سالهاست عادت کردهایم که جمعه پایانی ماه مبارک رمضان در راهپیمایی و نماز جمعه روز قدس شرکت کنیم و در دفاع از مردم مظلوم فلسطین، «مرگ بر اسرائیل» بگوییم و «شیطان بزرگ، امریکا» را لعن و نفرین کنیم. عادت خوبی که از امام راحل(ره) آموختهایم. هم او که به ما آموخت همین قول «مرگ» برای آنها مرگ به دنبال میآورد و تلاش زایدالوصف آنها برای جلوگیری از این شعار، مهر تأییدی بود بر نگاه و فرمایشات آن مرد بزرگ.
امسال هم - مثل بسیاری از هموطنان – همراه با خانواده عازم راهپیمایی و نمازجمعه شدیم. وقتی به بلوار کشاورز رسیدیم، نکته غریبی توجهمان را جلب کرد. گروهی سبز و سیاه، دستافشان و پایکوبان و سوتزنان بالا و پائین میپریدند و شعارهایی میدادند غیر از آنچه شعار عموم مردم بود. در بین آنها همه جور مرد و زن دیده میشد. معدودی زن محجبه و تعداد بیشتری زن بیحجاب و بدحجاب؛ تعداد کمی از مردان با سر و وضع مرتب و آراسته، گروه زیادی با ظاهر کاملاً غربزده. ظاهر برخی از مردان و زنان نشان میداد روزهدار هستند ولی بطریهای آب نیمخوردهای که آشکارا در دست بسیاری بود، حاکی از ضعف آنها در تحمل چند ساعته تشنگی به شمار میآمد! جمعیتی بودند حدود هزار نفر. مردم با حیرت به دستافشانی، حرکات رقصمانند و شعارهای غریب این جماعت سبز و سیاهپوش خیره شده بودند.
آیا میشد باور کرد کسانی در روز قدس به جای شعار «مرگ بر اسرائیل» ( که شعار عموم نمازگزاران مسلمان بود) و همزمان با آن، فریاد «مرگ بر روسیه» سر دهند؟! جوانتر که بودیم، به برخی عبرتهای تاریخ با دیده تردید مینگریستیم.
از خود میپرسیدیم: «مگر میشود پلوی مشروطه را در سفارت انگلیس بار بگذارند؟» فکر میکردیم یعنی در بین این همه آدم تحصیلکرده و صاحب تحلیل، هیچکس نمیفهمید دولت بریتانیای کبیر(!) برای رضای خدا به کسی پلو نمیدهد؟ و این معمای لاینحل را این گونه حل میکردیم که شاید اغراقی در بیان این موضوع وجود دارد! اما امروز که میبینیم برخی افراد به نام امام راحل(ره) در روزی که یادگار آن پیر روشن ضمیر است، به جای اسرائیل و امریکا، روسیه و چین را مینشانند و میخواهند که از غزه و لبنان دست برداریم، پاسخ سؤال دیرپای خود را درمییابیم! روی سخن با روزهخواران و معاندانی نیست که مخالفت خود را با میلیونها نمازگزار روز قدس به نمایش گذاشتند. آنها با طرح شعارهای انحرافی، آرزوهای نهان خود را به نمایش گذاشتند. از آنها که آشکارا حلقه نوکری امریکا و اسرائیل را به گوش آویختهاند، توقعی نیست.
آرزوی آنها طرح هر شعاری است به جز «مرگ بر امریکا» و «مرگ بر اسرائیل». سخن اصلی با کسانی است که با ادعای «گفتمان امام و انقلاب» آغاز کردند؛ آنها که شعارشان بازگشت به رهنمودها و سیره امام بود و هنوز هم فریاد «وا اماما»یشان گوش فلک را کر میکند. آیا پیام امام(ره) آن بود که وقتی مردم شعار «مرگ بر اسرائیل» سر میدهند (آن هم در روزی که برای بقای همین شعار پایهریزی شده است)، شما «مرگ بر روسیه» بگویید؟ آیا آن مرد بزرگ توصیه کرده است تا به جای «مرگ بر امریکا»، «مرگ بر چین» سر دهید؟ آیا از یاد بردهاید چه کسی «امریکا» را «شیطان بزرگ، و اسرائیل را «غده سرطانی» خواند؟ آیا نباید پیش از هر شعار و بیشاز هر فریادی، صدای «مگر بر امریکا» از حلقوم علاقهمندان امام(ره) خارج شود؟
***
شب هنگام، پایگاه «بی.بی.سی» را نگاه کردم. هیچ اشارهای به میلیونها محکوم کننده جنایات اسرائیل نکرده بود؛ در عوض، تیتر اول خود را مخالفت دهها هزار نفر (همان تعبیری که در خصوص جمعیت تظاهرات میلیونی بیست و دو بهمن به کار میبرد!) به پرداختن به موضوع فلسطین و اسرائیل قرارداده بود! گزارشات و عکس های فراوانی از سبزپوشها و سه رهبر آنها بر روی خروجی خود قرار داده و چنان نمایانده بود که گویی ایرانیانی در مخالفت با سیاستهای دولت (و نه میلیونها روزه دار نمازگزار تظاهر کننده روز قدس) خواهان دست برداشتن از آرمانهای امام راحل(ره) بودهاند! گویی کسانی طرفدار اسرائیل و امریکا در ایران راهپیمایی کردهاند و خواهان مخالفت با روسیه و چین بودهاند و این سه رهبر سبزپوش را نیز در حلقه خود گرفتهاند و آنها هم پیروزمندانه لبخند میزنند! آنچه در تاریخ به یادگار میماند، نیت افراد نیست؛ اگر نیت خیری در کار باشد! آنچه در تاریخ ثبت میشود، بیانیههای خوش آب و رنگ نیست! وقتی به تاریخ گذشته مینگریم، بیش از آن که شعارها را بیابیم، نتیجه عمل افراد و عملکردها را میبینیم. در محضر خداوند تبارک و تعالی که حساب جداگانهای دارد و نمیدانم چگونه برخی میتوانند پاسخ شهیدان و امام شهدا را بدهند.
اما آنها که به قضاوت تاریخ دل بستهاند و امروز و دیروز بیانیههای دهان پرکن و مملو از شعار صادر میکنند و از راه و روش امام(ره) سخن گفتهاند و میگویند و به ماندن این حرفها دلخوشند باید بدانند که تاریخ با شعارها کاری ندارد. امروز ممکن است بتوانند با شعار بازگشت به سیره امام(ره)، تیشه به ریشه اندیشههای امام بزنند و در برانداختن آن بکوشند، اما فردا روز، آنچه میماند، اقدامات آنها برای براندازی نگاه و رهنمودهای بنیانگذار انقلاب اسلامی است و نتیجهای که هرگز حاصل نخواهد شد. تاریخ به نیت افراد کاری ندارد! نه تاریخ، که وقایعنگاران امروز هم از نیتها و شعارهای دروغین خبر نمیدهند؛ بهنتیجه نیتها اشاره میکنند! همانکاری که پایگاه «بی.بی.سی» مشغول آن است.
آیا آنها که ادعای پیروی از امام(ره) و دفاع از آرمانهای او را دارند، احساس شرمساری نمیکنند که نامشان (نه فردا، که همین امروز) بهعنوان مدافعان اسرائیل و امریکا (آن غده سرطانی و این شیطان بزرگ؛ به تعبیر حضرت امام(ره)) در صدر اخبار رسانههای معاند قرار میگیرد و تصاویر شان زینت بخش پایگاههای شیاطین میشود؟ این توطئههای حقیر میگذرند و بسیاری از آنها که خیر خواهند و در دام افتادهاند، صف خود را از بیگانه پرستان جدا میکنند و به دامان انقلاب اسلامی و ولایت فقیه بر میگردند. ملت ایران نیز سرافرازانه مسیر درست خود را در سایه هدایت رهبر بزرگ و روحانی خویش استوارتر از گذشته خواهد پیمود؛ اما تاریخ از فریبخوردگانی آن رهبری این جریانات را بر عهده داشتهاند، چهرهای زشت ترسیم خواهد کرد.
فَاعْتَبِروُا یا اُولِی الْاَبْصار
محسن پرویز