مفهوم امردین
بی گمان یکی از مسئولیت ها و وظایف مؤمنان، زنده نگه داشت امر دین است. امر دین به معنای مجموعه ای از آموزه های اجتماعی دین است. اگر دین به معنا و مفهوم مجموعه ای از گزاره های معرفتی و دستوری برای شناخت موقعیت خود در هستی و کوتاه ترین و آسان ترین راه رسیدن به کمال مطلق، مجموعه ای که مرتبط با امور اجتماعی و هنجاری جامعه است امر دین است در دین همواره سخن از دو وظیفه مختلف ولی در راستای یک دیگر است. بخشی که انسان را با خود و خدا و هستی آشنا می سازد و برانسان است که با شناخت خود و خدا و هستی اعمال و رفتاری را انجام دهد که وی را به کمال برساند و تزکیه نفس و تکامل شخصیتی بیابد و بخشی دیگر که به عنوان اقامه دین از آن تعبیر می شود.
بسیاری از اوقات درباره قیام حضرت ابی عبدالله شنیده شده که آن حضرت برای اقامه دین و احیای سیره جدش و نیز اقامه نماز و زکات و امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد. پرسش این است که اقامه دین و یا نماز چه تفاوتی با نمازگزاری دارد؟ مگر نه این است که در زمان معاویه و حتی یزید مردم به مساجد می رفتند و نماز را اقامه می کردند و نمازهای جماعت، پرجمعیت و انبوه برگزار می شد؟ پس چرا آن حضرت قیام خویش را به اقامه نماز و یا زکات مرتبط می سازد؟ مگر نه این است که در همه زمان های عصر نخستین اسلام در مدینه زکات و نماز بوده است ولی چه شد که امام این گونه دعوت خویش را توجیه می کند و به آن دلیل و مشروعیت می بخشد.
به نظر می رسد که ریشه این تفاوت نگرش و زاویه دید را می بایست در تلقی هر یک از دو گروه مقابل، جست وجو کرد. آن چه آن حضرت را وا می دارد که قیام کند و حتی برای اقامه آن دست به شمشیر برد و خون خویش و اقوام و خویشان را در راه آن بریزد تفاوتی است که در نوع تحلیل و برداشت از واژه اقامه و نیز مسئله امر دین وجود دارد.
در حال حاضر در بسیاری از کشورهای اسلامی نمازهای انبوه و پرجمعیتی برگزارمی شود و مردم بسیاری زکات خویش را پرداخت می کنند و حتی در اجرای آن ذره ای کوتاه نیامده و عقب نشینی نمی کنند ولی با این همه در تحلیل شیعیان مردم همان کشور متهم به عدم اقامه امر زکات و نماز می شوند؟
پرسش این است که مراد از اقامه و یا امر چیست؟ چه تفاوتی میان نمازگزاری و دادن زکات با اقامه نماز و یا زکات و یا هر امر دیگری است؟
نگرش شیعی به امر دین
به نظر می رسد که در تحلیل و تبیین شیعی تفاوت ماهوی میان نمازگزاری و اقامه نماز و یا زکات دادن با اقامه آن و یا حتی دین داری و یا اقامه دین وجود دارد. در تحلیل شیعی اقامه دین و یا نماز و یا امر به معروف و نهی از منکر به معنای آن است که مردم برای اهداف واقعی آن قیام کنند و همه اعمال و رفتارهای خویش را براساس آن سامان دهند. در یکی از آیات قرآنی درباره رهبانیتی که مسیحیان در سده سوم و چهارم بدعت گذاشته بودند و به غارها می رفتند تا دور از شاهان ستمگر، در انتظار منجی موعود و پیامبر آخر زمان که حضرت عیسی(ع) مژده آمدنش را داده بود به عبادت و پرستش خداوند بگذرانند، این مطلب آمده است که ایشان در این کار خویش نتوانستند چنان که با خود عهد و پیمان بسته بودند عمل کنند؛ زیرا آنان زمانی که پیامبر(ص) ظهور کرد برخلاف انتظار به ایشان ایمان نیاوردند و حتی از در مخالفت با او وارد شدند. این جاست که قرآن ایشان را نکوهش می کند که برخلاف اصول و مبانی و اهداف خویش عمل کردند و به اصول رهبانیت در این بخش نیز وفادار نماندند.
ولایت، ستون اساسی دین
این بدان معناست که آنان هدف خویش را فراموش کرده و برخلاف آن اقدام کردند. دین نیز این گونه است. هدف از دین چنان که قرآن بیان می کند ایجاد نظام ولایی در نظام اجتماعی جامعه ای است که از آن به امت نمونه یاد می کند. هدف این است که نظام ولایی ایجاد شود و مردم در آن جامعه بتوانند با مدیریت انسان کامل و معصوم به کمال لایق و شایسته خویش دست یابند. از این رو در آیات سوره مائده چندین بار به این مسئله اشاره می کند که نظام ولایی تا چه اندازه مهم و از جایگاه اصلی و بنیادین برخوردار می باشد. از این رو قرآن به پیامبر هشدار می دهد که اگر ابلاغ حکم ولی الله اعظم را به مردم نرساند و برای نظام ولایی، مدیر و مدبری پس از خویش معرفی نکند در حقیقت دین ناقص مانده و ابلاغ رسالت به تمام انجام نشده است. براین اساس زمانی که ولایت امیر مؤمنان(ع) در روز غدیر خم بیان می شود خداوند آن را روز اکمال دین و اتمام نعمت عظمای الهی برمی شمارد.
بنابراین هدف از دین، تحقق نظام ولایی در امت و جامعه انسانی است که اگر این امر فراموش شود در حقیقت دین، ناقص و عملی نارساست. بر این اساس است که گفته شده هر عملی در صورتی مقبول درگاه خداوندی است که براساس نظام ولایی و مقبولیت ذات باری تعالی انجام شود و اگر شخصی، ولایت نظام ولایی را نپذیرد در حقیقت تمام اعمال و رفتار صالح او باطل و بی ارزش است. از این رو گفته شده ستون اساسی دین و بنیاد آن، ولایت و پذیرش آن است.
بنابراین لازمه اقامه دین و یا هر امر دیگر آن است که براساس نظام ولایی انجام شود. و اگر بهترین اعمال و بزرگ ترین اجتماعات برای نماز انجام شود ولی نظام ولایت در نماز مورد توجه نباشد در حقیقت دین اقامه نشده و تنها شکل و صورت نماز انجام شده است. در حقیقت این ولایت است که به نماز و هر عمل عبادی دیگر معنا و مفهوم می بخشد.
امر در کاربردهای قرآنی هرگاه مرتبط با اعمال مردم باشد به معنا و مفهوم امور اجتماعی و سیاسی است. از این رو سخن از اولوالامر به معنای صاحبان امور اجتماعی مردم است. اینان اشخاصی هستند که امور اجتماعی و سیاسی مردم و جامعه را مدیریت می کنند. بنابراین اقامه امر به معنای آن است که شخص براساس نظام ولایی، امور اجتماعی و سیاسی مردم را مدیریت کند.
قیام امام حسین(ع) برای اقامه امر دین یعنی همان نظام ولایی و برپایی آن بود. اگر در روایات به اموری چون اقامه نماز و زکات و امر به معروف و نهی از منکر اشاره شده در حقیقت به نمونه هایی از مصادیق امر دین اشاره شده است. زمانی که امام معصوم و کامل مرتبط با نظام ولایی، نمازی را اقامه می کند یعنی آن را بر پایه نظام ولایی به سمت و سوی کمالی آن که اهداف اصلی دین است رهنمون می سازد.
در روایتی از امام رضا(ع) آمده است که مردم را دعوت کنید تا امر ائمه را احیا و زنده نگه دارند. در حقیقت از وظایف مردم و شیعیان این دانسته شده که حقیقت دین را که نظام ولایی است احیا و زنده نگه دارند.
آن حضرت(ع) در روایت سلسله الذهب به این مسئله به گونه ای دیگر اشاره می کند. روایت سلسله الذهب به این معناست که همه زنجیره روات حدیث که از خدا نقل می شود انسان معصوم و کاملی می باشند. در این سلسله که امام رضا(ع) آن را نقل می کند وی از پدر خویش از پدران خویش تا رسول الله و رسول الله از جبرئیل و جبرئیل از خدا نقل می کند که خداوند فرمود: لااله الاالله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی. همه کسانی که با وی همراه بودند از دولتمردان جاسوس مامون و دوست داران امامت و ولایت و نویسندگان روایت، براین نکته آگاهی یافتند. تا این جا حدیث، هیچ تفاوتی با دیگر مبانی دینی که مامون آن را تبلیغ و اهل سنت بدان عمل می کردند ندارد. تا این جا همین مسئله مطرح است که نمازی به پا می شود و زکاتی داده می شود و این لااله الا الله نیز دژی است که هرکسی می تواند با ایمان بدان وارد آن شود و از عذاب الهی ایمن شود؛ این مسئله همانند نماز خواندن و زکات دادن ارتباطی با ولایت و نظام ولایی ندارد و مشکلی را برای بی ولایت مداران ایجاد نمی کند.
پذیرش نظام ولایی، شرط نجات
ولی امام در ادامه حدیث مسئله ای را مطرح می سازد تا تفاوت میان دین کامل و دین ناقص آشکار شود و بحران مشروعیت دولت طاغوتی مامون را همانند بطلان دولت یزید آشکار نماید. این گونه است که تفاوت نظام ولایی و اقامه امر دین با دین داری معمولی و ناقص آشکار می شود.
زمانی که همه آرام گرفتند و تصور کردند که دین داری به این سادگی است بنابراین دین در سایه طاغوت و دولت باطل تفاوتی با دیدن در نظام ولایی ندارد و بود و نبود امام و انسان کامل، اثری در بهشت و دوزخ رفتن انسان ها ندارد ناگهان آن حضرت(ع) سر از کجاوه بیرون می آورد و خورشید حقیقت «امرنا» و اقامه دین را تبیین و روشن می سازد. آن حضرت(ع) می افزاید: اما بشرط ها و شروطها و انا من شروطها؛ اما این که گفته شد لااله الا الله دژی است که هر که در آن درآید ایمن از عذاب دوزخ شود زمانی است که به شرط و شروط آن عمل کرده باشد و یکی از مهمترین شروط آن درحال حاضر ولی الله اعظم است که مصداق کنونی و امروزی آن من هستم. به این معنا که هرعملی زمانی مشروعیت و کمال می یابد و می تواند تاثیرگذار باشد که با امر ما اهل بیت ارتباط پیدا کند. بنابراین اگر کسی بخواهد نجات یابد ناچار می بایست نظام ولایی را بپذیرد وگرنه امید بهشت و رهایی از دوزخ را نمی بایست داشته باشد.
این مسئله موجب شد تا نقش اکمال دین و تاثیر آن در عملکرد دین داران آشکار شود. حضرت رضا(ع) به خوبی به همان مسئله اشاره می کند که خداوند در سوره مائده به عنوان اکمال دین از آن یاد می کند. در حقیقت اگر تمام دین، ایمان به توحید باشد این توحید زمانی معنا و مفهوم می یابد که در نظام ولایی قرار گیرد. دین بی ولایت دین نیست و هیچ تاثیر و اثری برای رهایی انسان ندارد. از این رو گفته اند که میان نمازگزاردن و اقامه نماز و میان دین داری و اقامه دین تفاوت ماهوی است.
ضرورت احیای نظام ولایی
حضرت رضا(ع) از شیعیان خویش می خواهد که امر ما را احیا و زنده کنید. این همان سخن پدر بزرگوار ایشان است که وقتی از وی خواسته شد که محدوده فدک را بگوید تا هارون آن را به ایشان بازگرداند فرمودند نمی تواند آن را مشخص کند؛ زیرا هارون حاضر به دادن فدک با محدوده واقعی آن نیست و هنگامی که با پافشاری هارون آن حضرت محدوده فدک را گفت همان مرزهای دولت هارونی از بلخ تا آفریقا از سند تا مدیترانه و از فارس و مراکش و همه ممالک اسلامی آن زمان بود. این بدان معنا بود که فدک، زمین خاص نیست، بلکه مکتب است که همان نظام ولایی است و اگر کسی می خواهد امر ایشان را بازگرداند می بایست همه آن چه را غصب کرده اند بازگرداند. احیا و زنده نگه داشتی که آن حضرت به شیعیان بیان می کند همان زنده نگه داشتن نظام ولایی است که کمال دین آن است و همه امامان(ع) به اشکال مختلف برای زنده نگه داشتن: آن کوشیدند، گاه با جنگ و گاه دیگر با صلح و گاه دیگر با دعا و ادعیه ها و زمانی دیگر با آموزش و تعلیم و تربیت. بنابراین اگر بخواهیم اقامه دین داشته باشیم و یا اقامه امر الهی را به طور کامل انجام دهیم می بایست نظام ولایی را ملاک و معیار عمل خویش قرار دهیم که پذیرش و مقبولیت دین و اعمال دینی به پذیرش ولایت است و بس.

دسته ها : مذهبی
يکشنبه 1387/12/11 23:58
X