قبل از ورود به بحث لازم است به دو نكته اساسي اشاره كنيم:
اول: ترسيم يك خانواده بدون نگاه به فرد و جامعه تصويري اشتباه و بي وجه است. در نهج البلاغه هم مي‌بينيم كه حضرت بارها و بارها با رد نگاه‌هاي اسكوپيسمي، براي خانواده به تنهايي اصالتي قائل نيست و رمز بقا را در بطن جامعه بودن و با مردم بودن مي‌داند و انزوا و فرد گرايي را مرگ و فنا مي‌داند. (.خطبه 23؛ نامه 31؛ خطبه 216؛خطبه 88؛ خطبه 127)
مولاي متقيان در تمام توصيه‌هاي خود كرارا بر صله رحم و ارتباط با خويشاوندان تاكيد دارند و مي‌فرمايند وقتي شما از جمعي جدا مي‌شويد يك دست را از آنها جدا ساخته‌ايد ولي خود را از صدها دست محروم ساخته‌ايد. همچنين ضعيف‌ترين انسان‌ها را كسي مي‌داند كه توان ارتباط با ديگران و دوست‌يابي را ندارند و ضعيف‌تر از آن كسي كه دوستي دارد و آن دوست را از دست مي‌دهد. (حكمت 12؛ حكمت 65)
دوم: اگرچه خانواده از بهترين و مقدس‌ترين بنيادهاي بشري است و قرآن در آيات بسياري به اين مهم توجه داشته و حتي خداوند خود وعده گشايش و فراخي رزق به زوج‌هاي جوان داده و ترس از فقر را دليلي براي عدم تشكيل خانواده نمي‌داند(سوره مبارك نور آيه 32) و بالاتر از آن در كنار اقرار به توحيد احترام بي‌چون و چرا به پدر و مادر را خواسته و احترام به همسر و خانواده را از شرايط ايمان دانسته(سوره مباركه نساء آيه 36) اما آنچه بالاتر از خانواده و روابط خانوادگي مطرح است، سلامت روح و زاد و توشه براي آخرت است و اين موردي است كه حضرت بارها در نهج البلاغه بدان اشاره داشته و به دوستان و نزديكان خود مي‌فرمودند: جدايي از زن و فرزند قطعي و حتمي است پس توشه‌اي براي آخرت خود مهيا كنيد. (خطبه 161) يا در بيان ديگري از حضرت داريم كه فريفتگي به زن و فرزند و فراموشي آخرت امر پسنديده اي نيست(خطبه 160) يا در حكمت‌هاي نهج‌البلاغه مي‌بينيم كه حضرت دوستان خود را نهي مي‌كنند از اينكه بخواهند به تمام خواسته‌هاي خانواده خود جامه‌ عمل بپوشانند و از توشه براي آخرت خود غفلت ورزند.(حكمت 352) و چون ازكنار قبرستاني مي‌گذشتند توقف كردند، رو به رفتگان كرده و فرمودند: "همسرانتان ازدواج كردند و در خانه ديگري هستند، فرزندانتان هم مشغول كار خويش، شما چه خبر؟ "
و اين رد پا را هم دقيقا مي‌توانيم در قرآن كريم هم دنبال كنيم كه به هيچ‌وجه خانواده مقدم بر آخرت نيست و در تقابل بين مصالح خانواده و آباداني آخرت قطعا اولويت با رستگاري اخروي است. به عنوان مثال در سوره مباركه عنكبوت آيه 6؛ سوره مباركه لقمان آيه14و15؛ سوره مباركه احزاب آيه شش نمونه‌هايي از اين مدعاست.
با حفظ اين دو مقدمه كه خانواده اسلامي را بايد در يك جامعه اسلامي و افراد و اجزاي اين جامعه و منهاي فراموشي آخرت مورد بررسي قرار داد، به سراغ گوهرهاي نهج‌البلاغه مي‌رويم تا ببينيم حضرت چه توصيفي از يك خانواده اسلامي دارند.

از نگاه حضرت زندگي و تشكيل خانواده همه‌اش سختي و دردسر است و دردسر بالاتر اينكه گريزي هم از اين سختي نيست (حكمت 238)، البته رسيدن به پاره اي از كمالات وخواسته‌ها ممكن نيست؛ مگر با ازدواج و تشكيل خانواده. و اينكه اين سختي‌ها خود شيرين و دوست داشتني هستند. (حكمت 61)

اما آنچه مهم است در تشكيل خانواده بدانيم اينكه با ديدي باز و با نگاهي عقلاني، نه چون عاشقي كه با چشمي بيمار و گوشي ناشنوا از پي خواسته دل مي‌رود و نهايتا هم به پشيماني مي‌رسد دست به انتخاب بزنيم.(خطبه 109) البته اين كلام حضرت هرگز به اين معنا نيست كه معيار در انتخاب، منهاي علاقه و دوست‌داشتن باشد؛ بلكه آنچه مورد نهي حضرت است انتخاب كوركورانه است.

و در گام دوم درك اين مطلب كه روحيات زنان و مردان روحياتي متفاوت است. حضرت هم در چندين جاي نهج‌البلاغه بر آن موضوع تاكيد دارند وشناخت اين تفاوت‌ها را در ساختار سازي بهتر خانواده پررنگ مي‌دانند.(خطبه 80؛ حكمت 234) در روان شناسي و روان شناختي امروزي هم بسيار بر اين مطلب تاكيد شده و توصيه مكرر بر اين شده كه براي زندگي بهتر بايد با دنياي متفاوت زنان و مردان آشنا بود؛ حتي با نگاهي اغراق‌آميزتر آنان را از دو سياره متفاوت مي‌دانند.

و در گام سوم حضرت توصيه‌هاي شنيدني بسياري به زنان و همسران براي تداوم شيرين زندگي دارند كه به گوشه‌اي از اين توصيه‌ها اشاره مي‌كنيم:


پاكدامني
--------------
حضرت زنان پاكدامن را فرشته اي از فرشتگان الهي مي‌داند و پاكي آنان را از مجاهدت در راه خدا و شهادت هم بالاتر مي‌داند.(حكمت 474) و پايبندي به اصول خانوادگي و عدم اجازه ورود نامحرم به حريم زندگي را از صفات كمالي زن مي‌دانند. (حكمت 234)

همچنين امير مومنان(ع) به مردان مي‌گويد در پوشش همسرانتان و روابطشان دقت داشته باشيد كه اين كار بهترين امور براي حفظ پاكي و سلامت زن است. (نامه 31) اما اين بدان معنا نيست كه مرد غيرت و تعصب وسختگيري بي‌‌موردي داشته باشد(حكمت 360)؛ چون همان‌طور كه حضرت(س) مي‌فرمايند غيرت بي‌مورد درستكار را بيمار دل و پاكدامن را به بدگماني مي‌اندازد. (نامه 31)

خوش خلقي
-----------------
گرامي‌ترين و با ارزش‌ترين فضيلتي كه در راس تمام امور خانواده قرار دارد، اخلاق نيكو(حكمت 38) و سعي در رفع نيازهاي يكديگر است.
حضرت در بياني مي‌فرمايند: "اگر اندوهي از اعضاي خانواده بزداييم و دل آنها را شاد سازيم، خداوند اين شادي را لطفي برايمان قرار مي‌دهد كه هنگام غم روزگار، چون آب زلالي برايمان باريدن مي‌گيرد و اندوه و غم‌هايمان را مي‌شويد. " (حكمت 257)

امام علي(ع) جهاد زن را نيكو شوهر داري دانسته(حكمت 136) و به مردان توصيه مي‌كند هرگز با پرخاشگري با زنانتان سخن مگوييد و هيچ‌گاه با چوب و سنگ آنان را ميازاريدكه اين برخورد حتي در جاهليت هم جايگاهي نداشت و چنين شخصي مورد مذمت بوده وهست. (نامه 14) سعي زن و شوهر بايد عيب پوشي از يكديگر باشد. (خطبه 140)

عدم انتظارات نامعقول
--------------------------
حضرت در وصيتي به امام حسن (ع) مي‌فرمايند: "پسرم! زنان چون گل‌هاي بهاري هستند نه پهلوانان سختكوش؛ پس هرگز كاري برتراز توانايي آنها از آنان انتظار نداشته باش(نامه31) و هرگز آنان را با آزار دادن تحريك مكن كه آنان در نيروي بدني و رواني كم توانند. "(نامه 14)

با تمام سفارشاتي كه حضرت در مورد احترام به زن و خانواده دارند و تلاش براي مهيا كردن شرايط بهتر براي زن را چون جهاد مي‌دانند؛ اما هرگز با نگاه‌هاي فمينيسمي موافق نيستند و با صراحت در مواردي نگاه‌هاي زن سالاري را محكوم و اشتباه مي‌داند.

تربيت صحيح فرزندان
---------------------------
حضرت كمي فرزند را موجب رفاه و آسايش مي‌داند.(حكمت 141) بيان اين مطلب در اين مقال هرگز تاييد يا رد اين سخن نيست كه فرزند كمتر زندگي بهتر و اينكه آيا اين ايده‌اي يهودي هست يا نه، اصلا نوشته از اين موضوع غريبه و بيگانه است؛ ولي صرف نظر از شرايط جامعه و خالي از هر نگاه بيروني كمتر بودن فرزندان بالطبع مسؤوليت كمتر و نگراني‌هاي كمتري داشته و خود به خود موجب راحتي و رفاه بيشتري براي پدر و مادر مي‌شود.

اما اين كلام هرگز بي‌توجهي به فرزندان را تاييد نمي‌كند. امام (ع) پدر و مادر را در مقابل فرزندان بي‌مسووليت ندانسته و خود حضرت مي‌فرمايند همان‌گونه كه فرزندان در قبال پدر و مادر مسؤوليت‌هايي دارند، پدر و مادر نيز در قبال آنان وظايفي دارند و مهم‌ترين وظيفه آنها شتاب و تلاش در تربيت فرزندان است. حضرت در سخني به فرزند بزرگوارشان امام حسن(ع) مي‌فرمايند: "وظيفه دارم تا تو را با اخلاق و آداب اسلامي آشنا سازم و به بهترين شكل تربيت كنم. "

نويسنده: محمدرضا ميرزايي

منبع: همشهري آيه شماره25


دسته ها : مذهبی
چهارشنبه 1390/1/31 10:21
X