موجی سهمگین را تصور کنید که به سوی ساحل در حرکت است، اگر این موج با مانعی روبرو نشود به ساحل می رسد و روی ماسه ها می‎غلتد و به دریا بازمی‎گردد ولی اگر چنانچه این موج با مانعی همچون صخره و یا هر چیز دیگری روبرو شود اوج قدرت و عظمت خود را به نمایش می گذارد . این مثال تا حد قابل توجهی گویای استراتژی رسانه های غربی در مقابل وقایع اخیر خاورمیانه و خصوصاً مصر می باشد.
به عبارت دیگر کارشناسان و تحلیلگران کاخ سفید به این نتیجه رسیده اند که چاره‌ای جز تن دادن به حداقل خسارت ندارند و تلاش می کنند بحران پیش‏آمده را به هر نحو ممکن مدیریت نمایند.
دقیقاً به همین علت است که سردمداران کشورهای غربی به جای محکوم کردن قیام مردم مصر و دفاع همه‎جانبه از متحد و یار دیرینه خود رویکردی منافقانه در پیش گرفته و به صورت مخفیانه و علنی تلاش می کنند این موج خطرناک و ویرانگر را با کمترین خسارت به دریا بازگردانند.
در همین راستا دیپلماسی رسانه ای و تبلیغات سیاسی خبرگزاری های همسو با نظام استکباری نیز به وظیفه خطیر خود یعنی اداره جنگ روانی و تخریب روحیه دشمن مشغول هستند و ضمن پوشش خبری وقایع مصر با زیرکی هرچه تمامتر به دروازه‌بانی خبری پرداخته و با انعکاس زوایای خاصی از حرکت خودجوش جهان عرب هم به رسالت خبری خود عمل می کنند که البته چاره ای جز آن ندارند و هم با جهت‌دهی اخبار تلاش می‌کنند با انتشار عکس ها و تصاویر مسیر بازگشت موج به ساحل را هموار نمایند.
آنچه در این نوشته مورد تاکید است، اشاره به وظیفه رسانه های کشور های اسلامی در قبال وضعیت دنیای اسلام و امت اسلامی است .
قبل از هرچیز لازم است خوانندگان محترم به این نکته واقف باشند که رسانه های متعلق به کشورهای اسلامی و عربی هم‎اکنون در جایگاهی بسیار متفاوت نسبت به گذشته قرار دارند و با وجود کاستی ها و اشکالات فراوان در صورت آگاهی و درک شرایط موجود می توانند اجرای سناریوی ساخته و پرداخته غرب را با مانع جدی مواجه نمایند و اجازه ندهند فرصتی را که می‎تواند سرنوشت جهان عرب را تغییر دهد، به آسانی از دست برود.
رسانه های کشورهای اسلامی در سالهای اخیر و اتفاقاتی همچون انتشار کاریکاتور های موهن و ماجرای اهانت به قرآن این نکته را به اثبات رسانده اند که اگر در مورد موضوعی به اتفاق نظر و فهم مشترک برسند می‎توانند جریان بین المللی ارتباطات را متاثر ساخته و افکار عمومی دنیا را از منویات مسلمانان مطلع سازند.
به این ترتیب این انتظاری کاملا به‎حق است که در این شرایط حساس که دنیای اسلام در آستانه یک نقطه عطف تاریخی قرار دارد، کلیه رسانه های جهان اسلام به صورتی یک‏پارچه و تمام‏عیار وارد میدان شده و به رسالت واقعی خود عمل نمایند این موج عظیم و قدرتمند را به مسیری هدایت کنند که ریشه و بنیان همه دیکتاتورهای دست‎نشانده غرب را از جا برکند.
در همین راستا محورهایی را که به نظر می‌رسد در شرایط فعلی از اولویت بیشتری برخوردار هستند، برمی‌شماریم:
ارائه تحلیل در کنار اخبار : سازوکار جریان پرفشار بین المللی خبر به‏گونه‏ای رقم خورده است که امکان سانسور و خودداری از انتشار خبر عملا وجود ندارد و کثرت منابع خبری شرایطی را فراهم آورده است که همه شبکه ها و خبرگزاری ها چاره ای جز انتشار اخبار و رویدادهای سیاسی ندارند . آنچه در این بین سمت و سوی افکار عمومی را مشخص می‎کند، در واقع تحلیل ها و گفت‎وگوهایی است که در کنار اخبار از سوی رسانه های مختلف ارائه می گردد و اساسا وجه تمایز ضعف و قوت رسانه‎های مختلف میزان توانمندی در استنتاج منطقی از رویدادها و تحولات سیاسی است.
در همین راستا مصاحبه با شخصیت های جهان اسلام و افشای عمق ظلم و ستمی که در حق ملت‌های مظلوم منطقه روا داشته شده است و همچنین اشاره به توطئه های استکبار جهانی در به انقیاد درآوردن سران خودفروخته برخی از کشورهای اسلامی می تواند در بیداری امت اسلامی نقش بارزی ایفا نماید.
آسیب شناسی رسانه‎ای: بدون تردید رسانه های جهان اسلام نیز امروزه از آسیب ها و آفت های شکلی و محتوایی رنج می‌برند و وقت آن رسیده است که انسان‌های به ظاهر مسلمان و در باطن مرعوب را که عاملین اصلی آفت ها به شمار می روند، از دامن خود بزدایند و اجازه ندهند این خیزش عظیم به دلیل جنگ روانی رسانه های غربی و بی‎توجهی و پشتیبانی ضعیف افکار عمومی به کمترین ها رضایت دهند.
شاید کمتر کسی از این موضوع اطلاع داشته باشد که مسلمانان در جهان امروز در خصوص دسترسی به فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی در وضعیت بسیار ناگواری به سر می برند به طوری که هر 1000 نفر تنها به 50 نسخه روزنامه و 8 خط تلفن، 4 تلفن همراه، 3 کامپیوتر و سرعت معادلkb 15 سرعت اینترنت دسترسی دارند.
افشای ماهیت دیکتاتورهای دست‎نشانده: به دیگر سخن این وظیفه رسانه‌های جهان اسلام است که ماهیت و پیشینه خیانت‏بار افرادی همچون حسنی مبارک را که در طول نیم قرن گذشته نقش نماینده ویژه رئیس جمهور آمریکا در منطقه را ایفا کرده و تمامی پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های مختلف این کشور اسلامی را در جهت خواست و اراده رئیس بزرگ تنظیم و هدایت کردند، رسوا نمایند.
معرفی چهره ها و شخصیت های انقلابی: یکی از دستورالعمل های استکبار و صهیونیسم بین الملل برای اداره نظام الیگارشی نوین خنثی‌سازی و درهم شکستن هر گونه جنبش فکری با گرایش نسبت به اسلام حقیقی بود به عبارت دیگر در یک صد سال گذشته تمامی حرکت ها و جنبش‎های فکری با مشت آهنین نظام‏های حاکم مواجه می‏شد و سرکوب بی‎رحمانه شخصیت های انقلابی باعث شد که هم‏اکنون جهان عرب با فقدان شخصیت های انقلابی و واجد شرایط رهبری در این کشورها روبه‎رو است و نبود افرادی که بتوانند تکیه‎گاهی مطمئن برای ملت ها باشند، باعث شده است که حرکت ها و جنبش های فکری از پشتوانه مردمی مستحکمی بی‏بهره باشند و در نتیجه به آسانی مهار شده و رهبران آن تبعید و یا روانه زندان شوند .
به عبارت دیگر نظام حاکم بر این کشورها به گونه ای آموزش دیده بود که هر حرکت آزادی خواهان را در نطفه خفه می کرد و اجازه نمی داد که افراد و شخصیت های سیاسی در این کشورها ساخته و پرداخته شود، به‏طوری که هر فردی که بیم آن می رفت تا روزی بتواند رهبریت جنبش و جریان را به‏عهده بگیرد دستگیر و روانه زندان می شد و آن تعداد اندک شخصیت موجود نیز به دلیل دوری از وطن و قطع ارتباط، توانمندی خود را در اداره جریانات فکری را از دست دادند. در این نقطه نیز رسانه های کشور های اسلامی وظیفه دارند تا ضمن معرفی و زمینه سازی برای ظهور و بروز افراد و چهره های سیاسی بسترهای لازم را برای قرار گرفتن این افراد در کانون های هدایت جریان های مردمی مهیا نمایند.
برای رسیدن به این هدف رسانه های کشور های اسلامی می توانند ضمن شناسایی و کشف عناصر شاخص و بانفوذ از ظرفیت های خود برای معرفی و چهره سازی این افراد استفاده نماید. بدون شک امروزه بین مسلمانان نخبگان و چهره های فراوانی وجود دارد که در بستر تعالیم الهی رشد و نمو کرده و به بالاترین مدارج علمی و معرفتی دست یافته اند ولی به‏دلیل سکان‏داری رسانه ای غرب این افراد در گوشه و کنار کشور های مختلف به زندگی روزمره خود می پردازند و امّت اسلام از وجود آنها بی‏بهره است.
در بخش پایانی این نوشته لازم است اشاره کوتاهی به جایگاه بسیار حساس و نقش آفرین اتحادیه رادیو و تلویزیون‎های کشورهای اسلامی داشته باشیم چرا که در حال حاضر 180 رسانه در اقصی نقاط کشور های اسلامی به عضویت این اتحادیه درآمده است و بعد از گذشت نزدیک به 4 سال از تاسیس این اتحادیه بستر های لازم برای ایفای نقش این اتحادیه در جهت هم‎گرایی و هم‎افزایی رسانه های جهان اسلام فراهم شده است.
این اتحادیه امروز می تواند به عنوان محور وحدت و هم‏گرایی صدها شبکه تلویزیونی و رادیویی قرار گرفته و با محور قرار دادن موضوع انتفاضه اخیر در کشورهای مصر، اردن، تونس، یمن، و عربستان موجی از امید و شور انقلابی را در جهان اسلام رهبری نماید.
با کمال تاسف امروزه بیشتر تصاویری که از مصر و دیگر کشور های عربی منتشر می شود از زاویه دوربین و از دروازه سردبیران آمریکایی عبور می کند و طبیعی است که انتظار داشته باشیم زاویه دید و شاکله افکار عمومی دنیا نیز بر این اساس مهندسی شود و این درحالی است که رسانه های جهان اسلام از این توانمندی برخوردار هستند که همسویی و پشتیبانی کل امّت اسلامی با ملت مظلوم مصر، تونس و یمن را به تصویر بکشند و این اقیانوس آرام و بی‌کران را به خروش وادارند.
محمد اسماعیلی
کارشناس روابط بین الملل


دسته ها : سیاست
دوشنبه 1389/11/25 15:19
X