"جورج واكر بوش "، رييس جمهور پيشين آمريكا از جمله شخصيت‌هايي است كه در زمان وي و بعضاً به‎واسطه خودش اتفاقات بسيار مهمي در عرصه جهان به‎وقوع پيوست. شايد حوادث 11 سپتامبر مهمترين اين اتفاقات باشد كه خود بعدا منشأ تحولات بسيار مهمي در عرصه بين‌المللي از جمله دو جنگ در منطقه خاورميانه شد.
اين تحولات و شخصيت خود بوش كه عده بسيار زيادي او را مستحق رياست جمهوري آمريكا نمي‎دانستند و به‏علاوه نفرت زيادي كه در افكار عمومي جهان در زمان وي از آمريكا به‎وجود آمد، سبب شد .
به‎هرحال اين كتاب، بيان مسايل از نگاه بوش است و طبعاً تمام آن مورد قبول نخواهد بود ولي شخصيت بوش و خاطرات وي مي‌تواند از جمله اسنادي باشد كه به محققان و مخاطبان علاقه‎مند به اين حوزه كمك فراواني كند.


*ارتباط لحظه به لحظه با فلوريدا

حق با برادرم جب بود. اقدام براي القاء يك خواسته، اقدامي خام و عجولانه مي‌نمود. از اين رو به همه حضار گفتم كه نتيجه انتخابات در آن شب معلوم نخواهد شد.
بيشتر افراد رفتند تا استراحت كنند. من در كنار جب و دن باقي ماندم. آنها مرتب با ايالت فلوريدا در تماس بودند. در آن ساعات يكي از اقدامات دن اين بود كه با "كاترين هريس " يكي از وزراي ايالت فلوريدا تماس گرفت تا آخرين اطلاعات و تازه‌ترين آمار را دريافت كند.
شنيدم كه پشت تلفن چنين گفت كه "منظورتان چيست كه خوابيد؟ اصلا مي‌فهميد كه انتخابات به صورت مساوي پيش مي‌رود؟ آنجا چه خبر است؟

*ايالت فلوريدا به كانون اصلي منازعات انتخاباتي بدل گشت

با پايان يافتن آن شب عجيب،‌ پنج هفته عجيب و غريب‌تر آغاز شد. با وجود 105 ميليون آرايي كه در سراسر كشور ريخته شده بود. اما اكنون تنها چند صد راي مي‌توانست نتيجه نهايي را مشخص سازد.
ديري نپاييد كه ايالت فلوريدا به كانون نزاعي حقوقي بدل گشت. حدود ساعت 4:30 صبح بود كه دن اوانز متوجه شد ال گور تيمي از وكلاي خود را به ستاد انتخابات اعزام كرده تا درخواست بازشماري مجدد را مطرح نمايد. اوانز از من نيز خواست كه اقدام مشابهي در پيش گيرم. در ذهنم سوالات عجيب و غريبي آمده بود. اين كه چه كسي را بايد به فلوريدا بفرستم كه برتري آراي ما در اين ايالت را حفظ كند.

*فرستاده ويژه بوش به فلوريدا مي رود

ديگر زماني براي اين كار وجود نداشت كه برنامه‌ و فهرستي تدوين شود و مصاحبه‌هايي صورت گيرد. دن پيشنهاد كرد كه "جيمز بيكر " را براي اين كار انتخاب كنيم. بيكر فرد ايده‌ال و كاملي براي آن ماموريت بود. او دولتمردي رند و وكيلي توانا بود. او خاصيت جذب آدم‌هاي مستعد را داشت. با جيم تماس گرفتم و از او خواستم ماموريت مورد نظر را برعهده گيرد. چندي نگذشت كه جيمز بيكر راهي شهر "تالاهاسي " ايالت فلوريدا شد.

*به سراغ مزرعه خانودگي خود در تگزاس رفتم

لورا و من از نظر ذهني و جسماني خسته شده بوديم. ما همه توان خود را صرف آن رقابت‌ها كرده بوديم. بعد از اين كه معلوم شد كه بايد روندي طولاني قضايي را طي كنيم. من و لورا در مزرعه خانوادگي در ايالت تگزاس، زمان خود را صرف تجديد قوا كرديم.

*ماجراي خريد مزرعه دو سال قبل از انتخابات

در فوريه سال 1998 بود كه من براي اولين بار كليساي كوچك "پرايره " را ديدم. من همواره دنبال جايي بودم كه بتوانم با خودم تنها باشم و از زندگي پردرسر روزمره رايي پيدا كنم. يه جايي مشابه آنچه كه پدرم در "كني بانكپورت " براي خود دست و پا كرده بود. وقتي سهمي كه در باشگاه رنجرز داشتم فروختم،‌ من و لورا پول خريد زميني در آن حوالي را داشتيم.
وقتي كه زمين هزارو 583 جريبي "بني انگلبرشت " را در منطقه "مك‌لنان كانتي " كه دقيقا در نيمه راه شهر آستين و دالاس قرار داشت، به چشم ديدم، جذب و مبهوت آن شدم. آن مزرعه تركيبي از زمين مسطح مناسب براي چراي گله و پستي وبلندي‌هايي بود كه تا ميانه تقاطع رودخانه "باسك " و آبراه "ريني " امتداد مي‌يافت. به نظر من منظره تپه‌هاي سنگ‌آهكي كه از ابتداي تنگه‌اي با ارتفاع 95 پا شروع مي‌شد، شگفت آور بودند. درخت‌هاي آنجا نيز شگفت آور بودند. انواع و اقسام درخت‌ها اعم از درخت گردوي اصيل آمريكايي، بلوط ويرجينيايي، بلوط خاردار در آن روئيده بودند. گذشته از اين ها اين مزرعه دوازده گونه درخت داشت كه شكوفه مي‌دادند و اين امر براي منطقه‌ مركزي تگزاس امري نادر بود.
براي اين كه نظر لورا را در خريد مزرعه جلب كنم، قول دادم كه خانه‌اي در آن خواهم ساخت و جاده‌اي كه دسترسي به همه اماكن مزرعه را ميسر سازد. لورا معمار جواني به نام "ديويد هيمان " را يافت كه در دانشگاه تگزاس درس خوانده بود . هيمان نيز خانه‌اي يك طبقه با پنجره‌هاي بزرگ ساخت كه هر كدام از آن پنجره‌ها رو به منظره زيبايي از آن ملك باز مي‌شد. آن معمار از گرماي زمين و بازيافت آب در مزرعه استفاده كرد تا از تخريب زيست محيطي جلوگيري كند. بيشتر ساخت و سازها در آن مزرعه در سال 2000 انجام شد. اين كه من توانستم همزمان با شركت در رقابت انتخابات رياست جمهوري آن سال شركت كنم و در عين حال پروژه‌ ساختماني را پيش ببرم مرهون ازدواج موفق و بخاطر صبر و مهارت لورا بوش بود.

*با باغباني تمدد اعصاب مي كردم

مزرعه بهترين مكان براي خلاص شدن از توفان‌هاي بعد از انتخاباتي بود. من بطور مرتب با جيمز بيكر در تماس بودم تا از تازه‌ترين تحولات با خبر شده و راهنمايي‌هاي راهبردي لازم را به او ارايه كننم. از همان ابتدا تصميم گرفته بودم كه از تماشاي گزارش‌هاي بي‌انتها و نفس‌گير تلويزيوني درباره نتايج انتخابات پرهيز كنم. به عوض اين كار از زمان طولاني مذكور بهره گرفتم. زماني كه به من فرصت مي‌داد تا درباره آينده فكر كنم. در اين مدت اعصاب خود را با هرس كردن درختان سرو كه همچون ديگر درختان محلي جنگلي به آب زياد نياز داشت، آرام مي‌كردم و به اتفاق لورا تا پاي آبراه دوچرخه سواري مي‌كرديم. اگر قرار بود كه رئيس جمهور آمريكا شوم، بايد انرژي داشته و آماده سپري كردن آن دوره گذار مي‌بودم.

*دادگاه عالي فلوريدا به نفع ال گور راي داد

برخي اوقات نيز لحظات دراماتيكي پيش مي‌آمد. در 8 دسامبر آن سال، يعني يك ماه بعد از پايان روز انتخابات، من و لورا به شهر آستين بازگشته بوديم. آن روز بعد از ظهر، دادگاه عالي ايالت فلوريدا قرار بود طي جلسه‌اي تصميم‌گيري كند. جيمز بيكر مطمئن بود كه آن جلسه بطور رسمي پيروزي من را رقم خواهد زد.
من و لورا دوستان خود بن و جولي كرنشاو را دعوت كرديم تا با هم نظاره‌گر آن اعلام باشيم. بن يكي از بهترين گلف‌بازهاي دوره خود و يكي از دوست‌داشتني‌ترين افراد در ورزش حرفه‌اي بود. در چند هفته گذشته، بن كه آدم متشخصي بود به مردمي پيوسته بود كه بيرون از عمارت فرمانداري دست به اعتراض زده بودند. در ميان آنها طرفداران ال گور نيز حضور داشتند.
اما بسياري از آنها نيز از من حمايت مي‌كردند. يكي از سه دختر جوان بن و جولي تابلونوشته‌اي در دست گرفته بود كه در آن تيم رقيب يعني "گور-ليبرمان " را بازنده خوانده بود. خود بن نيز نوشته‌اي در دست داشت كه [با استفاده از عبارتي كه در بازي گلف استفاده مي‌شود] روي آن نوشته بود: فلوريدا! ضربه اضافه كافي است.
من و لورا به اتفاق بن و جولي در اتاق نشيمن منتظر اعلام حكم بوديم. من قانون خود را در عدم استفاده از تلويزيون شكستم و اميد داشتم كه خبر پيروزي خود را بشنوم.
ساعت سه بود كه سخنگوي دادگاه عالي فلوريدا پشت تريبون آمد. آماده بودم به نشانه خوشحالي لورا را در آغوش گيرم. سخنگو اعلام كرد كه دادگاه 4 به 3 به نفع گور راي داده است. اين تصميم اجازه مي‌داد كه آرا بار ديگر مورد شمارش قرار گيرند و اين همان ضربه اضافه‌ بود.

*جيمز بيكر از من خواست كه به دادگاه عالي آمريكا شكايت برم

مدت اندكي بعد از آن بود كه جيمز بيكر با من تماس تلفني برقرار كرده و از منم پرسيد كه آيا قصد دارم به دادگاه عالي آمريكا شكايت كنم. او و "تد نلسون " وكيل زبردستي كه جيمز بيكر استخدام كرده بود، اعتقاد داشتند كه دلايل و مستندات ما قوي است. آنها در عين حال گفتند كه تصميم به دادخواست استيناف يك ريسك است و احتمال دارد كه دادگاه عالي آمريكا اين درخواست استيناف و برگزاري جلسه استماع را رد كند. از بيكر خواستم كه درخواست استيناف دهد. آماده بودم سرنوشتي را كه برايم رقم زده شده بود، بپذيرم. كشور لازم داشت تكليف اين قضيه به نحوي روشن شود.

*دادگاه عالي آمريكا راي داد كه فرصتي براي بازشمارش آرا در فلوريدا نيست

در 12 دسامبر يعني سي و پنج روز بعد از روز انتخابات، من و لورا مشغول استراحت بوديم كه كارل با من تماس گرفت و اصرار كرد كه تلويزيون را روشن كنيم. وقتي كه "پيت ويليامز " مجري شبكه ان‌بي‌سي نيوز حكم دادگاه عالي را مي‌خواند، مشتاقانه گوش فرا مي‌دادم. دادگاه با راي 7 به 2 اين نظر را داشت كه روند پرآشوب و بي‌ثبات شمارش آرا در ايالت فلوريدا ناقض ماده برابري افراد در قانون اساسي آمريكا خواهد بود. حكم بعدي دادگاه كه با راي 5 به 4 تصويب شده بود اين بود كه راهكار عادلانه‌اي براي بازشماري آرا تا پيش ازموعدي كه اين ايالت مي‌بايست در راي‌گيري شوراي الكترال شركت داشته باشد، وجود ندارد. از اين رو نتيجه شمارش آرا همان نتيجه‌اي تاييد مي‌شود كه در زمان انتخابات بود. طبق شمارش آراي مأخوذه من با راي 2.912.790 راي به نسبت 2.912.253 راي ال‌گور در فلوريدا پيروز ميدان انتخاب شدم. من ديگر چهل و سومين رئيس جمهوري آمريكا بودم.

*من نخستين رئيس جمهوري بودم كه خبر رياست را از تلويزيون دريافت كردم

ابراز تاسف، نخستن واكنش من بود. بي‌اعتمادي هزينه سنگيني براي كشور به همراه داشت. بعد از آن همه فراز و نشيب‌ها، من ظرفيت عاطفي براي ابراز خوشحالي نداشتم. اميد داشتم همان شب انتخابات مي‌توانستم شادي خود را با بيست هزار نفري كه در مقابل ساختمان مجلس ايالتي تجمع كرده بودند، تقسيم مي‌كردم. در عوض نخستين فردي بودم كه از رياست جمهوري خود از طريق تلويزيون و در حالي خبردار مي‌شد كه در كنار همسرش روي تخت خواب مشغول استراحت بود.


دسته ها : سیاست
چهارشنبه 1390/3/4 23:2
X