چندی پیش "خلیل ابو مُلال البلاوی " یک تبعه اردنی که گفته میشد مامور امنیتی سازمان امنیت اردن است که با ماموران سازمان سیا در حال همکاری بوده، در یک عملیات انتحاری به پایگاه "چپمن " این سازمان در افغانستان، عدهای از افسران بلندپایه سیا در جریان این حمله کشته شدند.
مطالبی که درباره کیفیت این حمله و چگونگی انجام آن منتشر شد بسیار محدود بود و برخلاف اتفاقاتی که همزمان با این حادثه افتاد- ادعای حمله به هواپیمای پرواز دیترویت-آمستردام- به هیچ وجه ضریب تبلیغاتی نگرفت. تنها مراکز محدودی اقدام به انتشار اطلاعات در اینباره پرداختند. با وجود اینکه این گزارشها بر روی طرح این حمله به عنوان نشانهای از ضعف عملکرد سیستمهای امنیتی آمریکایی تمرکز کردند و خواستهاند تا از این عملیات برای اعمال فشار جهت تشدید فضای امنیتی و انجام برخوردهای شدیدتر استفاده کنند؛ اما با این حال این گزارشها حاوی اطلاعاتی است که نقاط ابهام فراوانی را درباره ماهیت عملیات خوست و سناریوی احتمالی پشتپرده این عملیات و همچنین مطامعی که چنین عملیاتی پیگیری میکند ایجاد کرده است.
در قسمت قبلی به بخشی از این نقاط ابهام اشاره کردیم؛ در این بخش از گزارش نیز به برخی دیگر از این نقاط ابهام که از احتمال وجود یک توطئه درون سرویسی خبر میدهد، خواهیم پرداخت.
مرکز امنیتی استراتفور که یکی از معدود مراکزی است که به ماجرای انفجار خوست پرداخته و در مورد ریشههای موفقیتآمیز بودن این عملیات به بحث میپردازد.
در بخشی از آسیبشناسی که مرکز مطالعات امنیتی استراتفور منتشر کرده، آمده است:
«اگر مراحل پیش بینی شده امنیتی اجرا شده بود این حمله تنها یک یا چند کشته از پیمانکاران امنیتی، راننده اتومبیل و شاید مامور سازمان امنیت اردن را در پی داشت. ولی اقدامات امنیتی صورت نگرفت و تعداد زیادی از افسران سیا برای دیدن این جاسوس اردنی به سمت او رفتند.»
بر اساس اطلاعاتی که مرکز استراتفور از پایگاه "چپمن " آمریکا در افغانستان منتشر کرده است این پایگاه از سه حلقه امنیتی برخوردار بوده، که حلقه بیرونی، تحت کنترل نیروهای بومی افغانی، حلقه دوم در کنترل نیروهای آمریکایی و حلقه سوم در اختیار نیروهای بلک واتر بوده است. "البلاوی " از هر سه این حلقهها گذشته و تنها در حلقه آخر، یعنی حلقه بلکواتر تا حدودی درگیری اتفاق میافتد، که همین درگیری نیز منجر به انفجار میشود. پیش از این به ابهام استدلال استراتفور درباره گذشتن البلاوی از حلقه اول و دوم اشاره شد. اما نکته جالب توجهی که نباید نادیده گرفت حلقه نهایی و مهمترین حلقه امنیتی این پایگاه است. این حلقه در اختیار شرکت امنیتی "بلکواتر " یعنی شرکتی خصوصی است و نقطه ابهام در همینجاست که چرا باید مهمترین حلقه امنیتی یک پایگاه سازمان سیا باید در اختیار نیروهای امنیتی یک شرکت خصوصی باشد.در اینجا این گمانه مطرح میشود که در صورت صحت فرض رخداد یک توطئه، هماهنگ کردن چنین توطئهای مسلما با یک ساختار خصوصی سادهتر صورت میگیرد تا انجام هماهنگیها با یک ساختار رسمی. فراموش نکنیم که بلک واتر سابقه مشخصی در تبانیهای پنهانی داشته است. در چنین شرایطی پاک کردن ردپای توطئه نیز بسیار سادهتر از زمانی است که ریشههای رخداد در داخل ساختار بروکراتیک باقیمانده و قابل تحقیق و بررسی است.
مساله تعجبآور دیگر این است که با ورود البلاوی به پایگاه چپمن، افسران سیا با اشتیاق به سمت وی میروند تا با او دیدار کنند. استراتفور سپس با بیان اینکه وی از ارزش بالایی برای سیا برخوردار بودهاست سعی میکند تا با بیان دلایلی اهمیت وی را به اثبات رساند:
«گزارشها حاکی از آن است که البلاوی، افسر اردنی همراه خود را از اطلاعات دقیقی درباره محل استقرار "الزرقاوی " نفر دوم القاعده مطلع کرده بود و حتی گزارشهایی وجود دارد که او به ماموران اردنی مراقبش اطلاعات دقیقی برای عملیات هواپیماهای بدون سرنشین در پاکستان داده بود.
دریافت اطلاعات دقیق او که سازمان سیا مدتها در انتظار آن بود، عجله مقامات عالی رتبه سیا را برای ملاقات با بلاوی قبل از اینکه او مورد بازرسی قرار بگیرد را توجیه میکند.»
شاید استدلالهای گزارش این مرکز تحقیقات امنیتی در اعجابآوری دستکمی از اقدام ماموران سیا نداشته باشد. ماجرا اینجاست که ماموران بر اساس این گزارش تنها به خاطر اینکه در گذشته البلاوی اطلاعات خوبی را در اختیارشان گذاشته است، تدابیر امنیتی را نادیده گرفته و به سمت وی هجوم بردهاند.
مخاطب معمولی در برابر این استدلال چند سوال مهم طرح میکند، اول اینکه انجام نشدن تدابیر امنیتی چه تاثیری در کیفیت اطلاعات البلاوی میتوانست بگذارد؟ اینکه ماموران سیا هر چه سریعتر خود را به البلاوی برسانند آیا باعث سرعت انتقال اطلاعات به ماموران امنیتی میشد؟ و در نهایت این سوال بیپاسخ است؛ در شرایطی که هیچ امتیازی از برقراری ارتباط سریع تامین نمیشود، ذوقزدگی ماموران سیا برای دیدار بلاوی نه تنها از یک مامور و افسر کارکشته امنیتی بعید است، بلکه از یک انسان عادی که بر اساس تفکر منطقی عمل میکند نیز دور از انتظار خواهد بود. جالبتر اینکه استراتفور این اشتباه فاحش افسران کارکشته سیا را ناشی از غرور این ماموران امنیتی میداند.
اما آیا میتوان سناریوی دیگری که با شواهد ارائه شده توسط استراتفور همخوانی داشته باشد و در عین حال نقاط ابهام و نواقص گزارش موجود را نداشته باشد را نیز ارائه کرد؟ پاسخ مثبت است. در آژانسهای امنیتی آمریکا تبانیهای سیاسی که اکثر آنها حتی هرگز منتشر نمیشود، امری عادی است. یکی از مشهورترین این تبانیها ترور "جان اف کندی " بود که همچنان کیفیت آن و عناصر پشت پرده آن در ابهام قرار دارند.در همان سالها کم نبودند تحلیلگرانی که عناصر وابسته به سیا را صحنهگردان ترور کندی میدانستند.
این نظریه که انفجار خوست نتیجه یک تبانی در آژانسهای امنیتی آمریکا باشد زیاد دور از ذهن نیست، خصوصا اینکه تمامی نکات ابهامی که پیش از این در گزارش استراتفور به آن اشاره شد به عنوان موید این نظریه محسوب میشوند. بر همین اساس میتوان نتیجه گرفت که انفجار خوست برای حذف برخی افسران بلندپایه اطلاعاتی سیا در افغانستان بودهاست، این تئوری زمانی بیشتر قدرت میگیرد که معلوم میشود قربانی اصلی این حادثه تحلیلگر سیا در زمینه القاعده است. تحلیلگرها نقش عمدهای در طراحی و هدایت عملیاتهای امنیتی و اطلاعاتی سیا بر عهده دارند و به عنوان تبدیلکننده منابع خام اطلاعاتی به دستورکارهای عملیاتی شناخته میشوند. این نظریه که گروه تحریک طالبان توانسته باشد این تحلیلگر را شناسایی کرده و هدف قرار داده باشد، دور از ذهن است، چرا که هدف قرار دادن ماموری در این سطح نیازمند طراحی و اجرای دقیق عملیاتهای پیچیده اطلاعاتی است؛ آنچه طالبان و حتی القاعده از آن محروم است.
از طرف دیگر این فرضیه که هدف قرار گرفتن این مامور مهم سیا ناشی از خوش شانسی طالبان و البلاوی بوده - فرضیهای که مرکز مطالعات امنیتی استراتفور مطرح میکند- تنها به کار توجیه افکار عمومی میخورد، هرچند مخاطب رسانهای را هم نمیتواند قانع کند.
با این همه برخی سوالات همچنان بدون جواب باقی میماند؛ مانند اینکه این ماموران سیا که در حادثه خوست کشته شدند مانع چه فرآیندی بودند و حذف آنها مقدمه چه تحرکاتی است؟ شاید بسیاری از مسائل پشت پرده حادثه خوست همچنان پنهان بماند، اما میتوان نتایج این عملیات را در برنامههای آینده آمریکا در منطقه دید.
پنج شنبه 1388/11/29 17:42