جایگاه وقایع بزرگ تاریخی، با توجه به اهمیتشان و میزان تأثیری که بر افراد و اجتماع دارند، سنجیده می‌شوند. همچنین سنت الهی از آغاز خلقت این بوده که قبل از وقوع حوادث مهم، یا پیش از تولد انسان‌های تأثیرگذار، همواره جامعه را از آمدن و وقوع آنها آگاه کند. هدف از این اطلاع‌رسانی‌های پیش از موعد، چیزی جز مهیا کردن اذهان عمومی جامعه و بسترسازی برای آن شرایط نیست و بر همین اساس، پیامبران همواره به آمدن پیامبران اولوالعزم بشارت می‌دادند.
قرآن کریم در آیه 6 سوره «صف» حضرت یحیی (ع) را به عنوان بشارت دهنده به ظهور مسیح معرفی می‌کند و مسیح به آمدن پیامبری به نام «احمد» بشارت می‌دهد. بر همین اساس از همان آغاز دین مبارک اسلام، پیامبر و پیشوایان معصوم به آمدن فردی از آل محمد بشارت می‌دادند که منجی عالم بشریت خواهد بود.
حال در توصیف منجی باید گفت که؛ انسانی کامل و دادگستر که جامعه اسلامی و جهانی را به آمال و آرزوهای دست نیافته خود خداهد رساند و منطق زورگویی را به منطق عدالت تبدیل خواهد کرد.
پیامبر (ص) آنقدر بر این مسأله پای فشردند و از زوایای گوناگون به این رویداد پرداختند که هم اکنون اهل سنت، در اصل عقیده به مهدویت با شیعیان شریک هستند و تفاوت ایشان با شیعه در اعتقاد به زنده بودن حضرت است و به جرأت می‌توان گفت که هیچ کتاب معتبری از کتب اهل سنت نیست که احادیث مربوط به امام مهدی (عج) در آن بسیار پررنگ نباشد.
البته حضور عنصر مهدویت در کتاب‌ها و جوامع شیعی پررنگ‌تر است. بحث مهدویت به برکت احادیث نبوی در میان اهل سنت و به برکت همان احادیث نبوی و روایات معصومین در میان شیعیان، همواره بحث زنده‌ای بوده و خواهد بود و البته امام حسن عسکری (ع) در تبیین بحث مهدویت نقش بارزی را ایفا کرده است.
تمام این تأکید‌ها و پافشاری‌ها از سوی پیامبر اسلام و نیز از سوی ائمه و پیشوایان معصوم به دو جهت اهمیت رخداد ظهور مهدی (عج) و بسترسازی و مقدمه‌چینی برای ظهور آن حضرت بوده است.
بنابراین امام حسن عسکری (ع) از مقوله معرفی مهدی موعود مستثنی نبود. حتی به علت قرابت زمانی به زمان تولد حضرت مهدی (ع) و آغاز دوران غیبت بعد از پنج سال، رسالت سنگین‌تری در بسترسازی مسأله مهدویت، هم از نظر مفهوم و هم از نظر مصداق داشت.

* مسئولیت مهم امام حسن عسکری (ع) در معرفی و تبیین اندیشه مهدویت

فعالیت‌های ابن امام در حوزه مهدویت را در چند بخش می‌توان تشریح کرد؛ تداوم روند بسترسازی و آماده‌سازی اذهان عمومی برای مسأله مهدویت و صد البته با تأکید بیشتر به خاطر نزدیک شدن زمان تولد فرزندش، همچنین آماده‌سازی شیعیان برای دریافت خبر ولادت امام مهدی (عج) طی چندین مرحله از جمله فعالیت‌های امام حسن عسکری در این زمینه بوده است.
یکی از این اقدامات، دادن خبر ولادت قریب‌الوقوع «مهدی» به یاران و نزدیکانش بود. به عنوان نمونه در جلد 3 کتاب «اثبات الهداة» آمده است که؛ محمد بن عبد الجبار، از امام حسن عسکری (ع) پرسید که امام بعد از شما کیست؟ پاسخ داد: «امام و حجت خدا بعد از من پسر من است که نام وکنیه‌اش با نام و کنیه رسول خدا (ص) یکی است. وی آخرین خلیفه و حجت خداست.» پسر عبدالجبار پرسید: مادر او کیست؟ امام فرمود: «مادر وی از نوادگان قیصر روم است. آگاه باشید که او به زودی متولد می‌شود و پس از یک غیبت طولانی ظهور خواهد کرد.»
گواهی دادن برای مردم که مهدی موعود متولد شده است و همچنین اشاعه دادن این خبر بین شیعیان به مناسبت‌های گوناگون و دادن عقیقه به این مناسبت از دیگر فعالیت‌های امام حسن عسکری (ع) در باب معرفی منجی و امام آخرالزمان بود.
حفظ جان حضرت و اقدامات پیشگیرانه، نظیر ازدواج با همسری غیر بومی به خاطر لیاقت ایشان و نیز ناشناخته ماندن فرزند و ازدواج بدون سر و صدا و جلوگیری و دور نگه‌داشتن ایشان حتی از انظار اقداماتی بود که امام حسن عسکری (ع) برای فرزند خویش انجام داد.
معرفی امام زمان برای اصحاب خود برای اینکه قابلیت‌های الهی مهدی (عج) برای اصحاب آشکار شوند و بعد از امام حسن (ع) در امامت او تردید نکنند، از دیگر اقدامات این امام بود. به عنوان مثال می‌توان به برخی روایات مستند اشاره کرد.
از جمله در جلد 2 «کمال‌الدین» آمده است؛ سعد بن عبدالله قمی، همراه با احمد بن اسحاق، نزد امام حسن عسکری (ع)‌ رفتند، ایشان که هدایای شیعیان قم را نیز همراه داشتند، پسر بچه‌ای را نزد امام یافتند، که از تک تک هدایایی که شیعیان فرستاده بودند و فرستنده آنها خبر داد و نیز به مشکلات و پرسش های دشوار سعد بن عبدالله پاسخ داد.
به این ترتیب امام عسکری (ع) حضرت مهدی (عج) را برای اصحاب خود کاملاً شناساند و اصحاب، قابلیت‌های الهی مهدی موعود را دیدند و به همین خاطر، پس از شهادت امام حسن عسکری (ع) خواص و یاران ایشان همه متفق‌القول، قائل به امامت حضرت مهدی (ع) شدند.

* آماده‌سازی مردم برای مواجه شدن با پدیده غیبت

همچنین بسترسازی و زمینه‌سازی برای مواجه شدن مردم با پدیده غیبت امام عصر از دیگر اقدامات مهم امام حسن عسکری (ع) بود. آگاه کردن مردم از مشکلات و آسیب های دوران غیبت، از جمله‌ کارهای امام در این خصوص بوده است.
جامعه شیعی همیشه عادت کرده بود که با امام خویش مرتبط باشد. امام سنگ صبور ایشان بود و مردم حوائج مادی و معنوی خویش را با ائمه معصومین در میان می‌گذاشتند و پاسخ می‌گرفتند. حال که بنا بود به خواست و مشیت الهی، امام برحق تا مدتی نامعلوم از دیده پیروان پنهان بماند، این کار برای پیروان سخت و آسیب‌های فراوان و خطرناکی را ممکن بود در پی داشته باشد. این زمان بود که آگاهی از آسیب‌های احتمالی دوران غیبت، گذار از دوران غیبت را آسان‌تر می‌کرد.
امام حسن عسکری (ع) با توجه به آن شرایط به بیان برخی از این مشکلات پرداخت. طبق آنچه که از روایات شیعی معتبر به دست ما رسیده است، امام حسن (ع) بارها عنوان کرده بود که دوران غیبت بسیار طولانی است و این طولانی بودن باعث می‌شود، بسیاری از افرادی که ایمان ضعیفی دارند، اعتقادشان سست شود. همچنین فرموده است؛ هر از گاهی عده‌ای سودجو یا نادان برای ظهور و به پایان رسیدن دوران غیبت، وقت معین می‌کنند، اما تمام آنان که به تعیین وقت می‌پردازند ، دروغگویانی بیش نیستند و ظهور حضرت را جز خدا کسی نمی‌داند.
سیاست فروکاستن ارتباط را که از زمان امام هادی (ع) و با نزدیک شدن دوران غیبت، عملیاتی شده بود، پررنگ‌تر کرد و تلاش کرد تا ارتباط مستقیم با شیعیان را به کمترین حد ممکن برساند. این کار باعث می‌شد که شیعیان با وضع جدیدی که در انتظارشان است انس گرفته و دچار آسیب‌های روحی نشوند.

* راهکارهای امام حسن عسکری (ع) برای رفع مشکل شیعیان در زمان محدودیت‌های ارتباطی

درباره این که امام در آن زمان چگونه حوائج مردم را پاسخ می‌داد باید گفت؛ امام از طریق شبکه گسترده‌ای از وکلا که در بیشتر مناطق اسلامی، به خصوص بلاد شرقی که شیعیان ساکن بودند و همچنین از طریق مکاتبه و فرستادن نامه مسایل مربوط به شیعیان را رسیدگی می‌کرد.
جا انداختن مسأله نیابت خاصه در دوران غیبت صغری از دیگر مسایل مهم بود که توسط امام حسن (ع) انجام شد. امام حسن عسگری (ع) با دو گونه محدودیت مواجه بود. یک محدودیت که از سوی دستگاه سیاسی و حکومت وقت برای ایشان تدارک دیده شده بود تا امام با شیعیان ارتباط نداشته باشد و جلوی تولد امام زمان را بگیرند و محدودیت دیگر، کم بودن ارتباط با شیعیانش بود که خود امام برای تمرین دادن آنها به این محدودیت تن داده بود. در حقیقت، امام پروژه عظیم و طاقت‌فرسای غیبت ولی خدا را در مقیاس آزمایشی مطرح و به اجرا گذاشته بود و از آن زمان، مؤمنین را به غیبت و عدم ارتباط با امام خویش عادت می‌داد.
از سوی دیگر، امام به شیعیان خود می‌آموخت که سؤالات و مسائل خویش را از طریق وکلای تعیین شده با امام در میان بگذارند. این روند، در دوران غیبت صغری ادامه پیدا کرد و امام زمان (عج) با مردم به شکلی محدودتر از طریق نواب خاص خود که 4 نفر بودند، ارتباط برقرار می‌کرد. امام حسن عسکری با مطرح کردن بحث وکلا در سراسر جهان اسلام وگواهی گرفتن برآن، در حقیقت این مسأله را به عنوان یک شیوه برای حل مسأله عدم ارتباط مطرح کرد.


دسته ها : مذهبی
شنبه 1389/11/23 17:45
X