تقویم را که نگاه میکنیم، امروز برابر است با 13ربیعالاول که به نظر یکی از روزهای معمولی سال است. اما وقتی کمی دقت کنیم و یادمان بیاید که امروز، روز بعد از سالروز شهادت امام حسن عسکری (ع) است، لحظهای به ایمان و باورمان به امامت 12 وصی پیامبر خدا (ص) فخر میفروشیم و سالروز آغاز امامت قائم آل محمد (عج) را به شوق مینشینیم.
امامت چیست و چه کسی به این مقام نائل میآید؟ خداوند برخی بندگان شایسته خود را حکمت میآموزد تا وظیفه هدایت و رهبری امت را به عهده بگیرند. این انسانهای شایسته گاه در دوران بزرگسالی و حتی گاه در سالهای کودکی به این مقام نایل می شوند. مثلاً میدانیم که حضرت عیسی (ع) در گهواره بود که میان قوم یهود زبان گشود و از هدایت کردن مردم به وسیله خودش سخن گفت. یحیی نبی (ع) هم در کودکی به تکامل عقل و مقام هدایت رسید.
پس تاریخ، پیش از اسلام نمونههایی را ذکر کرده است که در آن کودکی مقام رهبری و هدایت امتها را یافتند و به این سبب است که رسیدن به امامت امام مهدی (عج) در سنین کودکی در ظرفین عقل و اندیشه انسانی ما جای میگیرد.
غیبت نیز مسألهای است که در قرآن به آن اشاره شده است و شاهدان این امر نیز پیامبران الهی بودهاند. ادریس، نوح، صالح، یوسف، موسی، سلیمان، دانیال و عیسی (علیهم السلام) به توجه به ویژگیهای خاص زمانی و مکانی، سالهایی را در غیبت به سر بردهاند و امام مهدی (عج) هم با توجه به خطر جانی که آخرین حجت خدا بر روی زمین را تهدید میکرد، به اذن الهی وارد دوران غیبت و پنهان شدن از انظار عمومی شد.
امام صادق (ع) دلیل غیبت امام عصر (ع) را خواست خداوند در جاری کردن سنت انبیاء میداند و این نشان میدهد که سخن از غیبت امام مهدی (عج)، سالها پیش از به دنیا آمدن ایشان بوده است. امام ششم شیعیان در جایی دیگر، در پاسخ به علت غیبت، فرمود: «غیبت به سبب امری است که اجازه نداریم آن را برای شما بیان کنیم. غیبت سرّی است از اسرار الهی و چون میدانیم که خداوند بزرگ حکیم است، آن را میپذیریم؛ اگر چه علت آن برایمان معلوم نباشد.»
در دوران شهادت امام حسن عسکری (ع) اقدام و توطئه بنیعباس برای حذف فیزیکی آخرین حجت خدا بر روی زمین سبب شد تا امام مهدی (عج) به امر خداوند از نظرها غایب شود؛ به طوری که حتی شیعیان خاص نیز جز در موارد نادر از دیدار ایشان محروم گشتند. البته در این زمان نیز رابطه امام و امت به کلی قطع نشد و مردم به وسیله نایبان خاص آن حضرت، که همگی از بزرگان شیعه و برگزیدگان امام عصر (عج) بودند، با امام خود رابطه برقرار میکردند. این نوع ارتباط باعث شد تا چندی بعد شیعیان نقش عالمان و فقیهان شیعی را بیشتر درک کنند و در شرایط غیبت امام، با استفاده از دانش و علم و عمل این فقیهان، وظایف دینی خود ر ا دانستند.
البته این موارد که ذکر آنها رفت، به سادگی حاصل نشد. تولد حضرت مهدی (عج) به امر امام حسن عسکری (ع) پنهان ماند تا جان کودک بزرگوارش در امان بماند. امام مهدی (عج) سالهای آغازین عمر خود را به دور از جامعه مردم میزیست و با افراد اندکی معاشرت داشت. همین دوری از انظار باعث شد تا عموی آن حضرت که نامش جعفر بود به فکر برعهده گرفتن رهبری امت اسلامی و رسیدن به منافع دنیایی باشد که البته با شجاعت کودکی پنج ساله مواجه شد که امامت را خدا به او سپرده بود.
«ابوالادیان» از خادمان امام حسن عسگری (ع) در تشریح این واقعه میگوید: صدای شیون از منزل امام حسن عسگری (ع) بلند بود و جعفر بن علی، برادر آن حضرت را نیز دیدم که بر در خانه نشسته بود و شیعیان نیز او را تسلیت و تبریک میگفتند. (تسلیت برای رحلت برادر و تبریک برای جانشینی) با خود گفتم که اگر این شخص امام باشد، امامت از بین میرود! زیرا من پیشتر او را میشناختم ... در این حال عقید خادم بیرون آمد و به جعفر گفت: «آقای من! برادرت را کفن کردند. برخیز و بر او نماز گزار.» جعفر و شیعیان همراه وی داخل شدند. چون در خانه جای گرفتیم، دیدیم که پیکر حضرت عسگری صلوات الله علیه را کفن کرده برروی تابوتی نهادهاند. جعفر پیش ایستاد که بر برادر نماز گزارد. چون خواست که تکبیر گوید، ناگاه کودکی گندمگون، پیچیده موی و گشاده دندان بیرون آمد و ردای جعفر را کشید و گفت: «ای عمو! پس بایست که من سزاوارترم به نماز بر پدرم.»
جعفر که رنگ از چهره اش پریده بود عقب رفت و آن کودک پیش ایستاد و بر پدر نماز خواند.
خبر وجود فرزندی از امام حسن عسگری (ع) انتشار یافت و مأموران حکومتی به سعایت جعفر کذاب بر تفتیش و جستوجوی خود شدت بخشیدند. در این راه آزار و اذیتهای فراوان برای خانواده حضرت عسگری (ع) فراهم آوردند؛ ولی تلاشهای آنان حاصلی در بر نداشت.
جعفر کذاب نیز از ادعای خود طرفی نبست و تنها توانست میراث آن حضرت را به یغما ببرد. در هر حال سلسه امامان دوازدهگانه از هم نگسست و امامت الهی ادامه یافت. ولی پیگیری و تعقیب دشمن خطری بس جدی بود که جان امام دوازدهم را تهدید میکرد. همین امر و پارهای از عوامل دیگر ایجاب میکرد که آن حضرت در غیبت به سر برند و به دور از دیده مردم زندگی کنند.