغاز جنگی دیگر است.
کوک در انتها معتقد است: اگر بنا باشد که جنگ کنونی و جنگهایی که در آینده رخ خواهند داد متوقف گردد، متحد ساختن جنبش ضد جنگ ایالات متحده امری حیاتی بهشمار میرود. گام برداشتن در این مسیر در کنفرانس "ملی صلح " که در 23 تا 25 جولای در آلبانی نیویورک برگزار خواهد شد عملی خواهد شد.