"فراماسونري " ريشه در اروپاي اواخر دوران امپراطوري روم دارد. بعد از سقوط اين امپراطوري و ويران شدن شهرها، بازسازي و توسعه شهرها، معماران و بناها (ماسونها) را به ثروت زيادي رساند و به دنبال آن "اتحاديه فراماسونرها " يا "بنايان آزاد " به عنوان سازمان صنفي شكل گرفت. اين سازمان تا اواخر قرن هفدهم به فعاليت خود ادامه داد. ماسونها با تأثيرپذيري از جريانهاي فكري قرن هيجدهم و نوزدهم و ظهور صهيونيسم بين الملل، به يك سازمان جريان‎ساز در جهان تبديل شدند.

ماسونها در ادامه فعاليت خود با پنهان كاري و گسترش لژها و كلوپ‎ها، كسب قدرت جهاني را سرلوحه برنامه هايشان قرار دادند.

ماسونها براين اعتقادند كه اديان به ويژه دين مقدس اسلام، مهمترين مانع براي مديريت جهاني آنان مي‎باشد. براين اساس مبارزه با اديان، تحريف مباني ديني و فرقه سازي را براي مقابله با اديان در دستور كار قرار دادند.
در اين راستا نشريه فراماسونري "شرق اعظم " چاپ فرانسه اذعان مي‏دارد: "امكان ندارد ما فراماسون‎ها نبرد خود را با اديان متوقف كنيم. "

مهمترين اقدامات ماسونها براي مبارزه با اديان عبارت است:


- اشاعه تسامح و تساهل و اباحه‎گري براي فروپاشي فرهنگ ديني؛


- ترويج سنت گرايي و باستان گرايي؛


- نفي حجيت از دين از طريق ترويج كثرت گرايي ديني و نسبي گرايي؛


- ترويج سكولاريسم سياسي در جوامع ديني؛


- استفاده از علوم غريبه و ترويج خرافه پرستي در جوامع هدف.

پيوند ميان سنت گرايي و فراماسونري:


با تشكيل انجمن "تئوسوفي " در سال 1876 در شهر نيويورك توسط "مادام بلاواتسكي "، سنت‎گراها با جريان ماسوني پيوند خوردند. از عناصر انجمن تئوسوفي مي توان به "رنه گنون " اشاره داشت. وي پس از پايان تحصيلات اوليه خود در مدارس يهودي، براي ادامه تحصيل به دانشگاه "آگوستن ثيري " رفت و تحت تعاليم "ژرارد انكاس " معروف به "پاپوس " (يكي از بنيانگذاران انجمن تئوسوفي در فرانسه) قرار گرفت و وارد اين انجمن فراماسونري شد. گنون در سال 1912 به دين اسلام گرويد و به سلسله صوفي "شيخ عبدالرحمن الياش الكبير " مصري پيوست و نام "شيخ عبدالواحد يحيي " را برگزيد و تبعه مصر شد.

بعدها گفتمان و جريان سنت گرايي توسط رنه گنون تداوم يافت و توسط "ماراسوامي "، هويت نظام‎وار يافت و با "فريتيوف شووان "، "تيتوس بوركهارت "، "ماركو پاليس "، "مارتين لينگز " و "سيد حسين نصر " توسعه يافت.
با اين توضيحات براي آشكار ساختن پيوند جريان انحراف با فراسونري، مي توان به مؤلفه‏هاي زير توجه داشت:

- پيوستگي تئوريك و تشكيلاتي سنت گرايان با فراماسونري؛


- پيوند جريان انحراف به لحاظ تئوريك و تشكيلاتي با جريان سنت گرايي؛


- ترويج و اشاعه آموزه هاي سنت گرايان و فراماسونري ها در چند سال اخير؛


- برقراري ارتباط با عناصر فراماسونر و دعوت آنان به كشور.

البته در اين ارتباط اطلاعات قابل توجهي وجود دارد كه بيان آنها نياز به گذر زمان است، اما در اين بخش به يك نمونه آن اشاره مي شود كه مشت نمونه خروار خواهد بود.

اخيراً برخي از عناصر مركزيت جريان انحراف در جلسات مخفي خود تلاش زيادي را معطوف به بازگرداندن "شير و خورشيد " به پرچم ايران نموده‏اند. اين اقدام با توجه به انتقاد ماسونها از نمادها مي‎تواند پيام‎آور ابعاد انحراف اين جريان و . . . باشد.

نويسنده: رضا سراج


دسته ها : سیاست
دوشنبه 1390/3/9 10:47
X