احترام به پدر و مادر
آقا نسبت به پدر و مادر بسيار سفارش مي‌كردند. گاهي پيش مي‌آمد در مواقعي كه فرصت داشتند و محافظان در خدمت ايشان جمع بودند، بين دو نماز،‌مطالب اخلاقي مختلفي را مي‌فرمودند (كه حوزه نمايندگي سپاه ولي‌امر، مجموعه‌اي از آن فرمايشات را چاپ كرد).
ايشان يك بار، ضمن توصيه به احترام و رفتار نيك با پدر و مادر، خاطره‌اي را بيان كردند و اشاره فرمودند كه، شايد اين موقعيتي كه براي من پيش آمده، حاصل آن دعايي باشد كه پدرم در حقّ من كرده است.
زماني بود كه پدر ايشان ناراحتي شديد چشمي داشتند و آن موقع، آقا ساكن قم بودند. پدرشان را براي معالجه به دكتر برده و آخرش نتيجه اين شده بود كه بايد يك نفر هميشه از او مراقبت كند و براي مطالعه و كارهاي روزمره پدرشان، بايد يك نفر به او كمك كند. ايشان مي‌فرمودند: "من يك احساس سرگرداني شديد داشتم و دو راه برايم ممكن بود؛ يكي، ادامه سكونت در قم، كه بسيار علاقه داشتم در قم بمانم و به تحصيلم ادامه دهم و دوم، رها كردن قم و رفتن به مشهد و مراقبت از پدرم. مدتها سرگردان بودم و نمي‌توانستم تصميم بگيرم. " تا اينكه يك روز، به يكي از بزرگان برخورد مي‌كنند و او جوياي حالشان مي‌شود. ايشان ماجرا را بيان مي‌كنند و آن آقا در جواب مي‌گويد: "شما اين راه را انتخاب كن، برو مشهد و در خدمت پدر باش؛ چه‌بسا آن چيزي كه شما در قم دنبالش هستي، خدا در مشهد به شما عطا كند. " و آقا مي‌فرمايند: "حرف آن‌ آقا من را از سرگرداني درآورد و تصميم گرفتم در خدمت پدرم باشم و محل سكونتم را به مشهد منتقل كردم. به هرحال، خدمت به پدر و مادر، در همين دنيا اثر وضعي دارد؛ يعني در همين دنيا پاداش يا كيفر آن را مي‌بينيد.شايد اين موقعيتي كه براي من پيش آمده، حاصل آن دعايي باشد كه پدرم در حقّ من كرده است. ".

راوي: سردار مصطفي متولّيان


منبع: كتاب چشمه نور


دسته ها :
پنج شنبه 1390/3/26 19:8
X