اينكه ماهواره خوب است؟ بد است؟ و... مطلب بحث برانگيزي است. چيزي كه در اين متن به آن اشاره ميشود، بحث چگونگي عملكرد صدا و سيما در مقابله با جنگ نرم ماهوارهها است. چگونگي جذب مخاطب بيشتر و تاثير گذاري بهتر.
در باب مقابله با تهديدات ماهوارهها نهادهاي زيادي دخيل هستند كه به حق يكي از مهمترين اين ارگانها سازمان صدا و سيما است؛ چرا كه اين نهاد ميتواند با ساخت برنامههاي با كيفيت و در عين حال منطبق با اركان اسلامي، حس نياز به ماهوارهها را در بينندگان خود كم كند و با پر كردن اوقات فراغت مردم به صورت سالم به طور كل زمينه را براي تمايل به ماهواره از بين ببرد.يعني صدا و سيما هم بايد برنامه هايش را متنوع و در عين حال فرهنگي كند و هم حس نيازبه ماهواره را از بين ببرد. در اين بين صدا و سيما بايد سه نكته را رعايت كند:
1. در برنامه هايش حتي برنامههاي طنز، قبح ماهواره داشتن، ضد قانون رفتاركردن، اعتياد داشتن، قرص اكس مصرف كردن، چشم چران بودن، هرزه بودن، دل نامحرم را به دست آوردن، بيغيرت بودن، عروسيهاي مختلط، رفتار اجتماعي ناهنجار داشتن، با خانواده بد رفتاركردن، فحش دادن، رعايت نكردن حرمت پدر و مادر و... را نشكند. كه متاسفانه خودتان ميتوانيد قضاوت كنيد كه چنين نيست. اكنون در موارد بسياري، طنز در تلويزيون براساس موارد بالا است و اين مطلب بر هيچ انسان با انصافي پوشيده نيست. متاسفانه تلويزيون در حال تبديلشدن به رسانهاي بد آموز است كه به جاي دنبال كردن اهداف بلندي مثل تربيت اسلامي اجتماع، هدف خود را تفريح و پركردن اوقات فراغت به هر نحوي قرار داده است. احتمالا شما هم مجبورشده باشيد فرزندتان را از ديدن بعضي از برنامهها منع كنيد.در حاليكه خيلي لطيف ميتوان در يك فيلم طنز، به تربيت جامعه پرداخت.
2-نكته دوم اينكه قطعا صدا و سيما بايد برنامههاي با كيفيت تر و متنوع تري بسازد و البته همانطور كه اشاره شد اين برنامهها بايد كاملا منطبق بر اصول و باورهاي اسلامي ما باشد. در اين راستا پيشرفتهايي هم صورت گرفته است. برنامه خوب مشاعره يكي از اين صورتهاي جديد است و جاي تشكر دارد؛ اما اغلب برنامههاي تلويزيون حالت تكراري دارد. بهطور مثال مسابقات آن! اكثرا كيفيت پايين و تنوع در حد دكور! يا داستان سريالها و يا حتي شكل و ريتم سخنراني ها. در مورد كيفيت هم تلويزيون بايد در اين مورد از افراد متخصص كمك گيرد و اينطور نباشد كه كسي الان در گروه سريال باشد، فردا در مسابقات و پس فردا در عنوان مجري برنامههاي سياسي و دست آخر هم كه همه كارگردان ميشوند. تازه از اول هم در هيچ حوزهاي تخصص نداشتند. البته اين در همه موارد نيست و در برنامههايي كه اين تخصص گرايي رعايت شده نتيجه هم به دل مينشيند. برنامههايي مثل عروه الوثقي، مشاعره، سمت خدا و... كه هركدام مخاطبهاي خود را پيدا كرده اند.اما متاسفانه در كارهاي اجتماعي سيما و بخصوص فيلم و سريالها - كه پر بيننده ترين برنامهها هم هستند - اين نكته رعايت نميشود. ممكن است كسي فيلم اجتماعي بسازد كه اصلا خودش برداشت درستي از اجتماع ندارد. خود كارگردان بايد فهم درستي در مورد موضوعي كه در فيلم ميخواهد به آن بپردازد، داشته باشد. مثلا اگر فيلمي در مورد ازدواج جوانان ساخته ميشود بايد بداند چه خطراتي جوانان اجتماع مارا تهديد ميكند، در يك ازدواج درست آشنايي طرفين بر چه مبنايي است، اگر اين آشنايي به صورت هوس باشد به كجا ميانجامد، بايد بداند اسلام در اين مورد چه گفته و چه راهكارهايي داده و چه خط قرمزهايي دارد. متاسفانه تلويزيون ما چنين نيست. مثلا برنامه ساخته ميشود و در آن نشان ميدهد كه مرد نامحرم دم در آمده و با برادر كار دارد؛ اما دختر جلو ميآيد و با سر حرف باز كردن، سعي ميكند خود را در دل او جا كند! متاسفانه مد هم شده! و هزار مدل ديگر....
اگر فيلم اجتماعي – هرچند طنز – ساخته ميشود، بايد از متخصصان متعهد اين حوزه كمك گرفت. ساخت سريالي كه راه حل مشكل را در عين لطافت و طنز نشان دهد، هنر است؛ اما لودگي هنر نيست. براي جلوگيري از بدآموزيهاي اجتماعي بايد افراد متخصص، فيلم را كنترل كنند؛ نه اينكه ابتدا فيلم پخش شود و بعد آن را نقد كرد. متخلفي كه كار خلاف شرع - مثل چشم چراني - را در فيلم، عادي و بدون مشكل نشان ميدهد بايد مجازات شود.
3. صدا و سيما بايد در فكر تربيت جامعه باشد و به وسيله همين سريالها و فيلمهاي طنز، سطح فكر و فرهنگ جامعه را بالا ببرد تا به افقهاي بالاتر بينديشند، اهداف عالي اسلام را بشناسند، هدف از زندگي در اين جهان را بفهمند و به دنيا دل نبندند و ياد بگيرند با هوا و هوس مقابله كنند. بايد با ياد دادن و گوشزدكردن مداوم و نامحسوس احكام و اصول اسلام به صورت لطيف و هنري، فطرت مخاطبان را روشن نگهداشته، آنها را بيمه كنيم. در سريالها بهطور عملي ميتوان احكام را ياد داد. بايد بدي بد بودن را به صورت چندش آور نشان داد. بد بودن، خنده دار نيست كه براي خنده در فيلم طنز نشان دهيد. احاديث، زنده كننده روحند. بازيگران، اهل نماز و حديث باشند و عادي بودن قرآن خواندن را در زندگي روزانه نشان دهيد.
متأسفانه برخي سريالها را كه نگاه ميكني، معلوم نيست براي چه دين و فرهنگي است!
سريال بايد هدف را در مخاطب بيدار كند و به او بياموزد كه فقط به زندگي مادي خود فكر نكند و جهان را در حد كلان ببيند. اصول اسلامي و انساني مثل ايثار و عزت نفس را در او بيدار كند. هدف از ساخت هر برنامهاي بايد خدا و عمل به دستورات او باشد. و اين هدف در قالب برنامههاي مختلف پيگيري شود.