سحر و جادو و بستن بخت، از امورى است كه واقعيت دارد؛ البته يادگيرى و ياد دادن آن حرام است. وجود چنين نيروهايى به مقتضاى نظام دنيا مى باشد كه تزاحم ميان زشتىها و پليدى ها وجود دارد و همچنان كه انسان هاى شيطانصفت و زشتكار وجود دارد، جنهاى پليد و آزاردهنده نيز وجود دارد.
گرچه سحر و جادو واقعيت دارد، ولى نيامدن خواستگار براى دختر، اصلاً دليل بسته شدن بخت نمى باشد و غالب آن چه امروزه در ميان مردم در اين باره شايع است، بى اساس مى باشد و اكثر كسانى كه به اين امور مى پردازند، كلاهبردارانى هستند كه از اين طريق، قصد اخاذى و پركردن جيب خود را دارند و اگر بر فرض، موردى پيدا شد كه سحرى در كار بود، راهكارهايى براى بطلان آن وجود دارد كه عبارتند از:
1. استعاذه به خداوند و خواندن سوره هاى فلق و ناس.
2. خواندن و نوشتن آيات 75 تا 82 سوره يونس.
3. دعا وتضرع به درگاه خداوند.
4. درخواست دعا از اولياى واقعى خداوند.
5. صدقه دادن.
در مورد دعانويسى، برخى از مدعيان آن، افرادى حرفهاى هستند كه چندان اعتمادى به گفتههايشان نيست. اگر كسى خواهان دعاست، بايد با زبان خويش و با كمال توجه به مفاهيم و مضامين آن، به درگاه خداوند دعا كند و از او حوايج خويش را طلب نمايد يا از اهل دانش و بصيرت در دين، دعاها و اذكارى را بپرسد.
آگاهى به غيب در مرحله اول، اختصاص به خداوند عالم دارد و در مرحله دوم، از آن انبيا و ائمه و اولياى اوست و آنها نيز از خودشان استقلالاً چيزى ندارند؛ بلكه خداوند عالم طبق مصالح، به اندازه اى كه صلاح مى داند، آگاهى از غيب را در اختيار آنها قرار مى دهد. از اين رو، فالگيرى، كفبينى و طالعشمارى كه نوعاً كار افراد شياد است، هيچ مستند شرعى ندارد و اعتقاد به آن صحيح نيست. اين گونه كارها، علم شمرده نمى شود؛ البته سحر و ارتباط با اجنّه، علمى است كه از گذشته تا كنون بوده است و الان هم كسانى داراى اين علم هستند؛ ولى شرعاً ياد گرفتن سحر و استعمال آن حرام است. يادگرفتن اين علوم، براى كسانى كه هدفشان ابطال سحر و يا مبارزه با مدعيان دروغين نبوت است، اشكال ندارد.
منبع: porseman.net