اعتماد سازی، وعده‌ای که عملی نشد
.................................................
یکی از وعده‌هایی که اوباما با تمسک به آن پا به درون کاخ سفید گذاشت ،بهبود روابط با جهان اسلام به طور عام و حل بحران فلسطین به صورت ویژه بود.وی در سخنرانی‌اش در دانشگاه قاهره از" دین اسلام به عنوان بخشی از تاریخ آمریکا " نام برد و ابراز امیدواری کرد که در آینده شاهد آغازی دوباره در روابط توام با اعتماد اسلام و آمریکا باشد.
البته رئیس‌جمهور جدید ایالات متحده بخوبی می‌دانست که یکی از موانع بهبود این رابطه موضوع فلسطین است، لذا ضمن اشاره مجدد به حمایت مداوم کشورش از رژیم صهیونیستی ، تنها راه حل برای دو طرف را تشکیل دو دولت فلسیطنی و صهیونیستی دانسته و بر نقشه راه و طرح صلح عربی تاکید کرد. وی از حماس خواست به مقاومت پایان داده و رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد و در مقابل این رژیم نیز به ساخت شهرکها پایان دهد.
اما واکنش دولت اوباما به جنگ 22 روزه غزه بعنوان اولین آزمون در مناقشه فلسطین ، برای مسلمانان مایوس کننده بود. آمریکا در این جنگ ضمن محکوم کردن حماس تنها از رژیم صهیونیستی خواست تلاش خود را برای جلوگیری از آسیب دیدن غیرنظامیان به کار گیرد.
دراین رویداد بار دیگر مشکل اصلی دولت آمریکا در ارتباط با جهان اسلام یعنی نفوذ لابی صهیونیسم در ارکان قدرت ایالات متحده ، قدرت نمایی کرد. این قدرت نمایی به همین جا متوقف نماند . هنگامی که اوباما از رژیم اشغالگر قدس خواست به سیاست شهرکسازی پایان داده و یا آن را موقتا به حال تعطیل درآورد و با پاسخ منفی نتنانیاهو مواجه شد در نهایت سکوت اختیار کرد.
این مسئله به خوبی گویای این بود که اوباما در خاورمیانه همان سیاست رؤسای جمهور پیشین را در موضوع فلسطین دنبال خواهد کرد.
**صهیونیستها در پی بازسازی موقعیت خود
..................................................
پس از جنگ 22 روزه ، رژیم صهیونیستی در نزد ملت ها منزوی‌تر شد. تیره شدن روابط این رژیم با ترکیه، محکومیت این رژیم در اجلاس بازنگری ان‌پی‌تی، اعتراضات گسترده جهانی به صهیونیستها در پی رسوایی حمله به کاروان آزادی ازجمله شواهد این مدعاست.
این مسئله باعث شد تا رژیم صهیونیستی به دنبال بازسازی چهره خود در سطح منطقه بیفتد که البته این امر با کمک متحد استراتژیک این رژیم " آمریکا" اجرایی شد.
بدین ترتیب اوباما برای اثبات تعهدش به این رژیم وهم برای خالی نگذاشتن کارنامه‌اش در مسئله صلح خاورمیانه، وارد عمل شد و از طرفین درگیر خواست به مذاکرات صلح بازگردند. اما جنبش حماس با تاکید بر بی نتیجه بودن مذاکرات با صهیونیستها و پایبند نبودن رژیم اشغالگر قدس به تعهداتش آن را رد کرد. آمریکا به فشارهای خود در این زمینه ادامه داد و محمود عباس ،رئیس تشکیلات خودگردان، را تحت فشار قرار داد . براساس برخی گزارشهای منابع خبری رئیس‌جمهور آمریکا در نامه‌ای به ابومازن به وی هشدار داده است که خودداری برای ازسرگیری مذاکرات مستقیم با رژیم صهیونیستی ممکن است به روابط آمریکا و فلسطین آسیب برساند.
همچنین اوباما در این نامه به وی اطمینان داد که در صورت ازسر گیری گفتگوها وی نیز برای توقف شهرک سازی اسراییل تلاش خواهد کرد.
همزمان با تلاشهای آمریکا، رژیم صهیونیستی با انجام چند حمله هوایی ،که به کشته و زخمی شدن عده‌ای از فلسطینی ها منجر شد، فشارها را بر فلسطینی‌ها برای آمدن بر سر میز مذاکره افزایش می‌دهد.
درعین حال تشکیلات خودگردان نیز با حمله به هواداران جنبش حماس در کرانه باختری و دستگیر کردن آنان و یا قطع سوخت نیروگاه غزه سعی در خاموش کردن مخالفتهای این جنبش با از سر گیری گفت وگوها دارد.
** اعراب تحت فشار غرب
.........................................
از سوی دیگر در هشتم مردادماه سال جاری 13 تن از وزرای خارجه عرب و عضو کمیته پی‌گیری عربی در نشستی به آغاز مذاکرات با رژیم صهیونیستی چراغ سبز نشان دادند. این در حالی است که وزیر امور خارجه قطر که ریاست این کمیته را برعهده دارد اعتراف کرد که اسرائیل در روند صلح جدی نبوده و به دنبال وقت کشی است.
به گفته وی اعتماد اعضای کمیته به جدیت آمریکا و مقاصد رئیس جمهور این کشور برای برقراری صلح اعتماد منجر به اتخاذ چنین تصمیمی شده است. اما با توجه به آشکار بودن مواضع تاریخی غرب و بخصوص آمریکا در حمایت از رژیم اشغالگر قدس و به نتیجه نرسیدن اعتماد اعراب به روسای جمهور سابق ایالات متحده، باید به دنبال دلیل دیگری برای نرمش اعراب درقبال این موضوع بود. موضع دبیر کل اتحادیه عرب ،هنگامی که وی خواستار تضمین‌های مکتوب برای ازسرگیری مذاکرات مستقیم شد، نشان از ادامه بی‌اعتمادی اعراب به آغاز مذاکرات دارد.
در طرف مقابل نخست وزیر رژیم صهیونسیتی با استقبال از تصمیم اعراب، اعلام کرد که آماده ورود به مذاکرات جدی برای دستیابی به توافقنامه صلح در سریعترین زمان ممکن است،اما حملات این رژیم به غزه و شهید و زخمی کردن تعدادی از فلسطینی‌ها و حمله اخیر این رژیم به لبنان، درعمل پیام دیگری برای مردم فلسطین و اعراب دارد.
به نظر می‌رسد صهیونیستها با انجام این حملات و ایجاد رعب و وحشت در منطقه با طرح شایعه آغاز جنگی دیگر علیه مقاومت در فلسطین یا لبنان، بدنبال دست پیش گرفتن در مذکرات آینده و دادن حداقل امتیاز به طرف فلسطینی است.
به هرحال اگر چه برخی از ژست‌های مقامات صهیونیست برای حمله نظامی و حملات محدود به غزه، مصرف داخلی نیز دارد، اما نباید از ماجراجویی‌های این رژیم غفلت کرد.
بویژه در شرایط کنونی منطقه بعید نیست که صهیونیستها برای تضعیف جریان مقاومت اسلامی، حمله جدیدی علیه حزب‌ الله در لبنان یا حماس در غزه ترتیب دهند.
البته اعراب حامی غرب نیز باید از این نکته غفلت نکنند که آغاز جنگ جدیدی در منطقه و یا حمایت آنها از آن -همانند جنگ 33 روزه و 22 روزه- دامن آنها را نیز خواهد گرفت، حتی اگر نتیجه جنگ چیزی خلاف انتظار آنها باشد.