کتاب خاطرات محمود عباس از جمله اسنادی است که می تواند برای محققین روند سازش و علاقمندان حوزه فلسطین مفید باشد چراکه عباس از جمله کلیدی ترین مهره های روند سازش بوده است.
اگرچه این خاطرات بیشتر حول محور مذاکرات اسلو و قبل از آن دور می زند ولی اطلاعات ناب آن درباره نوع نگاه مبارزان فسطینی با گرایشات غیر اسلامی و غیر جهادی، نحوه ارتباط آنها با گروههای صهیونیست از ابتدا تا کنون و روند سازش می تواند برای مخاطبان آن جالب باشد. ضمن اینکه قاعدتا نباید از این کتاب انتظار داشت تا با نگاه جهادی و اصیل مقاومت به موضوع بنگرد.


* همیشه پاسخ این بود که نمی توان قطعنامه‌های سازمان ملل را پذیرفت

روزها می گذرد... در هر دیداری که هیئت اعزامی فلسطینی به مسکو انجام می دهد، آندریه گرومیکو خطاب به این هیئت فلسطینی می گوید: تا زمانی که این دو قطعنامه (242 و 338) را نپذیرید، هیچ راهکاری وجود ندارد. این برگه ها چک های هنگفتی هستند که در دستان شما قرار دارند. باید در زمان مناسب آنها را استفاده کنید. نباید تأخیر کنید. زیرا زمانی می آید که تاریخ چک ها گذشته و اعتبار آنها ساقط شده اند. امیدوارم شما این چک را به ما بدهید تا به واسطه آن با آمریکایی ها، اروپایی ها و اسرائیلی ها حرف بزنیم. شاید که برای شما راه حلی پیدا کنیم. اما همیشه پاسخ این بود که نمی توان این قطعنامه را پذیرفت.

* بسیاری از این گروههای فلسطینی مارکسیست شدند تا نشان دهند مانند شوروی هستند

برخی از گروههای فلسطینی به دنبال رابطه با شوروی بودند. آنان شوروی را رمز و نماد پیشرفت و سوسیالیسم می دانستند و این کشور را هوادار ملت های مظلوم و ستمدیده و پشتوانه جنبش های آزادی بخش جهان قلمداد می کردند. بسیاری از این گروههای فلسطینی -اگر نگوییم بیشتر آنها- مارکسیست شدند تا نشان دهند که با شوروی همانند هستند. آنان برای خود نوعی از روابط هم پیمانی و ائتلافی با شوروی را رقم می زدند تا با مناسبت و بدون مناسبت به آن افتخار کنند. اما شوروی ها چیزی از این روابط نمی دانستند. زیرا تنها عاملی که ما را با آنان پیوند می داد، مسأله خاورمیانه بود. مسأله ای که آنان فقط از راه قطعنامه 242 به آن فکر می کردند. همان قطعنامه ای که ما آنرا نمی پذیریم... به همین دلیل در بسیاری از موارد آنان می پرسیدند، وقتی ما بر سر مبنا یعنی تنها عامل پیوند دهنده دو طرف (قطعنامه 242 شورای امنیت) بایکدیگر اختلاف داریم، نوع و اساس ائتلاف استراتژیک میان ما چیست و چگونه است؟

* توصیه شخصیت های فلسطینی برای لغو محاصره بیروت و حفظ سازمان آزادی بخش

در سال 1982 و به هنگام محاصره سه ماهه بیروت، برخی از شخصیت های سیاسی فلسطینی از عمان پیامی را برای سران حاضر در بیروت فرستادند. این پیام از سوی ابراهیم بکر و یاسر عمرو (دو وکیل و عضو کنونی کمیته اجرایی) به امضا رسیده بود. در این نامه پیشنهاد شده بود که پذیرش دو قطعنامه 242 و 338 شورای امنیت، به طور آنی اعلام شود. زیرا چنین اقدامی می تواند به برداشته شدن محاصره بیروت و حفظ سازمان آزادی بخش و نیز تغییر فضای خصمانه بین المللی بر ضد این سازمان، کمک کند.

* طرح بورقیبة و ملک فهد در اجلاس دوم فاس برای حل مشکلات خاورمیانه

پس از پایان محاصره بیروت، اجلاس دوم فاس در سال 1982 برگزار شد. در این اجلاس مقرر گردید برای حل مشکلات خاورمیانه اصول و مبانی زیر مبنای کار قرار گیرند. این اصول، با تکیه به مبانی و اصول قوانین بین الملل، طرح ابتکاری رئیس جمهور تونس بورقیبة و ملک فهد و نیز با توجه به نکات و ملاحظات اظهار شده از سوی دیگر پادشاهان و سران اتخاذ و نهایی شده بودند:

اول: عقب نشینی اسرائیل از همه اراضی عربی اشغال شده سال 1967، از جمله شهر قدس عربی.

دوم: از بین بردن شهرک های اسرائیلی ایجاد شده در اراضی اشغالی پس از 1967 میلادی.

سوم: تضمین آزادی عبادت و انجام شعائر دینی برای همه ادیان در اماکن مقدس.

چهارم: تأکید بر حق فلسطینی ها در تعیین سرنوشت و دنبال کردن حقوق مسلم میهنی خود به رهبری سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان تنها نماینده قانونی این ملت و جبران و پرداخت خسارت به کسانی که تمایلی به بازگشت ندارند.

پنجم: قرار گرفتن کرانه باختری رود اردن و غزه در اشراف سازمان ملل به مدت چند ماه و به عنوان دوره انتقالی.

ششم: ایجاد حکومت مستقل فلسطینی به پایتختی قدس.

هفتم: ایجاد ساز و کار صلح برای همه کشورهای منطقه از جمله حکومت مستقل فلسطین از سوی شورای امنیت سازمان ملل.

هشتم: شورای امنیت، مسئول سلامت اجرای این مبانی و اصول است.

* نباید با افتخار از دستاوردهای انتفاضه و مقاومت سخن گفت

انتفاضه مردم فلسطین در تاریخ 7/12/1987و به منظور رهایی از اشغال شروع شد. باید برای این انتفاضه قواعدی سیاسی تعیین می شد تا به یک موج گذرا تبدیل نشود که هنوز نیامده، از بین برود.
سخن از قواعد سیاسی برای انتفاضه نیاز به عقل و خردی دارد که خود را به خطوط قرمز محدود نکند و اسیر شعارهای متعصبانه نباشد. عقلی که با احساس مسئولیت نسبت به منافع، نیازها و خواسته های ملت فلسطین تصمیم گیری کند. این عقل نباید با افتخار از دستاوردهای انتفاضه و قربانیان آن سخن بگوید. عقلی که حاضر نشود از کودکان و فرزندانی که شب و روز خود را در مبارزه با ارتش اشغالگر سپری می کنند، سخن گفته شود، اما برای آینده آنان، مدارس، بهداشت، زندگی این فرزندان (که فقط خداوند از آن آگاه است) تدبیری اندیشیده نشود. نباید این عقل درباره مقاومت و پایداری ملت ما سخن بگوید، اما به زندگی، درمان، آموزش و دیگر خدمات زندگی بشری و ساده ترین نیازهای آن فکر نکند.


دسته ها : سیاست
شنبه 1389/11/23 12:18
X