كتاب خاطرات محمود عباس از جمله اسنادي است كه مي‌تواند براي محققين روند سازش و علاقمندان حوزه فلسطين مفيد باشد چرا كه عباس از جمله كليدي‌ترين مهره‌هاي روند سازش بوده است.
اگرچه اين خاطرات بيشتر حول محور مذاكرات اسلو و قبل از آن دور مي‌زند ولي اطلاعات ناب آن درباره نوع نگاه مبارزان فلسطيني با گرايشات غيراسلامي و غيرجهادي، نحوه ارتباط آنها با گروههاي صهيونيست از ابتدا تاكنون و روند سازش مي‌تواند براي مخاطبان آن جالب باشد. ضمن اينكه قاعدتاً نبايد از اين كتاب انتظار داشت تا با نگاه جهادي و اصيل مقاومت به موضوع بنگرد.


*زماني كه اشغالگري هست، معقول نيست كه خواستار توقف انتفاضه بشويم

اسرائيلي ها تلاش كردنداز ذهن همه طرف ها اين مطلب را پاك كنند كه "اسرائيلي ها با ياسرعرفات به عنوان رئيس دولت فلسطين مذاكره مي كنند " ؛ دولتي كه بيش از يكصد كشور آنرا به رسميت مي شناسند. هدفشان تأكيد بر اين بود كه تبيين كنند اسرائيلي ها فقط با سازمان آزادي بخش در تعامل هستند. همچنين اسرائيلي ها بر ضرورت لغو منشور و يا حذف هر بند از آن شدند كه وجود اسرائيل را غيرقانوني مي داند. در همين حال، آنان خواستار توقف فوري انتفاضه نيز بودند.

از سوي مقابل، پيش از اين رويداد نيز، سازمان آزادي بخش در مناسبت هاي مختلف رسمي خود را پايبند به موارد هفتگانه بالا دانسته بود، اما طرف اسرائيلي اندك پايبندي از خود نشان نمي داد. همين دليل ديدگاه ما اين بود كه طرح دوباره مسأله پايبندي به اين موارد[در قالب شروط هفتگانه براي به رسميت شناختن سازمان آزادي بخش از سوي اسرائيل]، نه زياني داد و نه مشكلي براي ما ايجاد مي كند.

به همين دليل ما نسبت به اين نكته حساس بوديم كه به رسميت شناختن اسرائيل از سوي ما به گونه اي نباشد كه ما در آن تأكيد نموده باشيم كه ما تصميم گرفته ايم آن دسته از مفاد منشور را كه با مشروعيت وجود اسرائيل در تعارض هستند، حذف نماييم. زيرا چنين كاري حق مجلس ملي فلسطين است. در نتيجه بايد به طور آشكار به اين موضوع اشاره مي شد. علاوه بر اين، توجيه متوقف نمودن انتفاضه از لحاظ رواني و نيز از بعد مردمي براي ما كاري دشوار بود.
زيرا تا زماني كه اشغالگري هست، معقول نيست كه خواستار توقف انتفاضه بشويم. از سوي ديگر هنوز به طور رسمي توافق نامه را امضا نكرده ايم. به همين دليل توافق شد كه يك تعهدنامه كتبي براي وزيرخارجه نروژ بفرستيم و در آن اعلام شود كه عرفات پس از امضاي توافق نامه، به هنگام انجام يكي از سخنراني هايش در حضور مردم، مسأله عمران و سازندگي و آرامش را مطرح خواهد كرد تا به اين تعبير خواست توقف انتفاضه شود.

*شگفت آور بودن امضاي معاهده صلح اسلو براي اعضاي كميته اجرايي حماس

گفتگو درباره به رسميت شناختن يكديگر بيش از ده روز به طول انجاميد. زيرا فقط بر سر آوردن برخي بندهاي توافق نامه، اختلاف نبود. بلكه بر سر بسياري از تعبيرها و واژگاني كه در توافق نامه مورد پذيرش دو طرف آمد، اختلافات فراواني وجود داشت. بيشتر گفتگوهايي كه در اين خصوص انجام شد از طريق وزيرخارجه نروژ انجام شد و ديدار آخر نيز در پاريس صورت گرفت. در اين ديدار توافق نهايي در خصوص نامه هاي سه گانه صورت گرفت؛ يكي نامه به رسميت شناختن اسرائيل از سوي ما؛ ديگري نامه به رسميت شناختن ما از سوي دولت اسرائيل و نامه سوم نيز از سوي عرفات براي وزير خارجه نروژ در خصوص انتفاضه[و سخنراني عرفات در اين رابطه، پس از امضاي توافق نامه].
ساعت بيست و سه و سي دقيقه پنجشنبه 1993/9/9 و پس از برگزاري نشستي نيم ساعته كميته اجرايي، اين توافق نامه به امضا رسيد و نهايي شد.

بسياري اعضاي رهبري فلسطين-در دو كميته اجرايي يا مركزي- حتي به ذهنشان نيز خطور نمي كرد كه ما بتوانيم به چنين توافق نامه اي دست يابيم. برخي از آنها مي گفتند كه كافي است در اعلاميه مباني مشترك نام "ملت فلسطين " را ذكر كنيد. غير از اين، مهم نيست. گروهي ديگر مي گفتند فقط غزه و اريحا زير نظر سازمان آزادي بخش باشد، براي ما كافي است.

عده اي ديگر نيز بر اين باور بودند كه اگر در اين اعلاميه، امضاي سازمان آزادي بخش باشد، يك دستاورد تاريخي است. دسته چهارم نيز وقتي اعلاميه را خواندند، اظهار كردند "اين بيش از آنچيزي است كه ما مي خواستيم. ". نكته شگفت آور اينكه همه اينها وقتي تأكيد ما را مي ديدند كه اين توافق نامه واقعي است و هيچ ابهام و ترديدي در آن نيست، از گفته هاي خود دست كشيدند و [با چرخش موضع] در برابر اين توافق نامه، موضع مخالف توجيه ناپذيري اتخاذ كردند.

*معاهده صلح اسلو خدمت به منافع فلسطين بود

اينان تصور مي كردند كه دستيابي به اين توافق نامه، محال است. به همين دليل ملاحظاتي را مطرح مي كردند كه تحقق آنها از نگاهشان غير ممكن بود. دليل طرح اين ملاحظات نيز ايجاد بهانه براي مخالفت بود تا به اين طريق وجهه خود نزد مردم را حفظ كنند. آنان عادت كرده بودند كه چنين مواضعي اتخاذ كنند. در نتيجه اينان اندكي زيان نمي بينند.

برخي از آنان نيز فقط به دليل شخصي، با اين توافق نامه مخالفت كردند. به اين دليل كه آنان دستي در مذاكرات ندارند و يا از مذاكرات دور نگه داشته شده اند. تا زماني كه چنين وضعيتي براي آنان باشد، با اقدامات ديگران نيز مخالفت مي كنند. هرچند اقدامات ديگران بهتر از مواضع اينان باشد و يا اگرچه دقيقاً اين اقدامات منطبق با خواسته اين افراد باشد.

گروهي ديگر نيز در مخالفت ورزي خود با ظرافت عمل مي كنند. اينان موضع خود را در پوشش اين استدلال بيان مي كنند كه در آينده نخواهيم توانست اين توافق نامه را عملي كنيم؛ چراكه توان اين كار را نداريم و نيز مؤلفه هاي اقتصادي، اداري و فني كافي براي عملياتي كردن اين توافق نامه وجود ندارد. به همين دليل اين دسته نيز با توافق نامه مخالفت مي كنند. اما سطح هوشياري در برابر اين رويداد تاريخي و نيز چشم پوشي از مسائل شخصي و تنگ نظري ها بسيار بيشتر از نگاه تنگ و غيرمسئولانه برخي به آينده، ملت، ميهن و منافع ملي بود.

*ابو عمار نماينده عرفات در مراسم امضاي اين معاهده

رهبري، فقط موقعيت و برخورداري از امتياز نيست. بلكه عبارت است از شجاعت، كشف تمايلات مردم و حركت به سوي ساختن آينده و خدمت به آرمان؛ رهبري حفظ موقعيت و نهادينه كردن مواضع شخصي و به سر بردن در يك ساختمان يا منطقه مرفه و به دور از واقعيت نيست.
دولت امريكا اعلام كرد كه امضاي اعلاميه مباني مشترك در روز دوشنبه 1993/9/13 برگزار خواهد شد و از سوي اسرائيل، وزيرخارجه اين رژيم شيمون پرز اين توافق نامه را امضا خواهد كرد. اما ما همچون عادت هميشگي، مشخص نكرده بوديم كه كداميك از اعضاي هيئت مذاكره كننده و چه كسي اين توافق نامه را امضا خواهد كرد؟ البته اگرچه بايد فروق قدومي، وزرخارجه ما پاي اين سند را امضا مي نمود. اما قدومي به دليل اينكه از مخالفان اين توافق نامه بود، حاضر نشد به واشنگتن سفر كند.

در همين اثنا، ابوعمار تمايل داشت در مراسم [امضاي توافق نامه در واشنگتن] حضور داشته باشد. لازمه اين امر، حضور رابين[به عنوان شخص همتراز وي] نيز بود. بر همين اساس طي چهل و هشت ساعت تماس هاي تلفني فشرده و پياپي انجام شد و از اين دو نفر دعوت شد در مراسم حضور داشته باشند. ابوعمار از من درخواست كرد به نمايندگي از ساف اين توافق نامه را امضا كنند.

من نسبت به اين سفر ملاحظاتي داشتم. اما بسياري تلاش كردند مرا راضي كنند كه اين ملاحظات را كنار بگذارم. تلاش هايم براي فرار از اين كار بي فايده بود. به همين دليل سوار هواپيماي اختصاصي پادشاه مغرب شدم. هيئت مذاكره كننده ما از طريق اين هوايپما در تاريخ يكشنبه 1993/9/12 به واشنگتن رفتند.
چهل و هشت ساعتي كه در واشنگتن سپري كرديم، پر از فعاليت ها، ديدارها، تماس ها و مراسم و تشريفات بود. بايد در اينجا به برجسته ترين موضوعي اشاره كنم كه در اين ديدار تاريخي رخ داد.

*عرفات بيانيه مشترك را تغيير مي دهد

وقتي اعلاميه مباني مشترك را امضا كرديم، ميان ساف و اسرائيل، هنوز مسأله به رسميت شناختن يكديگر رخ نداده بود. به همين دليل در پيش درآمد اين توافقنامه ذكر شده بود كه اين توافق نامه ميان هيئت فلسطيني، در چارچوب هيئت مشترك اردني-فلسطيني است. وقتي مذاكرات در واشنگتن به اين شكل شروع مي شود و بر اين اساس پيش مي رود، اين امر نيز طبيعي بود. اما پس از امضاي توافق نامه به رسميت شناختن يكديگر، تغيير اين پيش درآمد توافق نامه و تغيير نام طرف فلسطيني امضا كننده لازم بود. بايد ذكر مي شد كه اين توافق نامه ميان دولت اسرائيل و ساف و با امضاي نماينده ساف صورت مي گيرد.

ما در حالي وارد واشنگتن شديم كه هنوز اين مسأله حل نشده بود. از نگاه ما اين كار تحصيل حاصل بود. زيرا بدون درخواست اصلاح و يا بدون نياز به انجام مذاكرات، به طور خودكار اين موضوع اصلاح مي شد. در آنجا مشاهده كرديم هيئتي كه در واشنگتن حضور دارد، براي اعمال اين تغييرات در توافق نامه هيچ كاري نكرده و منتظر است ما بياييم تا به طور مستقيم با اسرائيليها، امريكايي ها و نروژي ها تماس بگيريم. اما مشاهده كرديم كه اسرائيلي ها به بهانه كم بودن فرصت، هرگونه تغيير و اصلاح در اين توافق نامه را نمي پذيرفتند. آنان مي گفتند در متن هاي موجود كنوني كه در كاخ سفيد است و آماده امضا شده، نمي توان هيچ تغييري ايجاد كرد.

هايل الفاهوم، عضو هيئت فلسطيني مستقر در واشنگتن درباره لحظه هاي پيش از امضاي توافق نامه در واشنگتن اينگونه مي نويسد:
ساعت شش بامداد روز دوشنبه 1993/9/13 يكي از اعضاي هيئت اسرائيلي با من تماس گرفت و خود را معاون شيمون پرز معرفي كرد. وي خواستار گفتگو با ابومازن شد تا ديدار ميان پرز و ابومازن در ساعت شش عصر همان روز را تدارك ببيند.

در همين اثنا بود كه ابوعمار در سوئيت خود در هتل احمد طيبي را از خواب بيدار كرد و از او خواست با پرز تماس بگيرد تا سطرهاي اول توافق نامه تغيير كند. در اين سطور از "توافق نامه اعلاميه مباني مشترك ميان تيم فلسطيني عضو هيئت مشترك اردني-فلسطيني با هيئت اسرائيلي " سخن به ميان آمده بود. عرفات مي خواست اين عبارت تغيير كند و اينگونه بيايد كه توافق نامه ميان هيئت اعزامي ساف و هيئت اعزامي دولت اسرائيل به امضا مي رسد.

وقتي احمد الطيبي بازگشت، پاسخي را با خود آورد كه نيمي از آن منفي و نيمي مثبت بود. زيرا رابين با ذكر نام سازمان آزادي بخش فلسطين در آخرين صفحات توافقنامه، به عنوان يكي از دو طرف امضاكننده موافقت كرده بود. طيبي نيز همين موضوع را به اطلاع رهبري فلسطيني رسانيد. ابوعمار به او گفت اين كافي نيست. از او خواست نزد پرز و رابين برود. ابوعمار وقتي طيبي را از خواب بيدار كرده بود، به او گفته بود كه : "اين توافق نامه را امضا نخواهيم كرد. زيرا نامي از ساف نبرده است. " ابوعمار از وي خواست با پرز، رابين و حاييم رامون -كه در تل آويو بود-، تماس برقرار كند.

*آخرين تماس ها براي نجات موافقت نامه صلح

تقريباً ساعت هشت صبح بود كه حسن عصفور، محمد ابووكوش و احمد الطيبي براي تماس با هئيت فلسطيني اعزام شدند. اين سه نفر دست خالي بازگشتند. در اين ديدار طيبي شيمون پرز را تهديد مي كند كه هيئت فلسطيني و ياسرعرفات به كاخ سفيد نخواهند آمد. زيرا ابوعمار به همه اعضاي هيئت فلسطيني دستور داده تا زمان اصلاح سطور مورد نظر، هتل را به مقصد كاخ سفيد ترك نكنند.
ساعت 8/45 بود كه همه اعضاي هيئت فلسطيني در مقر اقامت ابوعمار با وي ديدار كردند تا در اين باره با وي گفتگو كنند. ساعت نه صبح بود كه ابوعمار، جيمز بيكر را به حضور پذيرفت و آخرين تحولات را به اطلاع وي رساند. در اين هنگام بود كه بيكر پرسيد: اين توافق نامه كي امضا خواهد شد؟ ابوعمار پاسخ داد: ساعت يازده. بيكر گفت: اسرائيلي ها ساعت 58/10 با اين اصلاحات موافقت خواهند كرد.

عقربه ها، ساعت 9/35 را نشان مي دادند كه حنان عشراوي اينگونه وارد بحث شد: دير شده، الآن بايد اعضاي هيئت فلسطيني به كاخ سفيد بروند تا بر صندلي هايشان تكيه بزنند. (حنان عشراوي و نبيل شعث، تماس هاي فشرده اي را با روس ها، ميللر و جيرجيان برقرار كرده بودند تا اين اصلاحات مزبور را در توافق نامه اعمال كنند. اما با پاسخ منفي مواجه شدند.)

ابوعمار از اعضاي هيئت فلسطيني خواست به سوي كاخ سفيد بروند. او خودش و ابومازن در هتل ماندند. من نيز در كنار آنان بودم. ابوعمار براي آخرين تلاش، احمدالطيبي را به مقر هيئت اسرائيلي فرستاد تا به آنان بگويد كه در صورت اصلاح نشدن سطور اول توافق نامه و قرارنگرفتن نام سازمان آزادي بخش فلسطين در اين توافق نامه، وي آنرا امضا نخواهد كرد. ساعت ده صبح، ابومازن پرسيد: اگر اين اصلاحات صورت نگيرد، چه خواهيم كرد؟ ياسرعرفات پاسخ داد: اين توافق نامه را امضا نخواهيم كرد.


دسته ها : سیاست
شنبه 1390/2/31 23:40
X