استكبار از ساليان گذشته با عنايت به شرايط خاص جهاني، براي صحنههاي پيشرو، برنامهريزي كرده تا همچنان بر اريكه قدرت و سلطه تكيه زند؛ لذا شاهديم با تبليغات گسترده و با ابزار مهم و مؤثر «هنر»، سعي در مديريت آخرالزمان دارد و با تمام توان، هاليوود را به عنوان بازوي قوي خود به خدمت گرفته است.
به ياد داريم چه تبليغات وسيع و پرهزينهاي را قبل از سال 2000 به راه انداختند كه دوران حيات بر كره زمين در حال بسر آمدن است! بعد هم نوبت پيشگويي درباره سال 2005 و 2010 شد. اكنون هم تبليغات براي سال 2012 ميلادي است تا دلهاي مردم را متوحش از پايان دوران بنيآدم كنند.
هر يك از ما چندين فيلم سينمايي يا سريال انيميشن را به ياد داريم كه مستقيم يا غيرمستقيم با اين پيام توليد شده است، البته اديان گوناگون در رابطه با پايان دوران فرزندان آدم (عليهالسلام) و حوا (سلامالله) بر كره زمين يا آمدن منجي آخرالزمان بشريت از منظر و تربيت ديني خويش، نكتهها دارند اما فيلم و توليدات هاليوود يا به سفارش هاليوود يا متأثر از فرهنگ هاليوود، از اعتقاد اديان و مردم، به گونهاي خاص سوء استفاده ميكنند و با قلب حقيقت به كمك هنر هفتم، سعي در القاي مفهومي خاص دارند كه مسلماً براي ما و خانوادههايمان به خصوص فرزندانمان، بايد بسيار مهم و سرنوشتساز باشد لذا ضمن روشنگري، بايد به چارهجويي يا زدودن خرافات و دروغها همت گماريم.
كتابهاي آسماني و مقدس همواره از معاد، هم قبل از آن از آمدن موعود، سخنها گفته و به بشريت بشارتها دادهاند، تا همگان آماده بوده، بهترين رفتار را در قبال خداوند مهربان و خليفهاش به جا آورند تا از يهوديان منتظر آمدن عيسي (ع) هستند. مسيحيان نيز منتظر، بازگشت مجدد عيسي مسيح (ع) هستند.
مسلمانان نيز معتقد به ظهور مهدي (عج) آلمحمد (ص) از نسل فاطمه زهرا (س) دخت گرامي پيامبر اسلام (ص) هستند، كه در كنارشان عيسي بن مريم (ع) پيامبر بزرگ خداوند است.
در آيه 133 آلعمران (وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِي) افراد باتقوا تشويق شدهاند تا از يكديگر سبقت گيرند تا در بهشتي كه خداوند مهيا كرده، جاي گيرند و البته نه در يك شهر يا باغ، بلكه خداوند خالق و مهربان اين بهشت را در آسمانهاي هفتگانه و زمين وعده داده كه با ظهور منجي بشريت براي متقين مهيا خواهد شد؛ آيه ياد شده، فرجامي دلربا و اميدآور را خاطرنشان ميكند. به خصوص كه همه انسانها را به رعايت تقوا تشويق ميكند كه بالطبع ثمرهاي هم فردي و هم اجتماي دربردارد.
اما كاري كه هاليوود با سرمايه دولت آمريكا و انديشه و برنامهريزي دولت صهيونيزم چندين دهه است سعي در القاي آن دارد، ويراني، وحشت، غارت و بدبختي است كه همگان را به ناچار در برميگيرد! از اين منظر، پايان دوران نه تنها خوش و روشن نيست، بلكه بسيار زجرآور و ترسناك و وحشتافزا و نااميدكننده است.
البته همواره غيرمستقيم در فيلمها تبليغ ميشود كه فقط يك گروه برنده اين حوادثاند كه آن موجودات هم غيرانسانند! يعني از سه گروه موجودي كه خداوند مهربان در كتب آسماني از آنها ياد ميكند كه خلق كرده 1- ملائكه، 2- اجنه و شياطين (به تعبير قرآن كريم دخان) 3- انسانها؛ فقط اين اجنه و شياطيناند كه همواره پيروز صحنهها هستند! يعني اگر انسانها ميخواهند در حوادث و آزارهاي پيشرو در امان بمانند، چارهاي ندارند، مگر اينكه تحت مديريت و تربيت اهالي دخان قرار گيرند.
شاهد اين سخن كمي انديشه و تفكر در فيلمها و سريالهايي است كه اطراف ما موج ميزنند براي نمونه مثلاً مجموعه «هريپاتر» چه پيامي براي مخاطبان جهاني خود به ارمغان دارد؟
اين فيلم، غير مستقيم القا ميكند كه «هر كه تحت مديريت و تربيت ساحران و جادوگران حرفهاي تعليم ببيند و كارآمدتر شود، ماندنيتر و كم مشكلتر خواهد بود و پيروز صحنههاي آينده است» يا در فيلم «ارباب حلقهها» نيز مشاهده ميكنيم اين جادوگران و اجنه هستند كه صحنه گردانند و سرانجام هم جادوگر بزرگ و قوي، پيروز و آيندهساز است. يا در فيلم «آواتار» هم اگر به پيام فيلم خوب دقت كنيم در مييابيم كه اين انسانها نيستند كه پيروز ميدانند، بلكه اين ويژگي خصوصيات موجودات غير انساني است كه موفقيتآور است! يعني اگر انساني هم بخواهد موفق و خوشبخت و بدون نقص باشد، بايد از وضع موجود خودش و كالبد انسانياش دست بكشد و به شكل و توانايي موجودات دخاني يا اجنه درآيد.
اين تبليغ و القاي هماهنگ، تصادفي رخ نداده است، بلكه در وراي ساخت اينگونه فيلمهاي پر هزينه و اكشن و پرطرفدار، انديشهاي دورنگر، آرميده و بسترسازي همه جانبه ميكند تا ذائقه مردم چنان هدايت شوند كه بدانند در آينده نيز مشكلات فراوان در پيش روي بشر روي كره زمين است، و فقط كسي از پس وقايع سخت و گريبانگير آخرالزمان بر ميآيد كه تكيه به دخان، يعني جادوگران و ساحران و اجنه كند.
لذا با ديدن مكرر اين نوع فيلمها، كم كم نوجوانان و جوانان آيندهساز جوامع به اين باور و اعتقاد ميرسند كه به هر نحوي شده، براي مصون ماندن از آسيبها و يافتن قدرت و ثروت و زيبايي و آرامش، بايد ولايت جادوگران و شياطين را بپذيرند و بر اين سياق رياضت كشيده و تمرين كنند. درك اين جمله يعني: به دست داشتن مديريت آينده بشر.
لذا ابليس، طاغوت، اجنه خبيث يا سران حكومتهاي سلطه جو به طرق گوناگون، هر چه بر اين سياق هزينه كنند، كم كردهاند چون ثمرات افزونتري را برداشت خواهند كرد! ناگفته نماند، در قرآن كريم يا احاديث رسولالله (ص) و اهل بيت مكرمشان (ع) نيز از حوادث سخت و عجيب آخرالزمان، مكرر سخن به ميان آمده است تا مردم را پيشاپيش آگاه و آشنا كنند، اما چاره كار نيز به زيبايي و آساني تذكر داده شده است؛ مثلاً در سوره شعرا بارها پس از بيان سرگذشت پيامبران الهي جمله «فاتقواالله و اطيعون» ذكر شده است. با عنايت به اينكه رسولالله(ص) بارها ميفرمودند: هر آنچه بر اقوام ديگر رسولان گذشته، درآينده، امت مرا نيز در برميگيرد.
خداوند مهربان هم مكرر خاطرنشان ميكند 1- رعايت تقواي الهي 2- اطاعت از برگزيده الهي، نه كس ديگر، تنها چاره كار انسانها است. هر آنكس چنين كرد، تا ابد آسوده و در صلح و امنيت و رشد الهي است و هر كه آن را فراموش كرد يا بياعتنايي پيشه كرد، روزگار سخت و رنجآوري در انتظارش است و بالاخره هم در جهنمي كه خود پديد آورده، ساكن خواهد شد؛ اما سؤال اساسي اينجاست كه در قبال فيلمهاي فراوان هاليوود، طرفداران اديان الهي، چه تعداد فيلم و آثار هنري با ارزشهاي الهي در مقابله با آن آهنگ ناموزون آماده كرده، به تربيت جوامع همت گماشتهاند تا در حوادث آخرالزمان، انسانها بهترين رفتار را انجام داده، پيروز شوند و در بهشت ظهور جاي گيرند.
جاي تأسف است كه در جمهوري اسلامي ايران فقط فيلم «ملك سليمان» نبي(ع) مهيا شد و در كشورهاي ديگر هيچ! يا اين يك به آن همه فيلم و سريال غلبه ميكند؟
چگونه است كه دشمن بشريت در فكر مديريت آخرالزمان است، ولي ما بيتفاوت فقط نظارهگر توليدات متنوع و رنگارنگ دشمنان غدار بشريت هستيم؟! و گاهي هم حتي خودمان بسترسازي ميكنيم و آن فيلمها را ميخريم و از رسانه ملي به نمايش ميگذاريم! جا دارد انديشمندان و دلسوزان بشريت با كمي تامل بخود آيند و بگويند كه چه بايد كرد؟
وقت تنگ است و درنگ بيش از اين جايز نيست، با آنكه خيلي دير شده و دشمن بشريت، بيدار و پيش افتاده است، ولي هر زمان شروع كنيم، بهتر است از آن كه حركت را به تأخير اندازيم!
--------------------------------
نويسنده: انوشه گيلانينژاد