در جریانات و مسائل سیاسی معمولاً عده‌ای در میان معرکه، رقصی میان آتش و خون و عده‌ای نیز مترصد فرصت و موقعیت‌اند. آنان که در میان معرکه‌اند، چه حق و چه باطل براندیشه خود و آرمان‌های برخاسته از تفکر سیاسی حزب یا گروه وابسته به مبارزه برمی‌خیزند. اما دیگران که طفیلی و میهمان ناخوانده هستند دلخوش به گل آلود شدن آب و بهره‌مندی از خوان نعمت احتمالی هستند. این دلخوشی و فرصت طلبی فی‌نفسه اشکالی ندارد مگر آنکه ناشیانه و بدون شناخت از رویکرد جامعه و نخبگان آن خود را مدعی و میاندار مسائل خیالی و اوهام و تخیلات خویش بدانیم و با فراموش کردن آنچه هستیم و بودیم بی‌گدار سخنانی را مطرح کنیم که خنده دوست و دشمن از طنز موجود در آن گوش فلک را رنجه سازد. شیخ اصلاحات، جناب مهدی کروبی که این روزها همچنان در شوک رأی اندک خود در انتخابات دهم ریاست جمهوری است با در پیش گرفتن تاکتیک «حرکت در سایه» اندک رأی حاصل از شناخت جامعه نسبت به ایشان را در توبره آرای دیگر نامزد جریان اصلاح‌طلبی ریخته و بدین شکل سعی در تقسیم و احیاناً فراموشی رویگردانی جامعه و ناکامی خود در سبد اصلاحات دارد. فارغ از اینکه تا چه حد طرفداران نامزد جریان اصلاح‌طلب به شیخ الاصلاحات اقبال آورده و ایشان را در افق رأی خود به حساب می‌آورند یا خیر، ایشان خود را داعیه‌دار و حتی سردمدار جریان اصلاحات دانسته و بدون در نظر گرفتن رأی بسیار ضعیف خود در این انتخابات همچنان در رؤیای تکیه بر مسند قدرت در آسمان بی‌ستاره تخیلات خود مشغول پرواز است. ایشان اخیراًً طی نامه‌ای که زینت‌بخش صفحه اول روزنامه وابسته خود نیز شده خطاب به هاشمی رفسنجانی نکاتی را درباره بازداشت‌های آشوبگران بیان کرده که جای دارد با بررسی موشکافانه به بیان برخی ویژگی‌های این نامه بپردازیم.

1- جناب کروبی با فراموش کردن وظایف ریاست مجلس خبرگان در مفاد این نامه خواستار تشکیل هیأتی جهت رسیدگی به شایعات و نحوه برخورد با بازداشت‌شدگان شده است. حال آنکه در این نامه اولتیماتوم 10روزه به آقای رفسنجانی داده شده و تهدید کرده است که در صورت عدم پاسخگویی و اقدام مناسب ایشان مفادنامه را آشکار خواهند ساخت.

2- از طرف دیگر جناب کروبی که ظاهراً نقش دایه دلسوزتر از مادر را نیز این روزها بر ردیف افتخارات خود افزوده‌اند خود را نگران آنچه گروه‌های غربی و بیگانه درباره رفتار با بازداشت شدگان می‌کنند دانسته و به مستندسازی اظهارات خود پرداخته است. بد نیست که بدانیم یکی از همین رسانه‌ها(VOA) در اظهار نگرانی مورد اشاره جناب کروبی چند روز قبل مدعی شد کودک 12 ساله‌ای به نام علیرضا در تجمع بهشت‌زهرا بر اثر اصابت باتون فوت کرده است که این نگرانی مضحک با سخنان والدین کودک و راننده ضارب این کودک در صدا و سیمای جمهوری اسلامی نقش‌بر‌آب شد. حال جناب کروبی باید صراحتاً مشخص نمایند جنس نگرانی مشترک ایشان و رسانه‌های غربی اگر از همین نوع است که جز تأسف و نگرانی بر عاقبت، ما را کمکی نشاید.

3-‌ استناد جناب شیخ‌الرئیس اصلاحات به شایعات که در سراسر متن مذکور به چشم می‌خورد حاکی از این است که نگرانی ایشان از افزوده شدن شاخ و برگ حوادث و قضاوت آیندگان نیز به استناد همین شایعات شکل گرفته است.

4-‌ در قسمت دیگری از نامه ایشان با یادآوری اینکه پیگیری موضوع در شأن ایشان نمی‌باشد! آمادگی خود را برای پیگیری موضوع! با قصد قربت‌الی‌الله اعلام می‌نمایند و متذکر می‌‌شوند که پیگیری موضع باعث خواهد شد تا روشن شود که چنین موضوعاتی نبوده و نیست!!! و صحت این موضوع را بعید دانسته‌اند ولی مجدداً در قسمت پایانی پیگیری موضوع را به عنوان درسی برای آیندگان و مقابله با اراذل و اوباش و مانع آبروریزی نظام و امام می‌دانند. حال این تناقض‌گویی و یکی به نعل و یکی به تخته زدن شیخ‌الرئیس را چه حاصل.

جمع‌بندی نکات مورد اشاره در نامه که مملو از تناقض‌گویی و استناد به شایعات و مطلب‌ تکراری رسانه‌های بیگانه است این نکته را به خواننده تفهیم می‌نماید که جناب کروبی صرفاً به رسم عقب نماندن از قافله دست به کاری یازیده‌اند. اما شیخ‌الاصلاحات با خطاب قرار دادن ریاست مجلس خبرگان به جای قوه قضائیه و ابراز نگرانی مشترک خود با رسانه‌های غربی و ترس از نشاندن شایعات به جای واقعیات توسط آیندگان ظاهراً تلاش دارند نقشی در این میانه بر عهده داشته باشند اگرچه نمایشی و شعارگونه بر پیکر نحیف اصلاحات، خصوصاً که این نامه‌نگاری را می‌توان در راستای تلاش برای تلطیف اذهان عمومی خصوصاً بعد از افشای تخلفات مالی ایشان در جریان مناظره‌های انتخاباتی دانست که هنوز برای افکار عمومی مورد سؤال و پیگیری است. بروز پاره‌ای سوء‌تدبیرها و اعمال سلیقه‌های شخصی از سوی برخی مأموران هرگز نمی‌تواند مستمسک خوبی برای عناصری باشد که خود در جریان تجمعات و اغتشاشات آتش بیار معرکه بوده و با کشاندن افراد به خیابان‌ها در شکل‌گیری تحرکات غیرقانونی نقشی کلیدی و مؤثر داشته‌اند. در حقیقت می‌توان به برخی از انگیزه‌های پیدا و پنهان جناب کروبی در نگارش این نامه پی برد که در ذیل بدان اشاره می‌شود.

1-‌ کروبی با فرار به جلو و مستمسک قرار دادن پاره‌ای بدرفتاری‌ها از شکل‌گیری مطالبات عمومی علیه ایشان و دیگر سران اصلاحات به دلیل ایفای نقش منفی در برگزاری تجمعات غیرقانونی جلوگیری نماید.

2-‌ ایشان تلاش دارد تا ضمن سوءاستفاده از جایگاه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در نهایت ایشان را ملزم به موضع‌گیری نماید. البته بر کسی پوشیده نیست که جایگاه حقوقی و ارزشی مجلس خبرگان هرگز به عنوان ملجائی برای مطامع شوم فرصت‌طلبان باشد و نخبگان روحانیت در مجلس خبرگان یقیناً به قداست و عظمت این نهاد نگاه ویژه‌ای دارند.

3- در شرایطی که همه بازداشت‌شدگان اخیر چه در جلسات علنی دادگاه و چه در ملاقات‌هایی که با خانواده‌های خود داشته‌اند بر رفتار خوب و عدم وجود شکنجه و مصادیق آن در دوران بازداشت اعتراف و اذعان داشته‌اند. بزرگنمایی برخی سوءرفتارها صرفاً در راستای دور نمودن اذهان عمومی از نقش‌‌آفرینان اغتشاشات ارزیابی می‌شود. خصوصاً که در طول دادگاه‌های برگزار شده رفته رفته انگشت اتهامات به سوی عاملان اصلی اغتشاشات خواهد رفت.

4- جریان‌سازی نهفته در ادعای شکنجه و رفتار ناشایست برخی مأموران گویای این امر است که با بروز اختلافات ریشه‌ای در جبهه اصلاحات و زمزمه فرار برخی از سران آن به خارج از کشور این جبهه تلاش دارد تا با موضع‌گیری‌های این چنین ضمن حفظ نقش فعالانه خود سرپوشی بر تلاش مذبوحانه خود جهت سوءاستفاده از احساسات عمومی و اغتشاش و کودتا بگذارند.

* نتیجه‌گیری

صرف وجود برخی سوءرفتارها که هنوز صحت یا سقم آن به طور دقیق بررسی نشده نباید باعث شود تا دستگاه قضایی مرعوب این فضاسازی‌ها شده و در رسیدگی به جرائم متخلفان کوتاهی نمایند. کلید واژه حوادث بعد از انتخابات همان گونه که ابطحی به آن اشاره نمود بحث تقلب در انتخابات بود که نامزدهای وابسته به جریان اصلاحات با بهانه قرار دادن آن و با تکیه بر پول‌های مشکوک و حمایت‌های استکبار جهانی، سعی در تقابل ملت و نظام رو در روی هم نمایند که البته توفیقی نیز نیافتند. به راستی اگر اینان که این روزها به شایعات و نقل‌قول رسانه‌های بیگانه می‌پردازند و برای قربانیان خیالی بازداشت‌ها اینچنین اشک تمساح می‌‌ریزند به پذیرفتن قانون تمکین می‌نمودند و به طراحی دروغی بزرگ به نام تقلب در انتخابات روی نمی‌آوردند، آیا باز هم شاهد بروز اغتشاشات و ناآرامی‌ها و اتلاف اموال و نفوس می‌‌بودیم؟

محمدعلی عباس‌زاده


دسته ها : انتخابات دهم
شنبه 1388/5/24 1:58
X