نسل انقلاب و جنگ هیچگاه با ایده های موثر، اندیشمند ایرانی و متفکر "علی شریعتی" مسلمان معاصر بیگانه نیست زیرا تفکرات او درذهنیات نسلی که زمینه ساز انقلاب اسلامی شد، نقش تعیین کننده ای داشت. او به همراه متفکران انقلابی همچون شهید مطهری، شهید بهشتی و ... سهم بسزایی در روشنگری ملت ایران قبل از انقلاب به عهده داشت.
علی شریعتی 3 آذر ماه سال 1312 در روستای کاهک خراسان متولد شد. او که از کودکی به مطالعه علاقه وافر داشت؛ اغلب اوقات خود را صرف مطالعه آزاد در کتابخانه پدر می کرد ، همین امر موجب شد ذهن او با مطالعه و نوشتن عجین شود.
پس از اتمام دوره دانشسرا، در اداره فرهنگ به عنوان آموزگار مشغول به کار شد و انجمن اسلامی دانش آموزان را نیز بنیان گذارد. حضور او در تظاهرات خیابانی علیه حکومت موقت قوام السلطنه منجر به دستگیری کوتاه مدت او گردید که اولین رویارویی او با حکومت قلمداد می شود.(1331) این رخداد تاثیرات بسیاری در آینده او گذاشت به طوریکه از او روشنفکری حساس نسبت به سرنوشت ملتش ساخت و این نقطه عطفی در زندگی شریعتی شد.
سال 1335 وارد دانشکده ادبیات مشهد شد. او که به کار آموزگاری مشغول بود علاوه بر تدریس به کارهایی چون ترجمه و تالیف کتاب، نگارش مقالاتی در روزنامه ها می پرداخت و با دارا بودن طبع شعر نو هفته ای یک بار در برنامه ادبی رادیویی شرکت می کرد.
سال 1338برای ادامه تحصیل به کشور فرانسه عازم شد و در دوران دانشجویی علاوه بر مشارکت در فعالیتهای سازمانهای دانشجویی ایران در اروپا ، در کنگرههای برگزار شده در سال های 40 و 41 نیز حضور فعالی داشت.
دکتر شریعتی پس از گذراندن موفقیت آمیز تحصیلات عالیه خود با درجه دکترای تاریخ فارغ التحصیل وعازم ایران گردید.وی به محض ورود به کشور توسط ساواک دستگیر و روانه زندان شد.
شریعتی مبارزات خود را علیه رژیم شاه از طریق کلاسهای درس دانشگاهی دنبال می کرد و دانشجویان سخنان استاد را در طول تدریس ضبط و پس از پیاده و تصحیح به عنوان جزوه پخش می کردند که اغلب این جزوات به کتاب تبدیل شد( اسلام شناسی و تاریخ تمدن از جمله این جزوات محسوب می شود).
او درفاصله سال های تدریس،سخنرانیهایی در دانشگاههای دیگر از جمله دانشگاه آریامهر(صنعتی شریف)،دانشسرای عالی سپاه، پلیتکنیکتهران و دانشکده نفت آبادان برگزار کرد که همه منجر به خاتمه دادن به تدریس او در دانشگاه و انتقال اش به تهران گشت. پس از ورود به تهران از طریق استاد شریعتی ( پدر شریعتی) که با ارشاد همکاری داشت ، از دکترعلی شریعتی نیز دعوت شد که در شبهای جمعه، حسینیه ارشاد برنامه سخنرانی داشته و با آن مرکز همکاری نماید.
سخنرانی های شریعتی و سایر اندیشمندان انقلابی از جمله شهید بهشتی در این دوران در حسینیه ارشاد باعث شد که این حسینیه توسط ساواک در تاریخ 19/8/1351 تعطیل شود.
با توجه به تحت تعقیب بودن، شریعتی ناچار به زندگی مخفی روی آورد و پس از چندین بار دستگیرشدن و سپری کردن اوقات خود در زندان و تحمل شکنجه های ساواک تصمیم گرفت پس از آزادی به اروپا رفته و در آنجا فعالیت سیاسی خود را ادامه دهد .
شریعتی در دوران زندگی پربار خود تالیفات بسیار زیادی از خود به جای گذارد که این آثار شامل موارد ذیل می گردد: بامخاطبهای آشنا - خود سازی انقلابی - ابوذر- ما و اقبال - تحلیلی از مناسک حج – شیعه - نیایش - تشیع علوی و تشیع صفوی - تاریخ تمدن(جلد1-2) - هبوط در کویر- حسین وارث آدم - چه باید کرد؟ - زن - مذهب،علیه مذهب - جهانبینی و ایدئولوژی - انسان - انسان بی خود - علی - روش شناخت اسلام - میعاد با ابراهیم - اسلام شناسی - ویژگیهای قرون جدید - هنر - گفتگوهای تنهایی - نامهها - آثار گوناگون (دو بخش) - بازگشت به خویش، بازگشت به کدام خویش - باز شناسی هویت ایرانی،اسلامی - جهت گیریهای طبقاتی در اسلام - درسهای حسینیه ارشاد (3جلد).
"علی مزینانی" معروف به " دکترعلی شریعتی" پس از سپری کردن زندگی سرشار از آزادگی در 29 خرداد 1356به نحو مشکوکی درگذشت و با مشورت استاد محمدتقی شریعتی و کمک دوستان ازجمله دکترمصطفی چمران و امام موسی صدر در جوار حرم مطهر حضرت زینب(س)آرام گرفت.
شریعتی در قالب سخن آخر به هموطنان خود می گوید:" ای نسل اسیر وطنم،تو میدانی که من هرگز به خود نیندیشیدم، تو میدانی و همه میدانند که من حیاتم، هوایم،همه خواستههایم به خاطر تو و سرنوشت تو و آزادی تو بوده است.تومی دانی و همه می دانند که هرگز به خاطر سود خود گامی برنداشته ام..." .
این سخنان بیانگر روح آزاده و انقلابی اوست.