تعداد بازدید : 4524979
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
خصوصیات علمی و اخلاقی حاج آقا مصطفی خمینی
در سال 1336 که بنده به قم رفتم، مرحوم حاج آقا مصطفی به عنوان یک چهرهی ارزشمند و فاضل مشهور بود و گفته میشد که از شاگردان برجستهی حضرت امام و دارای استعداد سرشار و نبوغ بسیار است. نائل شدن ایشان به درجهی اجتهاد در سنین جوانی شاهد این مدعا بود. در بعد اخلاقی هم برخورد خوب، اخلاق خوش و شوخ طبعی آن مرحوم زبانزد بود. گفتگوها و شوخیهای حاج آقا مصطفی و دوستانش مثل آقای خلخالی و آقای ربانی املشی و آقای حسن صانعی را در مدرسهی فیضیه اکثر طلاب و فضلای آن دوران به یاد دارند. این شوخیها البته گاهی خیلی عجیب و غریب مینمود. مثلاً من شنیدم که ایشان همراه دوستانش تصمیم میگیرند یک شب جمعه از قم به شهر ری و حرم حضرت عبدالعظیم حسنی بروند و در وضوخانهی آنجا وضو بگیرند و بلافاصله به قم برگردند. از خصوصیات دیگر مرحوم حاج آقا مصطفی این بود که قعده و نشستهای دوستانهی زیادی داشت. در عین حالی که به درس و بحث اهمیت زیادی میداد و نمیگذاشت مطالعه و مباحثهاش تحتالشعاع این نوع جلسات و نشستها قرار گیرد. ایشان به شنا هم به عنوان یک ورزش سالم و مفرح اهمیت میداد و در فصول گرم سال هر روز به همراه دوستانش بعد از گردش در باغهای انار اطراف رودخانهی قم به رودخانه میزدند و شنا میکردند. یادم هست که در نجف هم ایشان این رویه را دنبال میکرد و هر روز عصر با دوستانش به شنا میرفت و اتفاقاً شناگر ماهری هم بود. یک روز در کوفه در حالی که خود من از دیدن آب رودخانه دچار وحشت شده بودم و فقط کنار آب کمی دست و پایم را خیس کردم، حاجآقامصطفی همراه دکتر صادقی تهرانی خودشان را به آب زدند و مشغول شنا شدند و بنده و دوستان دیگر اینها را که فقط ریشهای بلندشان بیرون از آب بود تماشا میکردیم. از خصوصیات جالب و کمنظیر مرحوم حاج آقا مصطفی این بود که برای دوستی و ارتباط گرم و صمیمی، حد و مرزی نمیشناخت و حتی با مخالفان امام روابط خوبی برقرار میکرد که نمونهاش ارتباط با یکی از علما و مراجع مخالف با حضرت امام و مشی انقلابی ایشان در نجف بود که معظمله حاجآقامصطفی با وی ارتباط صمیمانهای داشت و به خانهاش میرفت و در درسش حاضر میشد. این منش حاج آقا مصطفی چندان خوشایند دوستان انقلابی امام و خود ایشان مثل آقای خلخالی نبود و آن را نادرست میپنداشتند. اما آن مرحوم بینش بالایی داشت و عمدتاً برای تألیف قلوب و آشنا کردن افراد با شخصیت و اهداف و آرمانهای انقلابی حضرت امام باب این نوع دوستیها را باز میکرد. در کنار این ویژگیها باید از حالات معنوی و صفای باطن ایشان هم یادی بکنم که گاهی جلوهی بیرونی مییافت و ما در حرم و به هنگام زیارت و دعا و نماز، حالات خاص معنوی ایشان را میدیدیم. حاج آقا مصطفی در امور خانوادگی هم رفتاری مثالزدنی داشت. برای مرحوم حاج شیخ مرتضی حائری ایشان یک داماد معمولی نبود، بلکه ایشان همواره از حاج آقا مصطفی به عنوان شخصیتی برجسته و با فضیلت یاد میکرد و به وی احترام میگذاشت. متقابلاً حاج آقا مصطفی نیز برای مرحوم حائری احترام خاصی قائل بود.
نقش ممتاز مرحوم حاج آقا مصطفی در انقلاب و همراهی حضرت امام
حاجآقامصطفی از آغاز نهضت حضرت امام به عنوان مشاوری قوی و کاردان در کنار پدر بزرگوارش نقشی اساسی داشت. همچنانکه ادارهی امور بیت و نظارت بر کارها و رفتوآمدها به عهدهی ایشان بود، با این حال هرگز درصدد مطرح کردن خود نبود و هیچ وقت نمیخواست خودش را جلو بیندازد. این وضعیت تا زمان دستگیری حضرت امام ادامه پیدا کرد، اما بعد از بازداشت امام در جریان واقعهی پانزده خرداد نقش حاج آقا مصطفی پررنگتر شد و ایشان بعد از دستگیری حضرت امام به حرم مطهر آمد و در جمع مردم سخنرانی کرد و سپس راهپیمایی عظیمی در شهر قم برپا شد که رژیم هم ایشان را بلافاصله دستگیر کرد. از این زمان تا هنگام تبعید حضرت امام، مرحوم حاجآقامصطفی دو سه بار، آزاد و دستگیر شد. ایشان در زمان آزادیاش تلاش میکرد در جلسات خصوصی با طلاب و فضلا، با روشنگری، تنور انقلاب را گرم نگه دارد و با کمک طلاب و روحانیون، تودهی مردم را که تقریباً از اوضاع کشور بیخبر بودند بیدار کرده به صحنهای انقلاب بکشاند. بعد از تبعید حضرت امام به ترکیه، رژیم ابتدا از دستگیری و تبعید حاج آقا مصطفی خودداری نمود ولی پس از مدتی در حدود دو ماه متوجه شد همان خطری را که از ناحیهی حضرت امام احساس میکردند دقیقاً از سوی فرزند برومند ایشان متوجه دستگاه است و حضور ایشان میتواند منشأ وحدت و انسجام روحانیت و اقدامات و تحرکات آنان گردد. لذا مرحوم حاج آقا مصطفی را نیز ابتدا به ترکیه و سپس همراه حضرت امام به نجف تبعید کردند. در نجف فعالیتهای سیاسی حاج آقا مصطفی علیه رژیم بسیار شاخص بود. ضمن اینکه در کنار فعالیتهای انقلابی و مبارزاتی، درس و بحث و کارهای علمی را هم به خوبی انجام میداد. گفتنی است که ایشان در آن سالها معمولاً هر سال در ایام حج به مکهی مکرمه مشرف میشد تا با انقلابیون و شخصیتهای مبارز و برخی از مقلدین و مریدان حضرت امام که به جهت محدودیت و ترس از ساواک و مسائل دیگر امکان سفر به عراق و ملاقات با امام را نداشتند ارتباط برقرار کند و به مسائل و مشکلات آنها در راه مبارزه و یا شرعیات رسیدگی کند و اگر وجوهاتی دارند دریافت کرده و به حضرت امام برساند. ساواک روی حاج آقا مصطفی و این سفرها حساسیت زیادی داشت و تمام اعمال و حرکات ایشان را زیر نظر میگرفت؛ به طوری که ملاقات افراد با ایشان خیلی سخت بود. حتی من شنیدم که در سال 1355 درصدد برآمدند تا ایشان را ترور کنند که ناکام ماندند.
واقعهی رحلت و فوت مشکوک مرحوم حاج آقا مصطفی
تردیدی نیست که علاقه و ارتباط صمیمانه و متقابلی بین حضرت امام و حاجآقامصطفی وجود داشت و حضرت امام با اینکه چندان ابراز نمیکرد، ولی از صحبتهای ایشان در جلسات خصوصی و از سفارشهای حضرت امام نسبت به حاج آقا مصطفی معلوم بود که بسیار به ایشان علاقهمند است و به جهت برخورداری از هوش سرشار و استعداد فراوان و مقام بالای علمی و احراز درجهی اجتهاد، او را شایستهی مقام مرجعیت و رهبری و امید آیندهی اسلام میدانست. در دوران نهضت نیز حاج آقا مصطفی، مشاوری کاردان و بازویی قوی برای حضرت امام بود. در نجف و در دوران تبعید نیز پشتوانه و تکیهگاهی محکم و قابل اعتماد برای امام و انقلاب به شمار میآمد؛ ضمن اینکه در این اواخر مسئولیت تمام کارها اعم از برپایی جلسات و سخنرانیها و تنظیم اطلاعیه و غیره به عهدهی ایشان بود و حضرت امام حساب ویژهای روی ایشان باز کرده بود. لذا با توجه به نقش و موقعیت مرحوم حاج آقا در مبارزه با دستگاه پهلوی چندان بعید نبود که رژیم به وسیلهی عواملش از جمله مزدوران بعثی درصدد از بین بردن ایشان برآید. بیشتر دوستان و فضلایی که در کنار امام بودند مثل مرحوم خاتم یزدی، آقای فردوسیپور، آقای روحانی و دیگران اعتقاد داشتند که مرگ ایشان طبیعی نبود، بلکه عوامل رژیم در این واقعه دست داشتند و ایشان را مسموم کرده و به شهادت رسانیدهاند. با این حال چون شهادت ایشان کاملاً قطعی نبود حضرت امام در جواب سیل تلگرافهای تسلیت علما و فضلا و شخصیتهای برجسته با عنوان «مرحوم» از فرزندش یاد کرد و از به کار بردن عنوان «شهید» خودداری نمود. گذشته از این، رحلت حاجآقامصطفی تأثیر بسزایی در روند انقلاب بر جای گذاشت. با انتشار این خبر موجی از حزن و اندوه سراسر ایران، به ویژه قم را فراگرفت. قم یکپارچه در تعطیلی و عزا فرو رفت و مراسم مفصل و متعددی در قم و سایر شهرها برپا گردید. از جمله این مراسم مجلسی بود که در مسجد اعظم برگزار شد. در این مراسم اکثر علما و فضلا حضور داشتند. سخنران مجلس ظاهراً آقای خلخالی بود که به خوبی شورآفرینی نمود و در پایان مراسم، طلاب و فضلا و حضار به راهپیمایی پرداختند.
واکنش رژیم به تجلیل باشکوه مردم از مرحوم حاج آقا مصطفی
رحلت حاج آقا مصطفی موجب خیزش پرشور مردم در تجلیل از ایشان و حمایت از امام و در مجموع پیشبرد نهضت گردید که در این زمینه حوزه و روحانیون نقشی مؤثر و درخور داشتند. بعد از مراسم متعددی که در قم و سایر شهرها برگزار گردید تا چهلمین روز رحلت، اوضاع تا حدودی آرام بود. اگرچه علما و بزرگان،کم و بیش جلساتی را برپا میکردند، اما بعضی از فضلا و روحانیون مثل مرحوم آقای خلخالی که دوست صمیمی و نزدیک آن مرحوم بودند، از این واقعه شدیداً اظهار ناراحتی میکردند و خواهان شور و حرارت بیشتر طلاب بودند؛ لذا سعی و تلاش فراوان کردند مراسم چهلم مرحوم حاج آقا مصطفی با شکوه خاص و حضور چشمگیر طلاب و فضلا و اقشار مردم برپا شود. این تلاشها نتیجه داد و مراسم اربعین ایشان بسیار باعظمت برگزار گردید. در این مراسم در کنار سخنرانی و آیینهای معمول و مرسوم، قطعنامهای هم به وسیلهی آقای حجتی کرمانی قرائت گردید و از مردم و روحانیون درخواست شد به حضور خود در صحنه برای تداوم مبارزه علیه رژیم تا پیروزی نهایی ادامه دهند. بعد از پایان مراسم هم حضار وارد صحن مطهر شدند و با شعار درود بر خمینی و مرگ بر شاه تظاهرات کردند. بعد از رحلت حاج آقا مصطفی رژیم هرگز گمان نمیکرد که مردم این چنین از امام و فرزندش تجلیل نمایند، لذا از همان ابتدا واکنش نشان داد و در وهلهی اول افرادی را به بیوت حضرات آیات گلپایگانی، شریعتمداری و آملی فرستاد تا طلبهها را آرام کنند و از عکسالعملهای تند بر حذر دارند. همچنان که گاه و بیگاه به فیضیه میآمدند تا عوامل دست اندرکار در مراسم و محافل را شناسایی کرده و برای آنها محدودیت و مزاحمت ایجاد کنند.
برگرفته از کتاب خاطرات حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد کشمیری، تدوین سید مصطفی سید صادقی، تابستان 1387، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی