تعداد بازدید : 4524973
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
خانواده از مجموعه افرادی تشکیل شده که مسئولیت های متقابلی برعهده آنها است. این افراد نیازهای مادی، عاطفی و اجتماعی دارند که باید در محیط خانواده برآورده شود. علاوه براین، معمولاً اعضای خانواده بیشترین مدت زندگی و ساعات روزانه را با هم به سر می برند، به طوری که با هیچ فرد دیگری به این میزان تعامل ندارند. دلبستگی ها و روابط عاطفی در خانواده بیش از هر گروه اجتماعی دیگر است و درصورتی که عوامل دلبستگی در خانواده تضعیف شود، بسیاری از اختلافات به کمک همین روابط عاطفی مثبت و بسیار نزدیک، قابل حل است. بدون شک بسیاری از مشکلات اخلاقی جامعه امروز ما ریشه در اختلافات خانوادگی دارد. آمارهای مربوط به مسایل اخلاقی نشان می دهد، اغلب افراد بزهکار از نعمت خانواده سالم محروم بوده و وارث ناهنجاری های خانوادگی هستند. همچنین کسانی که در جامعه به موفقیت هایی رسیده اند، نیز موفقیتشان را مدیون خانواده سالم خویش هستند. این یک واقعیت ملموس و حقیقی است که انسان های مصلح و موفق در خانواده های سالم و خوب پرورش می یابند. از اولین خصوصیات انبیا علیهم السلام نیز تعلق آنها به خاندان پاک و سالم است، به گونه ای که حتی دشمنانشان نیز به پاکی خانوادگی آنها معترف بودند.
در مقاله حاضر به بررسی بعضی از عوامل اختلاف و ایجاد کدورت در خانواده و ارائه راه حل های پیشگیرانه پرداخته شده که با هم آن را ازنظر می گذرانیم.
1. خودخواهی
خودبینی و خودخواهی ازجمله مهم ترین عوامل اختلافات خانوادگی است. کسانی که به این بیماری مبتلا باشند، خوبی های خود را می بینند و بزرگ می شمارند، ولی بدی هایشان را نمی بینند. در متون اسلامی نکوهش های فراوانی در مورد تکبر و خودمحوری وارد شده و گفته شده که اگر ذره ای تکبر در وجود فرد باشد وارد بهشت نمی شود (لا یدخل الجنه من فی قلبه ذره من کبر (کلینی، کافی، ج 2، ص 309)
خود بزرگ بینی، زمینه ابتلا به خودستایی و جاه طلبی را فراهم می کند. چنین افرادی سعی می کنند با تحقیر دیگران، بزرگ نمایی کنند. کسی که بخواهد همسر خود را تحقیر کند، و خود را بالاتر بداند و خوبی های خود را به رخ دیگری بکشد، زندگی خود را درمعرض آسیب جدی قرار داده است. البته صفت تکبر برای زن در برابر غیرشوهرش (نامحرم) پسندیده است، ولی در برابر شوهرش بزرگترین عامل ایجادکننده اختلاف می باشد.
باید اعتراف کرد که اگر این رذیله اخلاقی در وجود انسان ریشه بدواند، به سادگی نمی توان آن را درمان نمود. تنها راه درمان این بیماری آن است که افراد مغرور از عواقب کار خویش آگاه شده وبدانند که غرور و خودخواهی مانع بزرگی برای حل اختلافات است. این افراد باید در وجود خویش به تفکر و نیز جستجو بپردازند که هیچ انسانی دردنیا بدون عیب و نقص وجود ندارد و به عیب های خود و اشتباهاتشان پی ببردو از آن چه که موجب می شود آن ها دچار خودخواهی شوند، دوری گزینند و موارد اختلافشان را منصفانه با هم در میان بگذارند و تصمیم بگیرند در اصلاح عیوب هم بکوشند واگر خود را در این امر ناتوان می بینند می توانند به یک داور آگاه و خیراندیش و مورد اعتماد مراجعه نمایند. طبق فرموده قرآن کریم و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکما من اهله و حکما من اهلها ان یریدا اصلاحا یوفق الله بینهما...(نساء/3)؛ و اگراز جدایی میان آن دو ]:زن و شوهر[ بیم دارید پس داوری از خانواده آن ]شوهر[ و داوری از خانواده آن ]زن[ تعیین کنید. اگر سرسازگاری دارند، خدا میان آن دو، سازگاری خواهد داد. آری! خدا دانای آگاه است.
2- چشم چرانی
یکی از بیماریهای بزرگ اجتماعی چشم چرانی و نگاه های طولانی و شهوت آلود به نامحرم است. قرآن مجید و پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت(ع) با بیانات بسیار مهمی، آثار منفی این پدیده زشت را گوشزد نموده و از مسلمانان خواسته اند تا چشم خود را از نگاه به نامحرمان کنترل کنند.
قرآن مجید در سوره مبارکه نور در دو آیه به حکم این مسئله پرداخته و در آیه نخست خطاب به مؤمنان می فرماید: به مؤمنان بگو چشم های خود را از نگاه به نامحرمان فرو گیرندو دامان خود را حفظ کنند، این برای آنها پاکیزه تر است، خداوند از آنچه انجام می دهید آگاه است و در آیه دوم زنان مؤمنه را مخاطب قرار داده و چنین می فرماید: «و به زنان باایمان بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است، آشکار ننمایند.»(نور/ 31)
افراد در انتخاب همسر باید نهایت کوشش را به عمل آورند تا همسری نیک و دلخواه و دیندار پیدا کنند و هرچه بیشتر در این زمینه احتیاط و عاقبت اندیشی کنند بهتر است؛ زیرا ازدواج، آغاز زندگی مشترک انسان است و پس از این که انسان فردی را برای همسری برگزید و با او پیمان زناشویی برقرارکرد باید از غیر او چشم بپوشد.
امام صادق(ع) می فرماید: «ما اغنتم احد بمثل ما اغنتم بغض البصر فان البصر لا یغض عن محارم الله الا وقد سبق الی قلبه مشاهده العظمه و الجلال (مصباح الشریعه، ص 9)؛ هیچ کس سودی بالاتر از این سود به دست نیاورد که در اثر فروپوشاندن چشم به دست آورده باشد، چون هر اندازه که چشم از محارم خدا فروپوشانده و کنترل شود، با قلبی نورانی آثار عظمت و جلال خدا را می بیند.»
هرکسی که به سعادت و خوشبختی خویش علاقه مند است باید پس از ازدواج دست از افکار کودکانه و چشم چرانی های خانمان سوز بردارد و مسیر زندگی خود را تغییر دهد.
اسلام چون از مفاسد چشم چرانی اطلاع داشته به کلی آن را ممنوع ساخته و برای علاج این رذیله اخلاقی و برای جلوگیری از آثار زیان بار آن فرموده است که اگر شخصی بی اختیار چشمش به نامحرمی افتاد، نباید آن نگاه را تعقیب کند، بلکه فوراً دیده خود را فروبندد و یا به جای دیگری نظر افکند، چشم پوشی از نامحرمان در مراحل اولیه شاید سخت باشد، ولی با کمی اراده مانند دیگر رذایل اخلاقی قابل پیشگیری و درمان است.
با کمی دقت در آیات و روایات به دست می آید که چشم چرانی آثار سوء فراوانی دارد و مهم ترین آن اسیر شدن انسان در دام های شیطان و فراهم ساختن بدبختی در آخرت است. از حضرت علی(ع) سؤال شد به چه وسیله ای از نگاه بد نجات یابیم؟ حضرت یاد خدا و خواندن دو رکعت نماز را توصیه نمودند. (مصباح الشریعه، ص 9)
3-بدبینی
قرآن می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری از گمان ها بپرهیزید که پاره ای از گمان ها گناه است و جاسوسی مکنید.» (حجرات 12)
سوءظن و گمان بد بردن نسبت به هر مسلمانی زشت و ناروا است و نارواتر از آن در محیط خانواده است. هرکس به این بیماری مبتلا شد، زندگی را بر خود و خانواده اش تلخ می کند، بهانه جویی می کند و آن را تعقیب می کند؛ چون یکی از آثار زشت بدگمانی تجسس است که در آیه شریفه فوق از آن نهی شده است.
خانواده ای که به مرض بدگمانی دچار شود، آسایش و خوشی نمی بیند. بنیاد چنین خانواده ای همواره در معرض خطر است و ممکن است حتی به طلاق و جدایی هم بینجامد و یا جنایتی را درپی داشته باشد.
توجه به مفاسد فردی و اجتماعی سوء ظن و نیز خود را در مظان اتهام قرار ندادن، از راه های علاج این رذیله اخلاقی است.
4- عیب جویی
قرآن کریم می فرماید: «ای اهل ایمان! نباید گروهی گروه دیگر را مسخره کنند، شاید مسخره شده ها از مسخره کنندگان بهتر باشند و نباید زنانی زنان دیگر را ] مسخره کنند[ شاید مسخره شده ها از مسخره کنندگان بهتر باشند و از یکدیگر عیب جویی نکنید...» (حجرات 11)
کمتر کسی را در این جهان می توان یافت که تمام خوبی ها در او جمع باشد و از تمام بدی ها و نقص ها پاک و منزه باشد. انسان ها با ویژگی های متفاوت و فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلفی بزرگ شده و پرورش می یابند و هیچ زن و مردی نیست که کاملا بی عیب و نقص باشد، مگرائمه معصومین- علیهم السلام- پس نباید درصدد عیب جویی برآمد و کانون مقدس زناشویی را متزلزل و اسباب ناراحتی خانواده را فراهم نمود.
از نتایج عیب جویی این است که زن و شوهر نسبت به یکدیگر مکدر می شوند و مهر و علاقه شان از بین رفته، کم رنگ می گردد و نسبت به زندگی و همسرداری دلسرد می شوند و یا ممکن است در صدد تلافی برآیند و همدیگر را به سبب عیب جویی تحقیر نمایند. و این امر، صفا و صمیمیت و شیرینی زندگی را به تلخی و شکست مبدل می سازد و زن و شوهر را از یکدیگر فراری می کند.
طرح قرآن برای پیشگیری از این بیماری اجتماعی استمداد از عواطف و توجه به صمیمیت و وحدت است. «از یکدیگر عیب جویی نکنید». (حجرات 11). یکدلی و همراهی کردن هم درزندگی و ایجاد وحدت و پذیرش تفاوت های هم می تواند همان وحدت را برساند که قرآن روی آن انگشت گذاشته و فرموده که از خودتان عیب جویی نکنید.
برای برطرف شدن این رذیله اخلاقی طرفین باید به این آگاهی برسند که حافظ اسرار یکدیگر بوده و عیب پوش هم باشند. همان گونه که خداوند زن و شوهر را لباس یکدیگر دانسته است یعنی چنان که لباس حافظ تن است و حجابی است روی عیب های بدن، زن و شوهر هم نسبت به هم باید چنین باشند. اگر زن عیبی از شوهرش ببیند و آن را در میان دیگران فاش نماید، اولا شوهرش را رسوا نموده و هم خودش را که وصله تن شوهرش می باشد، و اگر شوهر نیز عیبی از همسرش دید، نباید آن را به دیگران بازگو نماید. دراین میان باید به شدت از مقابله به مثل کردن خودداری کرد و سعی کرد با تذکرهای به جا و مهرآمیز در صدد از بین بردن آن عیب و یا عادت غلط برآمد.
5- توقعات نابجا
یکی از عواملی که باعث بروز اختلاف در خانواده می گردد، توقعات است که اعضای خانواده از یکدیگر دارند، در حالی که بسیاری از این توقعات برآورده نمی شوند. مشکل عمده این است که معمولا انسان به توقعاتی که از دیگران دارد، توجه می کند نه به توقعات و انتظاراتی که دیگران از او دارند.
انسان ها همواره خوبی هایی را که در حق دیگران کرده اند به یاد دارند و از این که در مقابل آن خوبی ها پاسخی دریافت نمی کنند ناراحت شده و از بی نمک بودن دست خویش گلایه دارند، اما در مورد کوتاهی های خود و خوبی های دیگران چندان حضور ذهنی ندارند. وقتی در یک خانواده همه اعضای آن با چنین نگرشی اعمال همدیگر را مورد ارزیابی قرار دهند طبیعی است که همواره در میانشان ناراحتی و گلایه خواهد بود. راه از بین بردن این گلایه ها کم کردن توقعات است. انسان باید توقعات و انتظاراتش را از دیگران بریده و به خالق خویش وابسته نماید و از کسی انتظار نداشته باشد که خوبی ها و نیکی های او را جبران کند.
اعمال نیک را باید همواره بخاطر خود نیکی و اجر و ثوابی که دارد انجام داد نه با انتظار جبران آن، در این صورت، انسان از نیکی کردن به دیگران لذت می برد و البته زندگی بسیار لذت بخش تری نیز در قیامت در انتظار او خواهد بود و همین توجه به ثواب اخروی، زندگی دنیوی را نیز شیرین و با طراوت می کند.
البته باید توجه داشت که بعضی افراد، بهانه گیر بوده و در مورد هر مسئله کوچکی بهانه گیری می کنند. زن و مرد در زندگی باید با تدبیر، خانواده را اداره کنند. زن در وظایف خود و مرد هم در وظایف خود، تلاش کنند در کنار هم کاستی های هم را برطرف نمایند. درباره تصمیمات خود با هم مشورت کرده و نظر و سلیقه همدیگر برایشان مهم باشد و سعی نکنند با زور و تحکم خواسته خود را برآورده سازند (آیین همسرداری، ابراهیم امینی، ص67).
توقعات بیجا و چشم هم چشمی ها که بیشتر در میان زنان شایع است، سرزنش های زن است که مرد را به کارهای گاها غیرمشروع وا می دارد (همان، ص64).
کم کردن توقعات یعنی هر کسی در زندگی، قدر نعمت هایی را که دارد بداند. و با توجه به این که امکانات و توان مالی افراد متفاوت است، نباید به خاطر خواسته های نابجا و غیرضروری و غیرعاقلانه، کانون گرم خانواده را تلخ نمود و مرد خانواده را به خاطر هوا و هوس های زنانه و زیاده طلبی ها به زحمت و گاهی کارهای نامشروع واداشت. از این رو پیامبر اکرم(ص) می فرماید: هر زنی که با شوهرش ناسازگار باشد و او را بر چیزهایی که توانایی ندارد وادار نماید اعمالش مورد قبول خدا واقع نشده و در قیامت مورد غضب پروردگار جهانیان واقع می شود (بحارالانوار، ج103، ص244).
نویسنده:رقیه عبدلی