رهبر فرزانه انقلاب اسلامى در بیاناتى که به مناسبت عید مبعث ارائه کردند، در فرازى از آن به نقش نخبگان در جامعه بویژه رسالتى که در مسائل جارى کشور مثل حوادث پس از انتخابات دارند، اشاره فرمودند. از دیدگاه معظم له نخبگان نه تنها باید ملاحظه گفتن‏ها بلکه نگفتن‏ها را هم داشته باشند و در بیان گفته ها و موضعگیرى ها نیز جهت الهى را حفظ کنند.

این توصیه یا به عبارت بهتر ابراز دغدغه و گله مندى رهبر معظم انقلاب، برخاسته از نوعى محافظه کارى یا بلاتکلیفى برخى نخبگان و خواص است که متاسفانه در فضاى فتنه پس از انتخابات شکل گرفته است. حال آنکه ورود مستقیم بیگانگان به این میدان که علاوه بر هماهنگى ها و برنامه ریزى هاى پشت صحنه با بسیج بخش رسانه اى خویش به نفع آشوب طلبان و آموزش هاى میدانى و لحظه به لحظه آنان و همچنین صحنه گردانى توسط عوامل وابسته به سفارتخانه ها و اعلام آمادگى براى پذیرش پناهندگى اغتشاشگران، به حمایت و پشتیبانى همه جانبه و آشکار از آشوب طلبى برخاسته اند، جاى هیچ گونه تردید نسبت به ماهیت دشمن پسند این تحرکات باقى نگذاشته است. به علاوه استقبال و همراهى گسترده طیف وسیعى از نیروهاى ضد انقلاب و برانداز شامل سلطنت طلبان، منافقین، پژاک، گروه هاى کمونیستى و حتى گروهک عبدالمالک ریگى از آشوب طلبان، کار ویژه اساسى این آشوب ها را به نفع براندازى معرفى مى کنند.

بنابراین جغرافیاى سیاسى این تحرکات گرچه در پاره اى موارد نیز با برخى اعتراضات از درون جبهه خودى نیز همراه شده اما جاى هیچ تردیدى نسبت به ضرورت عبور سریع از این وضعیت به نفع آرام بخشى، انسجام بخشى، وحدت نیروهاى انقلاب و مدافع نظام اسلامى باقى نمى ماند. اولین اقدام براى نیل به چنین هدفى یعنى بازگرداندن آرامش و اعتماد به جامعه، گفتن حقایق و واقعیت هاى مربوط به رویدادهاى جارى و گشودن پیچیدگى هاى به وجود آمده در این مسائل است که قبل از دیگران بر عهده نخبگان جامعه قرار مى‏گیرد. لیکن به تناسب نیاز و انتظار برخاسته از فضاى فتنه، نخبگان و خواص نقش فعال و مؤثرى ایفا نکرده اند که این پدیده مى تواند ریشه در عوامل ذیل داشته باشد:

۱- درگیر شدن عده اى از نخبگان با برخى حب و بغض هاى سیاسى که گاه ناشى از همسویى با گرایشات قبلى و یا سابقه  دوستى ها و رفاقت ها و گاه برخاسته از سلایق و برداشت هاى سیاسى نسبت به دیگران است. لیکن زمانى که منافع و مصالح کلى نظام در میان باشد، چنین حب و بغض هایى نمى تواند توجیه سکوت و بى تفاوتى و یا مواضع خنثى و صحبت هاى دوپهلو باشد.

۲- در پیش گرفتن نوعى تحفظ، محافظه کارى و نگرانى از مخدوش شدن و لطمه دیدن جایگاه و وجاهت برخى از عوامل و عناصر ذى نفع یا درگیر با مسائل جارى که البته این روحیه نیز هیچ همخوانى با رسالت و تکلیف نخبگى بویژه در میان خواص انقلابى و مذهبى ندارد و آنچه باید اولویت و اهمیت داشته باشد تنها منافع و مصالح نظام مقدس جمهورى اسلامى است.

۳- پیچیدگى و ابهامات پدیده آمده در وقایع پس از انتخابات که البته از ویژگى هاى فضاى فتنه است که نوعى آمیختگى حق و باطل در فضاى غبار آلود مى باشد. طبیعى است در چنین فضایى کمى مکث لازم است تا مواضع و جایگاه جریانات و اشخاص در جبهه حق و باطل معلوم شود. اما با گذشت بیش از یک ماه از شروع اغتشاشات و قانون شکنى ها، دیگر درنگ جایز نیست و زمانى که آخرین فرجه ها و اوج خویشتندارى ها ثابت کرده که ادامه لجبازى ها و مقاومت ها نه براى رفع تردید و حل ابهامات بلکه بهانه اى براى زورگویى به نظام و نیل به اهداف غیرقانونى در کف  خیابان هاست، بر تمام نخبگان است که با ذکر واقعیت ها به رهایى کشور از فضاى فتنه و آشوب و بازگشت آرامش به جامعه کمک و اعتماد مخدوش شده در فتنه انگیزى  را ترمیم کنند. مرورى بر حوادث تاریخى و وقایع عبرت آموز، این واقعیت را دیکته مى  کند که گاه تاخیر در تصمیم گیرى براى ایفاى نقش نخبگى مى تواند پیامدهاى زیانبار و پشیمان کننده اى در بر داشته باشد که چنانچه با سرنوشت یک نظام دینى گره خورده باشد، چه بسا ابعاد آن عمیق تر و گسترده تر نیز خواهد بود.

راستى اگر خواص کوفه در خانه  هانى به بلاتکلیفى و سکوت دچار نمى شدند، سیر حوادث سال ۶۱هجرى دگرگون نمى شد؟ آیا علاقه به فرزندان، ملاحظات دوستى  ها، رفاقت ها و حتى گله مندى ناشى از برخى بى اعتنایى ها در نزد برخى نخبگان و خواص انقلاب مى تواند توجیه کننده سکوت، نگفتن واقعیت ها و روشنگرى  فضاى جامعه باشد؟ زمانى که رهبر معظم انقلاب براى دفاع از نظام اسلامى براى فدا کردن آبرو و جان خویش اعلام آمادگى کرده است، دیگر چه حجتى براى سکوت یا برخى مواضع خنثى و سخنان دوپهلوى بعضى خواص و نخبگان باقى مانده است؟

دسته ها : انتخابات دهم
چهارشنبه 1388/4/31 1:59
X