ليبي با نام رسمي "جماهير عربي سوسياليستي خلق ليبي " كشوري عربي در آفريقاي شمالي است. ليبي با كشورهاي مصر، سودان، چاد، نيجر، الجزاير و تونس هممرز و پايتخت آن شهر طِرابلس است.
كشور ليبي با مساحتي در حدود 1.800.000 كيلومتر مربع چهارمين كشور پهناور قاره آفريقا و هفدهمين كشور پهناور جهان است. 1.7 ميليون نفر از جمعيت 6.4 ميليون نفري ليبي در پايتخت اين كشور، طرابلس زندگي ميكنند.
پيرامون 90 درصد از سرزمين ليبي را بيابان و صحراهاي بيآب و علف پوشانده است. مناطق نسبتاَ سرسبز ليبي در كنارههاي درياي مديترانه قرار گرفته است. هيچ رودخانه دائمي در خاك ليبي وجود ندارد و تنها 2 درصد خاك آن كاربرد كشاورزي دارد. بخش عمدهي مواد غذايي مورد نياز مردم ليبي ازخارج وارد ميشود. ليبي از ديد تراكم جمعيت يكي از كم تراكمترين كشورهاي دنياست. مساحت ليبي اندكي بزرگتر از ايران است، ولي جمعيت آن كمتر از يك دهم ايران است. 90 درصد جميعت 6.5 ميليون نفري اين كشور در باريكهاي بر سواحل درياي مديترانه زندگي ميكنند و ديگر مناطق آن تقريبا خالي از جمعيت است و تنها قبيلههاي بيابانگرد (بدوي) در آن زندگي ميكنند.
ليبي به طور سنتي به سه منطقه اصلي به نامهاي "اقليم طرابلس "، "فزان " و "برقه " تقسيم ميشود.
كشور ليبي يكي از 10 كشور اصلي صادركننده نفت در جهان است و توليد ناخالص ملي سرانه آن جزو بالاترينها در آفريقا است.
ليبي بصورت "پادشاهي ليبي " در سال 1951 به استقلال رسيد و از 1969 به اين سو توسط معمر قذافي كه با انجام يك كودتاي نظامي بر سر كار آمد، رهبري ميشود.
* نگاهي به تاريخ ليبي
شرق ليبي يا سيرنايكا در نيمه نخست سده يكم پيش از ميلاد تحت فرمانروايي يونانيها بود و غرب اين كشور يا بخش طرابس تا 200 سال پيش از ميلاد بخشي از كشور كارتاژها بود. در سده يكم ميلادي هر دو بخش تحت فرمانروايي امپراتوري روم قرار گرفتند و پس از آن نيز امپراتوري بيزانس (روم شرقي) بر آنها حاكم شد. در نيمه دوم قرن هفتم ميلادي اسلام به اين كشور پاي گذاشت. دوران حكومت چندين خليفه عربي سرانجام در قرن شانزدهم و با چيرگي عثماني بر ليبي پايان يافت.
* تاريخ معاصر ليبي
در سالهاي 1911 و 1912 ايتاليا سيرنايكا و طرابلس را از چنگ امپراتوري عثماني درآورد و در سال 1934 از اين دو بخش مستعمره ليبي ساخته شد. در جريان جنگ جهاني دوم، ليبي يكي از ميدانهاي اصلي نبرد متفقين از يك سو و ايتاليا و آلمان از سوي ديگر بود.
در سال 1947 ايتاليا از ليبي خارج شد تا چهار سال بعد يعني در سال 1951 با برپايي حكومت پادشاهي "سلطان ادريس " استقلال آن اعلام شود. در سال 1969 شماري از افسران ارتش ليبي به فرماندهي "معمر قذافي " كه در آن زمان 27 سال داشت، با انقلاب بر ادريس "جماهير مردمي سوسياليستي " را در ليبي تاسيس كردند.
طرابلس پايتخت كشور ليبي است. طرابلس را كه در شمال غربي ليبي بر كرانه درياي مديترانه واقع شده در سده هفتم پيش از ميلاد فينيقيها ساختهاند. نام طرابلس گونه عربيشده واژه يوناني تريپوليس به معني "سهشهر " است.
* سياست
نوع حكومت ليبي جماهير عربي سوسياليستي مردمي است. حاكم اين كشور "معمر قذافي " است كه به گفته خود هيچ مقام رسمي ندارد و معمولا "برادر "، "رهبر " و "پيشواي انقلاب " خوانده ميشود. او در سال 1969 از طريق كودتاي نظامي و بركناري رژيم سلطنتي بر سر كار آمد.
در ليبي حكومت به دو بخش تقسيم ميشود: يكي بخش انقلابي كه از سال 1969 بر سر كار آمده و معمر قذافي، رهبر انقلاب در اين كشور است. وي با راي مردم انتخاب نشده بلكه خود بر اين مسند تكيه زده است.
بخش دوم حكومت شامل بخش جماهيري (جمع جمهوري) كه از كميتههاي مردمي تشكيل ميشود.
* تقسيمات كشوري
كشور ليبي به 32 استان و 4 ناحيه اداري تقسيم و هر استان نيز از چندين بخش تشكيل شده است.
* اقتصاد
توليد ناخالص داخلي ليبي 78.79 ميليارد دلار است و يك ميليون و 82 هزار نفر نيروي كار آن را تشكيل ميدهند. نرخ بيكاري در ليبي 30 درصد است و 7.4 درصد از مردم آن زير خط فقر زندگي ميكنند. در سال 2010 ميلادي نرخ تورم در اين كشور 3.3 درصد برآورد شد.
محصولات صادراتي اين كشور شامل نفت خام، محصولات فراوري شده پتروشيمي، گاز طبيعي و مواد شيميايي است كه به ترتيب به ايتاليا، آلمان، اسپانيا، آمريكا، فرانسه و تركيه صادر ميشود.
* مردم ليبي
جمعيت ليبي 6.173.579 نفر با ميانگين سني 23.6 سال است. 30 درصد جمعيت ليبي زير 15 سال و دو سوم آن زير 30 سال دارند. 97 درصد مردم ليبي مسلمان سني هستند و حدود 120 قبيله در اين كشور وجود دارد.
97 درصد مردم ليبي از نژاد بربر و عرب هستند و مذهب 97 درصد از ليبياييها سني است. زبانهاي رايج در اين كشور شامل عربي، انگليسي و ايتاليايي است.
*ارتباطات
در ليبي 483 هزار خط تلفن ثابت و 3 ميليون و 928 هزار خط تلفن همراه و 24 ميزبان اينترنتي و 232 هزار كاربر اينترنت وجود دارد.
* معمر قذافي
"معمر محمد عبدالسلام أبو منيار القذافي " از قبيله "القذاذفه " در سال 1942م در روستايي به نام "جهنم " در نزديكي "شعيب الكراعي " در دشت "جارف " در منطقة "سرت " به دنيا آمد.
"جين كرتز " سفير آمريكا در ليبي در سال 2009 قذافي را شخصي عجيب و داراي ادا و اصول غريب كه در فرد ايجاد ترس و وحشت ايجاد و دوستان و دشمنان خود را به يك اندازه رنجيده خاطر ميكند، معرفي مينمايد.
كريز ميافزايد: قذافي مبتلا به ترس ناخودآگاه و غير ارادي است و همين موجب گشته تا از بلنديها به شدت بهراسد.
* خانواده قذافي و حاكميت بر كشور
معمر قذافي داراي 7 فرزند، 6 پسر و يك دختر است كه هر كدام از آنها بخشي از امور كشور را در دست دارند:
1- محمد: رئيس كميته ملي المپيك ليبي و صاحب 40 درصد از شركت مشروبات غير الكلي ليبي كه صاحب امتياز شركت كوكاكولا در اين كشور است و شركت ارتباطات بيسيم و با سيم و پست و تلگراف ليبي را نيز اداره ميكند.
2- سيف الاسلام: معمر قذافي به وي به عنوان جانشين خود نگاه مي كند و طي حوادث اخير ليبي با ظاهر شدن در تلويزيون رسمي اين كشور مردم ليبي را به قتل عام و كشتار تهديد كرد.
سفير امريكا در طرابلس معتقد است، سيف الاسلام براي معمر چون تيغ دو لبه است، از يك سو وجهه ليبي را در سطح بين المللي بالا مي برد و به آن اعتبار ميبخشد و از سوي ديگر به دليل مزدوري براي بيگانگان لطمات و ضرباتي بزرگي به كشور ليبي وارد كرده است.
3- ساعدي: فردي بسيار خشن و بدرفتار و متهم به قاچاق و مصرف مواد مخدر و داراي نفوذ بسيار در شركتهاي تجاري ليبي و صاحب شركت توليد تلويزيون در ليبي.
4- معتصم: مشاور امنيت ملي قذافي. سفير صربستان در ليبي او را "كودن " فردي كودن ناميده بود.
5- هنيبعل: داراي شخصيتي متقلب و عامل بروز بحران ميان ليبي با سوئيس به دليل ضرب و شتم شديد يكي از خدمتكارانش در اين كشور است.
6- خميس: فرمانده يگانهاي ويژه ليبي معروف به "يگان 33 " است.
* ديدگاهها و انديشههاي سياسي قذافي
قذافي اگر چه در كتاب سبز خود نوشته كه به حاكميت دمكراتيك و مستقيم مردم معتقد است، اما در عمل كاملا بر خلاف آن را ثابت كرده است. همچنين گرايشات قومي و عربياش او را واداشت طرحهاي عجيب و غريبي براي جهان عرب ارائه دهد، از جمله اتحاد جمهوريهاي عربي را ارائه داد.
درباره آفريقا قذافي معتقد است، "آفريقا براي آفريقاييهاست " و "آفريقاييها بايد با يكديگر متحد شوند " . وي در سال 1999 "تجمع كشورهاي ساحل و صحرا " را تاسيس كرد كه هم اكنون 23 كشور آفريقايي در آن عضو هستند و پس از آن براي تبديل سازمان وحدت آفريقا به سوي اتحاديه آفريقا گام برداشت.
* ربودن امام موسي صدر
"سيد موسي صدر " معروف به "امام موسي صدر " در سال 1307 در قم ديده به جهان گشود. او از مراجع ديني و سياسي شيعيان بود كه پس از مهاجرت به لبنان "مجلس اعلاي شيعيان " را در اين كشور تأسيس كرد. او در سال 1357 و در آخرين مرحله از سفر دورهاي خود به كشورهاي عربي، به دعوت معمر قذافي راهي ليبي شد، اما يك هفته پس از ورودش به خالك ليبي ربوده شد و تا كنون اطلاعاتي درباره وي و اين كه كجاست، بدست نيآمده است. اما مجموعه اطلاعات آشكار و پنهاني كه طي دو دهه پيش و همچنين پس از تحولات اخير ليبي بدست آمده، گواه آنند كه امام موسي صدر هرگز از ليبي خارج نشده و در قيد حيات است.
* ماجراي لاكربي و تحريم ليبي
در 21دسامبر 1988 هواپيماي خطوط مسافري پان امريكن بر فراز دهكده لاكربي در اسكاتلند منفجر شد و تمام 270 مسافر و خدمه آن جان باختند.
فاجعه هوايي لاكربي در آن سالها به بزرگترين جريان تحقيق و بازجويي تاريخ انگلستان تبديل شد. غرب اين حادثه تروريستي را عموماً حمله به آمريكا تلقي كردند، چون 189 نفر از قربانيان آمريكايي بودند. ماجراي لاكربي تا پيش از حملات 11 سپتامبر 2001 مرگبارترين حمله به شهروندان آمريكايي تلقي ميشد.
دولتهاي آمريكا و انگليس، ليبي را مسئول بمبگذاري در اين هواپيما معرفي كردند كه به وضع تحريمهاي بينالمللي عليه ليبي منجر شد. در سال 2003 دولت ليبي رسماً مسئوليت بمبگذاري در يك هواپيماي مسافربري شركت پان امريكن در سال 1988 را قبول كرد و عبدالباسط مقرحي از دوستان نزديك سيف الاسلام تنها فردي است كه در ارتباط با اين بمبگذاري محكوم شده است.
* سياست خارجي ليبي از لاكربي تا همسويي با غرب
روابط ليبي و آمريكا از سال 2003 هنگامي رو به بهبود گذاشت كه طرابلس با محاكمه دو تن از شهروندان خود به اتهام دست داشتن در انفجار هواپيماي آمريكايي و كشته شدن 280 نفر از سرنشينان آن موافقت كرد. ليبي همچنين موافقت خود را با پرداخت غرامت به خانواده قربانيان اين حادثه اعلام كرد و قذافي در همان سال از كنار گذاشتن برنامه اتمي خود خبر داد.
* انقلاب ليبي و ضررهاي نفتي غرب
اعتراضهاي مردمي در ليبي، ميلياردها دلار سرمايهگذاري شركتهاي نفتي آمريكا را در معرض خطر قرار داد، بگونه اي كه اكثر كشورهاي غربي بويژه آمريكا درپي حفظ منافع خود دراين كشور دست به اقدامات ويژهاي زدند.
اگرچه بخش اعظم تبادل تجاري آمريكا با ليبي دربخش نفت متمركز شده، اما ليبي درچند سال اخير سعي نموده، اين روابط در سطوح مختلف سياسي و اقتصادي فراگير شود و از همين رو خواستار ورود آمريكا به بخشهاي نفت و گاز، مسكن و زير ساختهاي اقتصادي ديگر اين كشور بود.
اين درحالي است كه توجه آمريكا بر بخشهاي اقتصادي و تجاري در شمال آفريقا متمركز شد تا ازاين طريق هدف مورد نظر خود يعني تضمين ادامه تامين نفت مورد نياز خود را تحقق بخشد. اين امرسبب تحرك گسترده بنگاههاي اقتصادي نفتي آمريكا در زمان جرج بوش در بخشهاي نفتي ليبي شد.
روابط آمريكا با نظام قدافي تا آنجا پيش رفت كه درسالهاي اخير اين كشور براي حفظ ثبات در ليبي در تلاش بود تا با استفاده از نهادهاي مختلف غير رسمي و تبليغاتي خود شانس سيف الاسلام فرزند قذافي را براي به دست گرفتن قدرت در ليبي پس از پدرش افزايش دهد.
* تحولات اخير ليبي
در 27 بهمن سالجاري شبكههاي تلويزيوني عربي از آغاز اعتراضات و قيام مردمي در ليبي خبر داده و عنوان كردند كه مردم ليبي تظاهرات در اين كشور را آغاز كردهاند.
دليل شعلهور شدن اعتراضات مردمي در ليبي دستگيري يك وكيل و فعال حقوق بشر به نام "فتحي تاربل " عنوان شد كه محكوم به داشتن رابطه با بستگان زندانيهاي زندان ابوسليم بود كه در آن مخالفان حكومتي و متهمان به اسلامگرايي نگهداري ميشوند.
پس از اعلام اين خبر صدها فعال سياسي مخالف رژيم قذافي خواستار برگزاري تظاهرات در روز 17 فوريه(28 بهمن) همزمان با ششمين سالگرد تظاهرات شهر بنغازي در سال 2005 شدند، در آن سال نيروهاي امنيتي رژيم ليبي به شدت تظاهرات مردم اين شهر عليه رژيم قذافي را سركوب كرده بودند.
مردم ليبي خواستار سرنگوني رژيم ديكتاتور قذافي ميباشند كه بيش از 4 دهه است بر اين كشور حكومت ميكند و با اين كه ليبي ساليانه ميلياردها دلار عايدات نفتي دارد، اما مردم آن در فقر مطلق بسرمي برند و تمام عايدات نفت به جيب خاندان قذافي و شخص وي سرازير و در بانكهاي خارجي سرمايهگذاري ميشود. برخي از گزارشها حكايت از آن دارد كه مجموع سرمايهگذاريهاي قذافي و خانوادهاش در خارج از ليبي به 100 ميليارد دلار بالغ ميرسد.
انقلاب 17 فوريه مردم ليبي با واكنش بسيار تند و خشونتبار رژيم اين كشور و بويژه شخص قذافي مواجه شد و درپي آن هزاران تن از شهروندان بيدفاع اين كشور توسط نيروهاي امنيتي و مزدوران قذافي به خاك و خون كشيده شدند و سركوبها همچنان و با شدت بيشتر ادامه دارد.
با اين كه انقلاب مردم ليبي توسط قذافي و مزدورانش به شدت و با انواع سلاحها و از زمين و آسمان سركوب ميشود، امام مردم اين كشور همچنان مصمم هستند، تا تحقق خواستههاي خود و آزادي ليبي به انقلاب خود ادامه دهند و انقلابيون اين كشور موفق شدهاند، بر شهرهاي مختلف كشور مانند الزاويه، مصراته، بنغازي و راس لانوف مسلط شده و كنترل اين شهرها را بدست گيرند.
در صورت سرنگوني رژيم قذافي وي سومين ديكتاتوري است كه در سال جاري توسط قيام مردمي سرنگون ميشود. پيش از اين "بن علي " و "حسني مبارك " دو ديكتاور تونس و مصر و از همپيمانان ديرين آمريكا توسط انقلابهاي مردمي سرنگون شدند.