تعداد بازدید : 4539339
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
"عبد الواسع آقاجان معتصم " مسئول کمیته سیاسی طالبان اخیراً ضمن مصاحبه با شبکه تلویزیونی الجزیرة اعلام کرد که موافقت تاجیکستان با واگذاری قلمرو خود جهت انتقال بار و محموله های آمریکا و ناتو به افغانستان به معنای مشارکت این کشور در تجاوز غربیها علیه اسلام و افغانستان است.
این مقام بلند پایه طالبان از دولت تاجیکستان خواست تا از مساعدت به کاخ سفید منصرف شود ولی تأکید نکرد که در صورت ادامه وضع چه اقداماتی را اتخاذ خواهد کرد.
بدنبال این بیانیه، رسانههای داخلی و خارجی تاجیکستان منتظر واکنش دوشنبه شدند، ولی سخنگوی وزارت خارجه این کشور "دولت نذری اف " اعلام کرد از آنجا که تاجیکستان، طالبان را به رسمیت نشناخته و نمیشناسد از واکنش و شرح و تفسیر بیانیههای این حرکت نیز منصرف می شود.
وی تاکید کرد: تاجیکستان دولت قانونی افغانستان را طرف خود میداند و با آن همکاری می کند.
هرچند واکنش رسمی تاجیکستان به بیانیه مسئول کمیته سیاسی طالبان محدود به اظهار نظر سخنگوی وزارت خارجه این کشور شد اما کارشناسان معتقدند که مسئله به این حد ساده نیست که بتوان از کنار آن براحتی رد شد. زیرا باگذشت حدود هشت سال از حضور گسترده نظامی آمریکا و ناتو در افغانستان نه تنها حرکت طالبان از بین نرفت بلکه با توجه به تغییر شرایط و اهداف، در بسیاری از زمینهها چهره به مراتب خشن و افراطیتری را از خود نشان داد که دیگر حضور مخرب آن و گروههای همدستش نظیر القاعده بخش قابل توجه افغانستان و پاکستان را فرا گرفته است.
چنانچه انتقال نا آرامی ها از مناطق جنوبی و غربی افغانستان به شمال این کشور قابل تصور باشد پس چرا در برابر تاثیر پذیری استانهای هم مرز تاجیکستان و در کل آسیای مرکزی از این وضع مطمئن نبود؟ پاسخ این سوال منطقه آسیای مرکزی را با شرایط خاص رو به رو می کند، زیرا در حالی که خود از ظرفیت مقابله با نفوذ طالبان و سایر گروه های تروریستی و افراطی در افغانستان برخوردار نیستند، از یک طرف همکاری با آمریکا و ناتو را راه درست بیمه کردن خویش در برابر احتمال تجاوز آنان میدانند، ولی از طرف دیگر با تصور ناگزیر بودن خروج غربی ها در کوتاه مدت و یا میان مدت از افغانستان، با این پرسش مواجه می شوند که فردا طرف معامله آنها در کابل چه کسی خواهد بود؟
همان طوری که اشاره شد با توجه به گسترده تر شدن میدان فعالیتهای طالبان در افغانستان و پاکستان کارشناسان آسیای مرکزی بیش از پیش بر ضرورت رعایت احتیاط در امر همکاری با غرب و به ویژه آمریکا در بحث افغانستان تاکید می کنند.
از جمله رئیس انجمن سیاست شناسان تاجیکستان "عبد الغنی محمد عظیم اف " گفت: چنانچه طالبان قدرت انجام چنین عملیاتی در 11 سپتامبر سال 2001 در آمریکا را داشتهاند پس چرا احتمال تکرار آن در مورد آسیای مرکزی بعید دانسته شود؟
وی افزود: با توجه به اجرای عملیاتهای نظامی ارتش پاکستان علیه طالبان در 300 کیلومتری منطقه اشکاشیم تاجیکستان، گروههای متشکل از اتباع آسیای مرکزی در این حرکت می توانند تجزیه بشوند و به منطقه باز گردند، در چنین شرایط تاجیکستان در خط مقدم قرار خواهد گرفت و پیامدهای آن را بیشتر از دیگران احساس خواهند کرد.
کارشناس مسائل منطقه نیز با حمایت از همکاریهای تاجیکستان و آسیای مرکزی با آمریکا و ناتو در امر مبارزه با طالبان و سایر گروه های افراطی در افغانستان بر ضرورت تشخیص میزان و چارچوب های قطعی این همکاری ها تاکید می کنند.
این کارشناسان بر این عقیدهاند که تعامل منطقه با غرب بر سر واگذاری قلمروشان جهت ارائه کمک به افغانستان نباید از ابعاد همکاری های بشردوستانه و غیر نظامی فراتر برود، چرا که دورنمای تحولات افغانستان روشن نیست و در آنکه با خروج نیروهای آمریکا و ناتو از این کشور فردا طرف مذاکرات منطقه که خواهد بود ابهامات فراوانی وجود دارد.
تاجیکستان تنها کشور آسیای مرکزی نیست که با انتقال بار و محموله های غیر نظامی آمریکا و ناتو به افغانستان موافقت کرده است، واشنگتن با مسکو، آستانه و تاشکند نیز در این بحث حسن تفاهم دارد و حتی اسنادی را نیز منعقد کرده است، ولی ظاهراً همسایگی تاجیکستان و ذهنیت حمایت های دوشنبه در گذشته از نیروهای ائتلاف شمال موجب حساسیت طالبان شده است.
ضمنا تحولاتی در تاجیکستان نیز در حال شکل گرفتن است که به بحث افغانستان بدون ارتباط نخواهد بود.
در این اواخر رسانه های گروهی از تمرکز نیروهای نظامی و امنیتی تاجیکستان در مناطق شرقی این کشور و بخصوص وادی طویل دره اطلاع دادهاند، به تائید منابع رسمی تاجیکستان نهادهای امنیتی و انتظامی این کشور به منظور اجرای عملیات ضد کشت خشخاش و قاچاق مواد مخدر به این منطقه اعزام شده اند.
این در حالی است که مناطق شرقی تاجیکستان بخصوص وادی رشت هیچ گاه چون محل بالقوه کشت و قاچاق مواد مخدر مطرح نبوده است.
کارشناسان معتقدند که اعلام این بحث میتواند پوششی باشد و در حقیقت هدف اصلی انجام عملیات ضد تروریستی در این منطقه خواهد بود.
پس از دستیابی صلح و بخصوص بعد از سال 2000 دولت تاجیکستان بارها اعلام کرده که در قلمرو این کشور هیچ گروه ضد دولتی و تروریستی وجود ندارد. پس اصل مطلب چیست؟
تحلیلگران بر این باورند که طی یک یا دو سال اخیر به منظور گسترش ابعاد نا آرامیها در منطقه نمایندگانی از طرف طالبان و القاعده به کشورهای آسیای مرکزی اعزام شدند تا زمینه حضور خود را فراهم نمایند، در توجیه ضرورت این حضور کارشناسان به بحث منافع ژئوپولیتیکی آمریکا اشاره میکنند که با قدرت گرفتن روسیه و فعال شدن چین با تهدیداتی روبرو گردیده است، البته در این راستا قبل از همه به تصمیم بیشکک بر اخراج پایگاه آمریکا موسوم به "ماناس " اشاره می شود.
در حالی که تا پایان عمر این پایگاه در بیشکک چیزی بیش از سه ماه باقی نمانده است واشنگتن به شدت دنبال بکار گرفتن ابزارهای سیاسی، مالی، و امنیت در توجیه بقای حضور نظامی خود می باشد.
حتی تحلیلگران پیش آمدن اتفاقاتی در سطح منطقه و بویژه مناطق هم مرز با افغانستان و همچنین وادی حساس فرغانه را تا زمان اخراج پایگاه "ماناس " بعید نمیدانند، عدهای میان این بحث و موضوع عملیات نظامی و امنیتی در وادی طویل دره تاجیکستان ارتباطی را سران دارند، زیرا بر اساس گفته برخی از رسانه ها گروهی تحت حمایت "ملا عبدالله "، یکی از فرماندهان سابق مخالفین تاجیک که معاهده سال 1997 آتش بس میان دولت و اتحاد اپوزیسیون این کشور را نپذیرفت و در سال 2000 تحت فشارهای نظامی از تاجیکستان به افغانستان فرار کرد، دوباره وارد شرق این کشور شده است تا وضع را به چالش بکشد.
جزئیات این موضوع هنوز مشخص نیست و همچنین محض نیست که آیا ارتباطی میان گروه با فرماندهان سابق مخالفین تاجیک وجود دارد با خیر، ولی یک نکته مسلم است که فرماندهان سابق اتحاد مخالفان تاجیک و به خصوص آنهایی که با نیروهای دولتی تاجیکستان ادغام شده بودند، در رویاروی با تهدیدات خارجی همیشه منافع ملی را ترجیح دادند و در کنار دولت ماندند.
مقابله با سرهنگ شورشی "محمود خدای بردی اف "در چند سال پیش این امر را به صراحت تایید کرد ولی به نظر کارشناسان در یک یا دو سال اخیر فاصله میان تعدادی از فرماندهان ارشد سابق مخالف و دولت تاجیکستان بیشتر شده است که حادثه کشته شدن سرهنگ وزارت کشور تاجیکستان "الیگ زاخارچنکو " در دو سال پیش را به این موضوع ارتباط میدهند.
به رغم چند دفعه اعلام تصمیم عفو این فرماندهان، آنها توسط نهادهای رسمی تاجیکستان فضای حسن اعتماد هنوز بر قرار نشده است و در چنین شرایط ورود گروه های تندرو و افراطی از افغانستان به تاجیکستان میتواند فضا را تحت تاثیر خود قرار بدهد.
به اعتقاد تحلیلگران در چنین شرایطی منافع ملی تاجیکستان ایجاب میکند تا استراتژی تعامل دولت این کشور با فرماندهان سابق طراحی شود و وضع پیش آمده را که در حقیقت به معنای تهدید است، به فرصت تبدیل بکند.
کارشناسان بر این باورند که با دستیابی به تفاهم و حسن اعتماد،فرماندهان و جانبداران مخالفان سابق که تعداد قابل توجهی در مناطق شرقی را تشکیل می دهند، می توانند نقش کمربند امنیتی و دیواری محکم در مقابل نفوذ چنین گروه هایی را انجام بدهند.
در غیر این صورت در دورنمای منطقه آسیای مرکزی و در نوک پیکان آن تاجیکستان آبستن حوادث زیادی خواهد بود، بویژه آن که تردیدی وجود ندارد که بدون ایجاد بی ثباتی در منطقه توجیهی برای ادامه حضور نظامی خویش در منطقه برای تامین اهداف کلان ژئوپلتیکی خود ندارد.