تعداد بازدید : 4524874
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
سوم خردادماه امسال، نقطه پایان عملکرد پنجساله عزتا... ضرغامی رییس سازمان صدا و سیما بود و او اکنون چند ماهی است که به حکم نانوشته داور مسابقه، در وقتهای اضافه بهسر میبرد.دوران پنجسالهای که با فراز و نشیبهای فراوان و ریزش و رویشهای چشمگیری همراه بوده است. از تأسیس شبکه رادیویی گفتوگو و شبکه خبری بینالمللی پرس تیوی گرفته تا برگزاری مناظرات تاریخی کاندیداهای ریاستجمهوری و البته انتقادات جدی و تند اصلاحطلبان و منتقدین دولت نسبت به رویه خبری و سیاسی سیما، همگی از نقاط برجسته و قابلتأملی است که در این سالها در کارنامه مرد شماره یک تبلیغات و اطلاعرسانی جمهوری اسلامی به چشم میخورد.
اما برای مطالعه موشکافانه عملکرد رییس پنجاهساله رسانه ملی، باید از سوابق و عملکرد وی در بیستوشش سال منتهی به انتصاب وی به سمت ریاست سازمان پرسید و حتی پیشتر از آن را مورد کند و کاو قرار داد.
عزتا... ضرغامی در یکی از گرمترین شهرهای جنوبی ایران و در مجاورت اروند رود و خلیج فارس یعنی دزفول به دنیا آمد.
هزاروسیصدوسیوهشت، سال تولد اوست و نشان میدهد که وی در سیامین سالگرد انقلاب اسلامی، در آستانه ششمین دهه عمر خود قرار دارد.
از دوران نوجوانی اوهمین قدر می دانیم که همراه خانواده به تهران و به محله نازیآباد، کوچ میکند.
مهمترین مطلبی که در سطور ابتدایی رزومه کوتاه و مختصر وی به چشم میخورد، حضور او در دانشگاه پلیتکنیک (امیرکبیر فعلی) در کسوت دانشجوی رشته عمران است.
دانشجوی مسلمان و فعالی که بهدلیل حضور در محلهای مذهبی و رفت و آمد به مساجد و کانونهای مذهبی، از دوران نوجوانی، با آرا و افکار اندیشمند بزرگ انقلاب اسلامی یعنی شهید مطهری آشنا شده بود. در همان سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی برای جوانان و همسن و سالان خود در جنوب شهر و بهخصوص محله نازیآباد، جلسات آموزشی و تحلیلی مذهبی و تفسیر قرآن با محوریت کتب شهید مطهری برگزار میکرد. همین برنامه در کانون فرهنگی «حر» در حوالی میدان راهآهن برای معلمان و مربیان پرورشی، پس از پیروزی انقلاب برگزار میشد. حالا دیگر ضرغامی جوان ما، استاد تفسیر قرآن و معارف دینی امور تربیتی بود و خود نیز در قامت دبیر آموزش و پرورش راه روشن قبل از انقلابش را ادامه میداد.
جلسات وی در کانون حر طرفداران زیادی پیدا کرده بود و مربیان تربیتی که بسیاری از آنها همسن ضرغامی بودند، از مناطق مختلف شهر تهران، پای جلسه تفسیر قرآن او حاضر میشدند.ضرغامی اما در بعد فرهنگی محدود نشد و برخلاف طرفداران تشکیلاتی و رویکردی انجمن حجتیه که تنها «کار فرهنگی» را به صلاح جامعه اسلامی میدانستند، در قالب حرکتهای دانشجویی، دغدغههای سیاسی و آرمانی خود را نیز پیگیری میکرد.
از همینرو بهعنوان عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر درطراحی و اجرای پروژه تسخیر لانه جاسوسی نقش داشت و حتی برخلاف دانشجویان خط امامی متمایل به اردوگاه چپ و مارکسیسم، از پیشنهاددهندگان و موافقان اشغال سفارت شوروی نیز بود.همین اختلافنظر و اختلافات عقیدتی دیگری که ناشی از تسلط او بر اندیشههای شهید مطهری بود، موجب شد تا راهش را از دوستان و هممحلهایهای خود مثل سعید حجاریان و عباس عبدی جدا کند و با درک موقعیت خطیر انقلاب اسلامی و کشور در مقابله با تهاجم نظام بعثی کشور همسایه، عراق، مانند بسیاری از دانشجویان پیرو خط امام، لباس رزم بر تن کند.بههمین سبب پس از انقلاب فرهنگی و بازگشایی دانشگاهها چند صباحی را در پست معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی دانشگاه امیرکبیر، مشغول کار میشود و با آخرین پست فرهنگی – دانشگاهی خود در سالهای ابتدایی انقلاب خداحافظی میکند.
نقطه انفصال مهندس ضرغامی از علایق و دغدغه همیشگیاش یعنی کار فرهنگی، حضور در پروژههای حساس تحقیقاتی و تولیدی صناعی موشکی است؛ شغلی که شاید به رشته تحصیلی دانشگاهی او بیشتر مرتبط باشد.
مهندس جوان در این دوره مسئولیتهای گوناگونی را تجربه کرد و در بخشهای مختلف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که آن موقع یک وزارتخانه نیز در رأس آن قرار داشت، خدمت کرد.
در همین دوره نیز با علی لاریجانی معاون وزیر سپاه آشنا شد. آشنایی که سرمنشأ بازگشت ضرغامی به عرصه فرهنگی را در آن میتوان جست.ضرغامی در سال شصتوپنج و در اوج موشکباران و شرایط خطیر جنگ با وجود مسئولیت و مشغله فراوان در صنایع موشکی سپاه، در منصب مشاورت طرح و برنامه شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز تمایل همیشگی خود به این حوزه را اقناع میکرد.
پذیرش قطعنامه و پایان جنگ در سالهای پایانی دهه شصت، نتیجهای جز رجعت بخش قابلتوجهی از نخبگان علمی و فرهنگی سپاه از این نهاد تا حدودی نظامی شده انقلاب اسلامی، نداشت. جوانان فرهیختهای که بنابر شرایط خطیر جنگ بهرغم تخصص و تجربه، لباس نظامیگری پوشیده بودند، اکنون با فراغت از آن شرایط، تحقق آرمانهای خود را در قالب فعالیتهای علمی، فرهنگی و حتی صنعتی و تجاری میدیدند.
در همین دوره و در سال هفتادویک است که ضرغامی دعوت دوست چندساله خود، علی لاریجانی را که حالا او هم یک نظامی نیست و اتفاقا بالاترین مقام فرهنگی کشور را در اختیار دارد، میپذیرد و بهعنوان مشاور عالی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین معاونت امور مجلس و استانها در این وزارتخانه به خدمت مشغول میشود.
با رفتن لاریجانی از وزارت ارشاد و نقل مکان به صدا و سیما، ضرغامی معاونت سینمایی جانشین وی یعنی مهندس میرسلیم را میپذیرد. دورهای که علیرغم تلاش مهندسان وزارت ارشاد مورد انتقاد جدی هنرمندان و سینماگران قرار میگیرد. فضای بسته فرهنگی دولت سازندگی، به همراه جو سنگین سیاسی آن روزها به نفع دولت هاشمی رفسنجانی به حوزه فرهنگ و سینما نیز نفوذ میکند. گرچه بسیاری از فیلمهایی که بعدها مورد افتخار دستگاه فرهنگی دولت اصلاحات قرار میگیرد، در همین دوره و در زمان معاونت سینمایی ضرغامی ساخته میشوند.
«آژانس شیشهای» شاهکار سینمایی ابراهیم حاتمیکیا و یکی از سیاسیترین فیلمهای تاریخ انقلاب اسلامی و همچنین فیلم «آدمبرفی» ساخته پرحاشیه و جنجالبرانگیز میرباقری از این دسته هستند.با پایان دوران سازندگی و آغاز دولت اصلاحات، ضرغامی یکبار دیگر فرهنگ را رها میکند و بنا به جبر زمان یا از سر اختیار و علاقه، معاونت پارلمانی سردار شمخانی وزیر دفاع دولت سیدمحمد خاتمی را برعهده میگیرد. این دومین ارتباط کاری او با مجلس شورای اسلامی بهعنوان معاونت پارلمانی یک وزارتخانه و همچنین دومین ارتباط او با صنایع دفاعی و نظامی بعد از حضور جدی او در اواسط دهه شصت است.
سومین معاونت امور مجلس و استانهای ضرغامی اینبار برای سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نوشته میشود و بدین ترتیب ضرغامی را پس از هفده سال به «سازمان» بازمیگرداند.
ضرغامی که زمانی بهعنوان یک جوان مذهبی، برای برنامههای مذهبی رادیو نویسندگی میکرد، شاید هرگز فکر نمیکرد از آن سال، یعنی سال شصتودو تا سال هشتادوسه و پس از بیستویک سال چرخ روزگار اینقدر چرخ بخورد تا او را در مسند ریاست چنین سازمان پراهمیتی بنشاند.
از سال هفتادونه تا هشتادوسه که او معاونت امور مجلس و استانهای سازمان را برعهده داشت، شبکههای متعدد استانی در اقصینقاط کشور راهاندازی شد و طرح ماهواره ملی نیز از سوی او به مجلس ششم ارایه شد که با بیمهری و کمتوجهی پارلمانی اصلاحطلبان به تاریخ پیوست.
وقتی در سوم خردادماه سال هشتادوسه، رهبر انقلاب در حکم ریاست جدید صدا و سیما مینوشت: «اکنون که مأموریت جناب آقای دکتر علی لاریجانی در صدا و سیما پایان پذیرفته است، جنابعالی را با توجه به صلاحیتها و تجربهها و آشناییهای گستردهای که با این مجموعه بزرگ و مؤثر دارید، به ریاست سازمان مذکور منصوب میکنم.» خیلیها تازه باور کردند که جانشین فردی چون علی لاریجانی، مهندس عزتا... ضرغامی است و گردش نخبگان و طی تدریجی مراتب مدیریتی یکی از راهبردهای اصلی نظام است که از سوی رهبری به دقت اعمال میشود.
ضرغامی که در مراسم معارفه خود از برنامه سازمان متبوعش برای افزایش کیفیت، در برابر رشد چشمگیر کمی سالهای گذشته خبر داده بود، بر شادتر شدن برنامههای صدا و سیما تأکید کرد و از توجه رسانه ملی به برنامههای سیاسی و پررنگتر کردن آنها در دوره آینده دفاع کرد.
اگر از پخش فیلمهای سینمایی مطرح آمریکایی و غربی و همچنین تولید بیسابقه سریالهای تلویزیونی در حوزه سرگرمی بگذریم، در حوزه سیاسی بازشدن فضای نقد در سازمان و ایجاد بخشهای خبری متفاوتی چون بیست و سی و اخبار ساعت بیست شبکه خبر و همچنین اخبار ساعت بیستودو شبکه سه سیما را نمیتوان نادیده گرفت.
تأسیس شبکه رادیویی گفتوگو بدون شک یکی از نقاط عطف فعالیت اطلاعرسانی در تاریخ انقلاب اسلامی است که به اصرار شخص مهندس ضرغامی و با وجود تمام مشکلات صورت پذیرفت. رادیویی که در آن مردان سیاست و اقتصاد و فرهنگ، فارغ از چهارچوبها و خطوط قرمز خشک سالهای قبل، به مباحثه و مناظره میپردازند و صریح و بیپرده نقد واقعی و تضارب آرا را به تصویر میکشند. بازشدن محسوس فضای سیاسی برنامههای صدا و سیما در سال هشتادوچهار و حضور مداوم نمایندگان کاندیداها و خود آنها در برنامههای شبانه شبکههای مختلف رسانه ملی در بهار سال هشتادوچهار از وقایع مهم انتخابات سرنوشتساز آن سال بود که حکایت از تغییر نگرش راهبردی سازمان در مورد برنامههای سیاسی میکرد.
اتفاقی که به تأیید بسیاری از کارشناسان و خبرگان اهل فن، موجبات حضور حداکثری مردم در آن انتخابات را فراهم آورد.بازشدن درهای آرشیو صوتی و تصویری صدا و سیما و ساخت مستندهای تاریخی چون «امام روحا...» و دفاع مقدس و پخش دادگاه خسرو گلسرخی نیز نشان از عزم راسخ مدیریت سازمان صدا و سیما و شخص ضرغامی در گشودن افقهای جدید رسانهای در تجربه اطلاعرسانی نظام داشت.تأسیس شبکه پرس تیوی نیز در تکمیل پروژه شبکههای تلویزیونی العالم، سحر و کوثر و البته بسیار موفقتر از موارد قبلی نیز اقدام درخور توجهی است که در این دوره صورت پذیرفته است.در کنار این اقدامات، پخش برخی سریالهای طنز و یا فیلمهای سینمایی غربی نیز از جمله مواردی بود که موجب اعتراض علما و مراجع تقلید و متدینین جامعه شد. موضوعی که بهنظر میرسد ضرغامی و مدیرانش در سازمان تنها از کنار آن عبور کردند.
انتقاد بعدی به عملکرد ضرغامی و سازمان تحت هدایت او مربوط به اصلاحطلبان و منتقدان دولت نهم است. مسئلهای که آنها از آن بهعنوان عملکرد خطی و جهتدار رسانه ملی در حمایت از دولت نهم نام بردهاند. نکته جالب این موضوع این است که طرفداران متعصب دولت و شخص رییسجمهور در همین مورد درست برخلاف نظر اصلاحطلبان، از عملکرد سازمان زیرنظر مهندس ضرغامی انتقاد میکنند.
طرفداران رییسجمهور معتقدند که صدا و سیما دست منتقدان را در نقد غیرمنصفانه از عملکرد دولت بازگذاشته است و در برنامههای خود بهدرستی به کارنامه و دستاوردهای دولت نهم نمیپردازند.
انتقاد هر دو طرف از یک عملکرد واحد شاید به تطهیر سازمان از این انتقادات بینجامد.ضرغامی که در بسیاری از شبها در نماز مغرب و عشا مسجد محل سکونت خود در میدان فاطمی در میان مردم حاضر میشود و به صحبتها و نظرات آنها گوش فرا میدهد، در اقدامی تحسینبرانگیز در طول دوران مدیریت خود نیز با گروهها و اصناف مختلف دیدار مستقیم و حضوری داشته و شنونده نقطهنظرات آنها درخصوص رسانه ملی بوده است.در هر صورت، دوران پر فراز و نشیب پنجساله عزتا... ضرغامی در ریاست سازمان صدا و سیما به پایان رسیده است، اما چند ماهی است که همچنان بدون حکم تازه به کار خود ادامه میدهد.
باید منتظر بود و دید که آیا این حکم برای پنج سال بعدی تمدید خواهد شد و یا مهندس مکانیک و دانشجوی خط امامی دهه شصت، مسند هدایت رسانه ملی را به جانشین خود تحویل خواهد داد؟
نویسنده:عبدالمطهر محمد خانی
منبع: پنجره