پس از قیام 15 خرداد 42 ، فشارهای مبتنی بر ارعاب و سرکوب رژیم پهلوی به منظور خاموش کردن صدای مخالفان منجر شد تا اعضای هیات موتلفه اسلامی ، که در هدایت قیام 15 خرداد 1342 نقش بسزایی را بر عهده داشت، اصل مبارزات را، که بر مبارزه سیاسی نهاده بودند،تغییر دهند و شاخه نظامی خود را فعال نمایند.
بر اساس این تصمیم، تشکیلات نظامی " هیات موتلفه اسلامی"با حضور جوانانی مومن و انقلابی شکل گرفت ."‌شورای روحانیت" به عنوان ناظر بر فعالیت ها و برنامه های این گروه نظارت داشت تا امری مغایر شرع و وظایف اسلامی صورت نپذیرد . این شورا از روحانیون و افراد متدینی تشکیل شده بود که مورد تایید امام (ره) بودند.
در اسفند ماه سال 1342 حسنعلی منصور از سردمداران تز کانون ترقی در ایران با حمایت سیاسی آمریکا به نخست وزیری رسید. هشت ماه بعد از این تاریخ مجلس با تلاش و حمایت منصور لایحه کاپیتولاسیون یا موافقت‌نامه مصونیت قضایی نیروهای آمریکایی در ایران، را تصویب کرد . چند روز بعد از تصویب لایحه کاپیتولاسیون، مجلس به تصویب لایحه دریافت وام 200 میلیون دلاری از آمریکا پرداخت. این خبر مردم را خشمگین تر کرد، برای ایرانی ها روشن بود که این پول پاداش دولت ایران برای پذیرفتن قانون کاپیتولاسیون بوده است.
منصور زمانی که برای تصویب این لایحه تلاش می کرد هرگز تصور هم نمی کرد که از بین علمای دین کسی برخیزد و با نطقی شورانگیز تمام مقاصد و اهداف او را ویران کند. پس از آن که خبر تصویب لایحه در بیرون از مجلس پخش شد ، امام خمینی در چهارم آبان 1343 بر علیه آن سخنرانی فرمودند و تصویب این قانون را سند بردگی ملت ایران معرفی کردند .
این سخن امام ؛ منصور را به شدت آشفته کرد و در صدد تبعید ایشان برآمد و بالأخره نیز در تاریخ 13 آبان همان سال امام را از قم به تهران و از آنجا به ترکیه و سپس عراق تبعید کرد .
جوانان پیرو امام که از این حادثه برآشفته بودند. با کسب اجازه از مراجع تصمیم گیرنده که همان شورای روحانیت در هیات موتلفه بودند، حکم اعدام انقلابی نخست وزیر ،"حسنعلی منصور "را گرفتند.
محمد صادق امانی، محمد بخارایی، رضا صفار هرندی و مرتضی نیک نژاد از جمله کسانی بودند که این مهم را هدایت می کردند. رهبری این گروه نیز به عهده "محمد صادق امانی" بود.در تاریخ پنج شنبه اول بهمن سال 1343، ساعت ده صبح زمانی که حسنعلی منصور تصمیم داشت لایحه اخذ قرارداد فی مابین شرکت ملی نفت ایران با چند شرکت آمریکائی و اروپائی را به مجلس وقت ارائه دهد، توسط "محمد بخارائی" روبروی مجلس هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد.
بعد از کشته شدن منصور عاملان شناسایی و دستگیر شدند و چهار نفر یادشده که در این اقدام نقش اصلی را داشتند در دادگاه نظامی رژیم به اعدام و بعضی دیگر به حبس ابد محکوم شدند.
"علی اندرزگو" یکی دیگر از فعالانی بود که در این جریان نقش داشت ولی توانست فرار کند او نیز به طور غیابی در دادگاه محکوم به اعدام شد .وی در شهریور 57 در یک درگیری مسلحانه با ساواک به شهادت رسید.
شهید صادق امانی در دادگاه شجاعانه از این اقدام دفاع کرد و با اشاره به حوادث خونین 15 خرداد 42 گفت: "ما با بررسی اوضاع به این نتیجه رسیدیم که پاسخ به این مسئله از لوله تفنگ می‌تواند خارج شود"
و نقل کرده اند که وقتی در دادگاه از محمد بخارایی سؤال می‏کنند که با دو گلوله اول منصور زنده نمی‏ماند ولی چرا سومین گلوله را به گلوی او شلیک کردی؟ آن جوان رشید در پاسخ گفت: "حنجره‏ای که از آن به اسلام و روحانیت اهانت شده، باید دریده شود ."
حکم اعدام حاج صادق امانی، محمد بخارایی، مرتضی نیک‌نژاد و رضا صفارهرندی در سحرگاه 26 خرداد 1344 اجرا شد .
مقام معظم رهبری درباره این شهدا می فرمایند: "به هر حال اینها ستارگان و برجستگانی بودند که در راه خدا رفتند و این راه را انتخاب کردند ... این شهدای چهارگانه (امانی ، بخارایی ، صفارهرندی و نیک نژاد) حقیقتاً در دوران ظلمات نور خدا بودند که درخشیدند ، فضا و دلها را روشن کردند و راه را به خیلی ها نشان دادند."


دسته ها : عمومی
دوشنبه 1389/3/31 22:1
X