بخشي از آراي جريان انحرافي در خصوص مهدويت و انتظار، برگرفته از نظرات سنت گرايان بهويژه هانري كُربَن در اين خصوص است.
سنت گرايان با برجسته نمودن جنبه باطني و عرفاني شيعه كه قهراً منجر به فراموشي و بيتوجهي به ساير ابعاد عقلي، كلامي و فقهي شيعه مي شود، در مباحث مهدويت، نگاه خود را به سوي نظرات اسماعيليه و شيخيه معطوف نموده اند.
كُربن با تأثير از نگرش شيخيه بهخلاف فقهاي اماميه، وجود و حيات امام عصر عجّل الله تعالي فرجه الشريف را جسماني و در همين عالم نمي داند و معتقد است آن حضرت در عالمي ميانه يا برزخي بينابين كه از آن به "شرق ميانه " تعبير مي كند، زندگي مي نمايد و به همين دليل توده مردم نمي توانند به آن مكان راه يابند.
نگاه سنت گراها در بحث ظهور نيز مبتني بر باطن گرايي است. آنان معتقدند براي اين كه ظهور امام عصر عجّل الله تعالي فرجه الشريف محقق گردد، انسانها بايد خود را بسازند و ظهور آينده آن حضرت مستلزم استحاله قلب انسانهاست و درواقع اين ظهور «تدريجي » و به ايمان پيروان و نفس وجود آنان بستگي دارد.
علاوه بر موارد ذكر شده، جريان انحراف در موضوع مهدويت و انتظار ديدگاه هاي ديگري را نيز ارائه مي دهد از جمله:
- عصر غيبت كبري خاتمه يافته و دوران ظهور صغري آغاز گرديده است؛
- تبعيت از ولايت فقيه مربوط به دوران غيبت مي باشد نه دوران ظهور؛
- در دوران ظهور صغري افرادي مي توانند از جانب آن حضرت هدايتگر باشند؛
- معين نمودن زمان ظهور؛
- تطابق و ارائه تفسير غيرواقعي از مصاديق در روايات مربوط عصر ظهور با افراد؛
- آميخته نمودن موضوع مهدويت با خرافات.
نويسنده: رضا سراج