آغاز کاپیتالیسم
اتشار کتاب «بررسی درباره ماهیت و علل ثروت ملل» در سال 1776 میلادی توسط آدام اسمیت، آغازی بر پیدایش اقتصاد کاپیتالیستی در جهان بود. «ثروت ملل» اسمیت تلاش جامعی در تحلیل کارکرد یک اقتصاد سرمایه¬داری و نمادی از برخورد با پرسش¬های مربوط به ارزش و توزیع بود و در واقع یک مکتب متمایز اقتصاد سیاسی کلاسیک را پایه¬گذاری نمود. آدام اسمیت در این کتاب، مرزهای اقتصاد را آن قدر گسترش داد تا حوزه¬های دیگر مانند علوم سیاسی و حتی انسان¬شناسی را نیز در بر گرفت.
اسمیت اگرچه یک بدگمانی عمیق درباره رفتار بازرگانان و قانونگذاران داشت و وظیفه دولت را تامین آن دسته از خدمات اجتماعی می-دانست که بخش خصوصی قادر یا مایل به انجام آن نیست اما او یک مدافع اقتصاد آزاد، تجارت آزاد و تحرک آزاد نیروی انسانی و کالاها – نظریه مزیت نسبی و آزادی عملکرد بازار- بود.

انقلاب صنعتی، کاپیتالیسم و ظهور امپریالیسم
اندیشه اقتصادی اسمیت همزمان با وقوع انقلاب صنعتی در نیم قرن پس از 1780 میلادی به شدت مورد توجه قرار گرفت و به زودی تجارت آزاد و انقلاب صنعتی به دو رکن اساسی دنیای جدید مبدل شد. اولین کشوری که شدیدا تحت تاثیر انقلاب صنعتی قرار گرفت انگلستان بود و به همین دلیل انگلستان که در نیمه اول قرن نوزدهم بدل به «کارگاه تمام جهان» شده بود، اولین دولتی بود که با نسخ «قوانین غله» در 1846 میلادی موجد جنبشی از برای تجارت آزاد گردید. فرانسه نیز در 1860 میلادی سیاست تجارت آزاد را اتخاد نمود و سایر دول اروپایی نیز به زودی از این رویه پیروی کردند.
گسترش انقلاب صنعتی و تجارت آزاد به اقصی نقاط اروپا، آمریکا و ژاپن که به تازگی به خیل دول صنعتی پیوسته بود نیاز روزافزون به بازار جهانی، مواد خام ارزان و فراوان و سرمایه گذاری بین المللی را موجب شد. چنین بود که امپریالسیم اروپایی (من جمله امپریالیسم ایالات متحده و ژاپن) اولین مرحله از اشاعه یک تمدن صنعتی و علمی بود که از حوزه داخلی اروپا سرچشمه گرفت.
تقسیم بخش اعظم کره زمین میان دول صنعتی در حدود 20 سال، از حدود سال¬های 1880 تا 1900 میلادی و استعمار و چپاول منابع آسیا و آفریقا در طی این سالها و دهه های بعد نتیجه بلافصل انقلاب صنعتی، تجارت بین¬المللی و امپریالیسم اقتصادی بود. در واقع ولع پیش ار حد دول مدرن در بلعیدن نقاط جهان بود که منجر به بروز جنگ¬های جهانی اول و دوم گشت.

طغیان آسیایی و افول امپریالیسم کلاسیک
رنجش ملل جهان از امپریالیسم و استعمار دول صنعتی بود که طغیان ملل آسیایی را در دهه¬های بعد از 1900 میلادی سبب شد. انقلاب مشروطه در 1906 میلادی به رهبری روحانیت و روشنفکران در ایران، نهضت جوانان ترک در 1908 میلادی به رهبری کمال آتاتورک در ترکیه، انقلاب چین پس از 1911 میلادی به رهبری سون یات سن در چین و نهضت ملی هند پس از 1919 میلادی به رهبری ماهاتما گاندی و جواهر نعل نهرو در هندوستان و ... در پس این طغیان بود.
وقوع جنگ جهانی اول در 1914 میلادی و در پی آن کساد عظیم اقتصاد آمریکا و جهان در 1929 میلادی و نهایتا جنگ جهانی دوم در 1939 شاید فرصتی بود تا برخی دیگر از ملل ستم دیده جهان از زنجیر استعمار، خود را برهانند.
با گسترش آگاهی جمعی در میان ملل جهان و ضعف کوتاه مدت دول استعماری پس از وقوع دو جنگ جهانی، امپریالیسم کلاسیک که در قالب تصرف سرزمینی و چپاول مستقیم منابع و ثروت ملل نمود می یافت، دچار افول گشت و ملل زیادی علم استقلال برداشتند و خود را از یوق استعمار خارج ساختند.

توسعه اقتصادی، چرخه سرمایه داری و مصرف انبوه
در دهه¬های پس از جنگ دوم و هم¬زمان با رشد اقتصادی کشورهای صنعتی، کشورهای دیگر نیز با اتخاد سیاست¬های اقتصادی و کم کردن دخالت کشورهای صنعتی به تدریج اقتصاد خود را شکوفا و در مواردی خود را به عنوان رقیب دول صنعتی مطرح ساختند. ظهور قطب¬های صنعتی در آسیای جنوب شرقی، چین و آمریکای جنوبی در کنار تلاش سایر ملل در جهت رشد و توسعه اقتصادی، تولید و عرضه محصولات صنعتی را در مقیاس انبوه در جهان به دنبال داشت. با شتاب گرفتن تولید با روش¬های نوین صنعتی و عرضه انبوه، چرخه سرمایه¬داری با مسئله جدیدی به نام نیاز به مصرف انبوه مواجه گشت.

ظهور امپریالیسم فرهنگی
مسئله نیاز به مصرف انبوه در چرخه سرمایه¬داری فزون¬خواه در عصر جهانی شدن اقتصاد و افول امپریالیسم کلاسیک، پاسخی به صورت ضرورت توجه به اقتصاد فرهنگی به عنوان بدیل اقتصاد سیاسی و امپریالیسم فرهنگی به عنوان جایگزین امپریالیسم کلاسیک یافت.
از یک¬سو در دنیای جدید با طرح آرمان¬شهر بیکنی و تولد انسان مدرن خودبنیاد که خویشتن خود را جدا از آموزه¬های اجتماعی دین و اخلاق می¬دید، کسب رفاه و لذت جسمانی در مرکز توجه قرار گرفته بود. اومانیسم دکارتی نیز کم¬کم معطوف به اومانیسم جسمی و جنسی گردید. از سوی دیگر در دنیای استعمارزده دیروز، توسعه و ترویج مدرنیسم منجر به پرورش نسلی از انسان¬های برزخی گردید که علقه¬های سنتی خود را همراه آرزو و امیدهای زمینی به دوش می¬کشیدند؛ انسان¬هایی که در دل هوای شرقی و در سر آرزوی غربی داشتند.
امپریالیسم فرهنگی با انتشار اتمسفر جسمانی به زودی بستر سرزمینی خود را در درون انسان برزخی قرار داد و با تبلیغ زندگی در آرمان¬شهر بیکنی و اومانیسم جنسی چرخه ناقص سرمایه¬داری فزون خواه را تکمیل نمود.

«سبک زندگی» به مثابه مکمل چرخه سرمایه¬داری فزون¬خواه
تعریف «سبک زندگی» در آرمان¬شهر جدید و دهکده جهانی ماحصل پشتکار سرمایه¬داری فزون خواه در فرایند امپریالیسم فرهنگی بود. زندگی در «شهر جدید»، «شهر مدرن» و «شهر بی خدا» سبکی متفاوت از گذشته می¬طلبید. انسان جدید، موجود لذت¬جویی بود که خواست و نیاز روزمره خود را طلب می¬کرد و برای فرار از روزمرگی نیاز به سبک¬های جدیدتر زندگی داشت.
این گونه بود که چرخه سرمایه¬داری فزون¬خواه با شکل¬گیری «سبک زندگی» تکمیل شد:
1. سرمایه
2. تولید
3. توزیع
4. سبک زندگی جدید
5. مصرف
6. بازگشت سرمایه + سود
7. بازگشت به مرحله 1
در چرخه سرمایه¬داری تکامل¬یافته، آنچه ناپیداست خالی شدن جیب مصرف¬کننده جهت هم¬گام شدن با «سبک زندگی» جدید است.

مانکن به عنوان نماد «سبک زندگی» جدید
با تبلیغ سبک جدیدتر، سبک جدید کهنه می¬گردد و با ظهور سبک جدید جدید، سبک جدیدتر «دمده» می شود و ... حرکت از سبک جدید به جدیدتر و جدیدتر به جدید جدید و ... نیاز به یک محرک دارد و این محرک همان مانکن است. «مانکن» همان «انسان کامل» در آرمان¬شهر بیکنی است که موظف است تا انسان جدید را در شهر جدید راهبر باشد. «مانکن» همان موجود بهشتی است که انسان مدرن را به سوی خویش می خواند؛ به سوی یک زندگی سرشار از لذت و رفاه در عصر جسم فربه شده و به سوی یک «بهشت زمینی».
«مانکن» حاصل عمر «دکارت» بزرگ، پری شهر¬های «بیکن» و دست¬پرورده سرمایه¬داری تکامل¬یافته «اسمیت» است.

وسوسه مانکن شدن
انسان مدرن در دهکده جهانی، در عصر ارتباطات و اطلاعات و در «دنیای قشنگ جدید» موجودی است دغدغه مند! و این دغدغه چیزی نیست جز وسوسه مانکن شدن!
وسوسه مانکن شدن ما را به سوی خویش می¬خواند! به سوی تبدیل شدن به یک «سوپرانسان» نیچه¬ای، یک «سوپرمرد» یا یک «سوپرزن»، به سوی زندگی در یک بهشت زمینی و فرو رفتن در یک زندگی سرشار از خوشی!
«سوپرانسان» در حالی که تازه ترین لباس خود را پوشیده است در میان دود و تابش نورهای رنگارنگ رخ می نماید. دندان های سفید و بلورین با اندامی متناسب در قواره¬ای نو تازه¬ترین سبک زندگی را به نمایش می¬گذارد. در حالی که صدای بم او در میان هلهله جمعیت گم می¬شود حرکات او توسط آخرین تکنیک¬های تصویری بر روی نمایش¬گرهای بزرگ در داخل و خارج سالن به تصویر کشیده می¬شود. سرخوشی و سرمستی او روح تازه¬ای به هزاران جوان و نوجوان حاضر می¬دهد تا دغدغه¬های اندوهناک زندگی به فراموشی سپرده شود. ده¬ها هزار جمعیت حاضر و میلیون¬ها تماشاچی تلویزیونی با چشم¬های هیجان¬زده محو حرکات و جلوه¬گری این موجود بهشتی هستند تا شاید در دنیایی کودکانه، خود را در شمایل او ببینند.
در این دنیای غربی، در دنیای قشنگ هاکسلی، در دهکده جهانی مک لوهان، در لبه آخرالزمانی هایدگر، «مانکن»، این پیامبر عصر جدید، ما را به سوی خویش می¬خواند. در عصر کلونینگ و انسان¬های شبیه¬سازی شده، رویداد «همه¬مانکنی» بدلی از شبیه¬سازی انسانی در مقیاس تولید انبوه است.


نویسنده: سید امیر حسن دهقانی

دسته ها : فرهنگی
سه شنبه 1388/4/30 14:5
X