یک سال قبل از انتخابات برخی از تحلیگران با توجه به شناخت خود از فضای سیاسی کشور از تشکیل یک کانون فتنه برای ایجاد آشوب، التهاب و ضربه به نظام خبر می دادند که طراح و سران اصلی آن در نهادهای سیاسی و امنیتی آمریکا، انگلیس و اسراییل بودند. حاکمان کاخ سفید بر اساس برنامه ریزیهای پیچیده خود به گمان خویش "دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری " را فرصت مغتنمی میدانستند که بار دیگر نام، موقعیت استراتژیک و منافع ایران را نشانهگیری کرده و این فرصت را برای جمهوری اسلامی به یک تهدید در عرصه بین الملل تبدیل کنند. از این منظر طراحی چندین پروژه در زمان پیش از انتخابات با تخصیص هزینههای گزاف برای مقابله و براندازی نظام جمهوری اسلامی در دستور کار معاندان و منافقان در آن سوی مرزها قرار گرفت. دنبالههای این کانون فتنه در داخل نیز در آستانه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بر اساس مشی و روش گذشته، فرصتی برای اجرای این حرکت باطل را یافتند. در ذیل تلاش دارم به برخی از محورهای این پروژه اشاره نمایم.
1 ـ بحرانی نشان دادن شرایط کشور
کانون فتنه در ابتدای برنامه ریزی برای انتخابات دهم به دنبال حذف گفتمان اصولگرایی از طریق القاء بحرانی بودن شرایط کشور به خاطر ناکارآمدی دولت نهم بود. این کانون و بازیگران صحنهاش بر این باور بودند که شرایط کشور از نظر داخلی و خارجی بحرانی است و علت اصلی آن نوع نگاه و مدیریت احمدینژاد است. این کانون با استفاده از چهرههای جبهه دومخرداد و به صحنه کشاندن آنها اهداف خود را دنبال می کرد. چنانچه سیدمحمدخاتمی در مقاطعی پیش از انتخابات گفت: "امیدوارم همه بزرگان و شخصیتها به این نتیجه برسند که راه و روشی که امروز هست، نه به نفع انقلاب است نه به نفع اسلام و نه به نفع مردم؛ اگر بر سر این موضوع به اتفاق نظر دست یابیم زمینه برای حضور و کار و خدمت فراهم است ". میرحسین موسوی هم برای ورود به عرصه انتخابات گفت: "اینجانب صراحتاً اعلام خطر میکنم که تداوم چنین رویهای به آشفتگی لاعلاج در نظام مدیریتی منجر میشود ". با مروری بر برخی دیگر از اخبار روشن می شود که این تنها جریان دومخرداد نبود که در پیش از انتخابات وجود شرایط بحرانی را القاء میکرد بلکه برخی از اصولگرایان نیز با طرح "دولتوحدت ملی " در پی القاء شرایط بحران بودند. این نقطه مشترک باعث شد که پروژه تشکیل "دولتوحدتملی "، که از سوی کانون فتنه طراحی شده بود، خط مشترک بین دومخردادیها و حتی بعضی اصولگرایان شود و متأسفانه برخی اصولگرایان بدون توجه به لایههای این فتنه بازیگر آن شدند. ناگفته پیداست که دولت نهم به مانند دولتهای گذشته کاستی هایی داشت اما بحرانی نشان دادن شرایط امری واقعی نبود. در نهایت با روشنگری مقام معظم رهبری در رد بحرانی بودن شرایط کشور و هوشیاری نیروهای متدین و مردمی این پروژه شکست خورد و جریان افراطی دومخرداد مجبور شد با حمایت از موسوی وارد صحنه انتخابات شود.
2 ـ اتهام قانون گریزی و دروغگویی به دولت
پس از پایان بی سرانجام طرح دولت وحدت ملی و با حضور موسوی در صحنه انتخابات، جریان فتنه، خط سیاهنمایی کارنامه دولت را با طرح اتهام قانونگریزی و دروغگویی به دولت، دنبال کرد. در این مسیر عناصر جریان دوم خرداد هم نقش داشتند و این مواضع از زبان آنان بیان می شد. به عنوان نمونه موسوی در سخنرانی ها خود دائم از قانون گریزی دولت سخن می گفت. وی در سخنرانی های خود می گفت: "ادامه قانونگریزی چیزی برای مملکت باقی نمیگذارد "
او در جمع مردم آبادان گفت: "بدانید که این گریز از قانون میتواند کشور را با بنبستهای بزرگی روبرو کند. هر نوع قانونگریزی، ما را با مشکلات بزرگی مواجه میکند و در نهایت میتوانم بگویم احساس خطری که در مورد قانونگریزی دولت داشتم، مرا مجاب کرد که به عرصه انتخابات ریاست جمهوری بیایم. معتقدم گریز از قانون در طول زمان یک دولت خدمتگذار را به یک دولت انتظامی تبدیل میکند ".
3 ـ سیاه نمایی در رابطه با سیاست خارجی دولت
سیاهنمایی وضعیت سیاست خارجی دولت نیز از خطوط تخریبی بود که توسط جریان فتنه دنبال میشد. موسوی اردیبهشت سال گذشته در جمع مردم شهریار گفت: "ضروری است که با جهان تعامل درستی داشته باشیم و هر روز یک حادثه و ماجراجویی در سیاست خارجه درست نکنیم ". وی همچنین در جمع دانشجویان دانشگاه اصفهان دولت نهم را متهم کرد که آبروی ایرانیان را در جهان می برد.
"محسنامینزاده " هم طی سخنانی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران در معرض بزرگترین بحرانهای خود در روابط خارجی است گفت: "دولت کنونی توجهی به این بحرانها نکرده و لذا به میزان و تأثیر آن افزوده است و علت مشهود نبودن آثار مخرب فشارهای بین المللی به ایران استفاده دولت از اندوخته بسیار ارزشمند بینظیرترین فرصتهای کشور طی 200 سال گذشته است و شاهدیم که به قیمت تخریب این فرصتها از آنها برای خود بهرهبرداری کرد ". وی تصریح کرد: "دولت به همان آسانی که 300 میلیارد دلار را تبدیل به تورم و فساد کرده است در سطح بینالمللی هم از این فرصتهای بینظیر برای ماجراجویی و جنجالآفرینی سود میجوید ". محسن میردامادی هم درباره سیاست خارجی دولت نهم در جایی گفته بود: "دولت کنونی، سیاستخارجی تهاجمی یا تقابلی را برگزید که نتیجه آن چیزی جز تحریک و تهییج مخالفان علیه ما نبود. "
4 ـ تشکیک در سلامت انتخابات
یکی از خطوطی که جریان فتنه به طور پررنگ آن را دنبال می کرد تشکیک در سلامت انتخابات و طرح موضوع تقلب بود. با تشکیل کمیته صیانت از آرا در ستاد نامزد اصلاح طلبان این ادعا رنگ اتهام گرفت و زمینه ساز مشکلات پس از انتخابات شد. این در حالی بود که وجود این کمیته ناقض نقش شورای نگهبان بود. نمونه ای از اتهام افکنی را می توان در مصاحبه 28 فروردین سایت کلمه با "مصطفی درایتی " عضو جبهه مشارکت دید که اظهار داشته بود: "تشکیل کمیته صیانت از آرا ضرورت زیادی دارد و نشان دهنده نگرانیها و دغدغههای جریانهای سیاسی نسبت به سلامت انتخابات است ". "جهانبخش خانجانی " سخنگوی وزارت کشور دولت خاتمی هم در گفتگویی کمیته صیانت از آرا را عاملی بازدارنده در راستای هرگونه تخلف در جریان انتخابات دهم ریاست جمهوری دانست. محمد سلامتی، دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم در مورد تشکیل کمیته صیانت از آراء گفته بود: "جبهه اصلاحات این کمیته را برای برقراری انتخاباتی مطمئن تشکیل داده و در ضمن تجربه اصلاحطلبان نشان داده است که کسانی که در برابر اصلاحات هستند به آرای مردم احترام نمیگذارند ".
5 ـ القاء طرح "یا پیروزی یا تقلب " جریان فتنه طوری به موسوی و اطرافیان وی القاء کرده بود که در پی مشارکت حداکثری پیروز خواهد شد، زیرا قادر است هم بخش نخبگان، هم بخش روستایی و توده مردم را جذب نماید. این همان اتفاقی بود که در رقابت سال 84 در رقابت بین هاشمی و احمدی نژاد هم افتاد و این توهم برای هاشمی ایجاد کرد که پیروز نهایی خواهد بود. این دیدگاه در روز رای گیری به طور روشنی از زبان شخصیتهای طرفدار موسوی بیان شد. خانم عفت مرعشی همسر آقای هاشمی در هنگام رأیگیری گفت: "اگر موسوی پیروز نشود تقلب شده است و مردم به خیابانها میآیند ". سیدمحمد خاتمی هم در روز اخذ رأی گفت: "شواهد امر حاکی است که موسوی انتخابات را برده است اما من پیشگو نیستم. " در ادامه همین روند بود که آقای موسوی در ساعت 23:23 روز انتخابات اعلام کرد: "به اطلاع میرسانم به رغم تخلفات و کارشکنیهای متعدد و نارساییهای گسترده، مستندات و گزارشهای واصله حاکی از این است که رای اکثریت قاطع مردم متوجه این خدمتگزارشان بوده است. از مسئولان امر میخواهم در شمارش آرا نهایت دقت و حفظ امانت را بنمایند. " اما پس از روشن شدن نتایج آراء، کانون فتنه خط آشوب و تخریب را در دستور کار قرار میدهند و آقای موسوی را به بازی میگیرند و ایشان به جای از تن درآوردن لباس رقابت، لباس نافرمانی مدنی به تن میکند و میگوید: "اینجانب ضمن اعتراض شدید به روند انتخابات هشدار میدهم که تسلیم این صحنهآرایی خطرناک نخواهم شد. " موسوی مجدداً در تاریخ 25 خرداد اعلام میکند: "ما در پی اعتراض آرام به روند ناسالم برگزاری انتخابات و تحقق هدف ابطال انتخابات و تجدید آن بر اساس راهکارهایی هستیم که عدم تکرار تقلبهای فضاحتبار انتخابات پیشین را تضمین کند ". به این ترتیب می توان دریافت که در جریان حوادث پیش و پس از انتخابات جریانی خاص و فتنه گر بازیگردان بود و برخی افراد مثل کمیته چهارنفره خواسته یا ناخواسته بازیگران این ماجرا بودند حتی بسیاری از خواص نیز تحتتأثیر این شرایط قرار گرفتند. البته بعد از خطبههای حکیمانه مقام معظمرهبری و افشای جریان اصلی یعنی استکبارجهانی و کانون فتنه، روشنگریهای رسانهملی و شخصیتها، پاسخ به ابهامات از سوی شورای نگهبان و وزارت کشور، بخش زیادی از بدنه اجتماعی و خواص از این جریان جدا شدند.
نویسنده:مجتبی شاکری
منبع: ویژه نامه گذر از فتنه