تعداد بازدید : 4354028
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 319
پایگاه خبری "مرکز الحرمین " در مقاله خود به قلم "ناصر عنقاوی " نویسنده و تحلیلگر عرب نوشت: عربستان سعودی تاکنون با هیچ یک از همسایگان خود به طور مستقیم وارد جنگ نشده است اما به جنگهایی از طریق دیگران و به صورت غیرمستقیم راه انداخته است.
عنقاوی افزود: بله در دهه هفتاد میلادی عربستان در نواحی خطوط مرزی با یمن جنوبی درگیر شد اما دیری نپایید که عربستان شکست خورد و در نهایت ناچار به عقبنشینی شد. این درگیری تعداد اندکی کشته بر جای گذاشت. البته در آغاز دهه 90 با اختلاف بر سر قطعه زمین (الخفوس ) بین عربستان و قطر درگیری به وجود آمد که دو کشته بر جای نهاد.
این نویسنده تاکید کرد: ظرفیت نظامی عربستان همین است. این کشور طی جنگ 8 ساله صدام حسین علیه ایران با بعثیها همکاری کرد، عربستان جنگ عراق علیه ایران را مغتنم شمرده و دور از چشم عراق اقدام به تشکیل شورای همکاری خلیج فارس کرد که با پایان جنگ، عراق همین کشورهایی (کویت و عربستان )که از او پشتیبانی کرده بودند، هدف تیرهای خود قرار داد.
عنقاوی تصریح کرد: عربستان از طریق جریان "وهابیت " سیاسی از شبه نظامیان افغانی در جنگ افغانستان علیه اشغالگران شوروی سابق وارد عمل شد. این کشور با حمایت مالی خود در چندین جنگ دیگر، از نیکاراگوئه گرفته تا عراق شرکت داشت.
نویسنده این مقاله گفت: بعد از اشغال عراق توسط آمریکا ، عربستان ضد آمریکا نبود بلکه با شیعیان عراق یعنی اکثریت جمعیت به این دلیل که شیعیان عامل نفوذ ایران در عراق هستند، در تقابل بود.
وی افزود: سعودیها وارد جنگ نمی شوند مگر از راه بکارگیری دیگران با حمایت از فتح الاسلام یا از طریق جیره خواران و مزدوران اینجا و آنجا. حتی در جنگ داخلی یمن در سال 1994 ، در صف کمونیستها برای برهم زدن وحدت این کشور ایستادند و با حمایت از دو خلبان جیره خوار اروپایی اقدام به بمباران یمن شمالی کرد تا اینکه آمریکاییها با هشدار به عربستان آنها را متوقف کردند.
عنقاوی گفت: عربستان با استفاده از قبائلی که ساکن این کشور هستند و بر قبائل همجوار تاثیر میگذارند و از طریق حمایت مالی و راههای دیگر حتی از راه کودتاها برای ضربه زدن به دشمنان خود اقدام میکند (همانطوری که حدود 5 سال پیش در سلطنت عمان و حدود دو سال قبل در سوریه با تکرار عملیات عبدالحمید السراج که در سال 1958 برای از بین بردن وحدت میان مصر و سوریه اتفاق افتاد.)
وی افزود: اما در رویارویی مستقیم، عربستان ترسوتر از آن است که وارد معرکه شود شگفتانگیز اینکه در روند اشغال منطقه "الخفجی " توسط صدام در جنگ 1991 گارد ملی قطر نیروهای عراقی را به عقب راند و ارتش عربستان و گارد ملی آل سعود از صحنه درگیری پا به فرار گذاشتند. این بدان معناست که عربستان در جنگهای آینده جز از طریق حمایت مالی همه جانبه از طرفداران خود ، حضور فیزیکی نخواهد داشت .
این نویسنده در مقاله خود تصریح کرد: آیا پادشاه عربستان (عبدلله ) خطاب به هیئت وزارت کشور عراق متشکل از شیعه و سنی نگفت که کشورش 50 میلیارد برای سقوط صدام اختصاص داده است و اگر شرایط مطلوب نباشد دو برابر این مبلغ را نیز برای سقوط ( حکومت شیعه ) در عراق اختصاص خواهد داد.
وی گفت: در خصوص رابطه با ایران ، عربستان خیلی به این رابطه تمایل ندارد و به جای تفاهم به مقابله با ایران گرایش دارد یعنی ایجاد تنش به جای تنش زدایی که طی دهه اخیر شاهد روابط آن با تهران بودهایم.
عنقاوی افزود: اما عربستان تاکنون جرأت قطع رابطه با تهران را نداشته است . همانطوری که پیداست این کشور همسو با تشدید موضعگیری کشورهای غربی علیه ایران ، به شدت موضع خود افزوده است .چنانچه رسانههای سعودی در هجوم رسانهای و تبلیغاتی علیه ایران گوی سبقت را ربودهاند و میبینیم شبکه العربیه از زمان انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران تاکنون به چنین اقدامی دست زده است ولی این کشور به احتمال قویتر از طریق گسترش تنش با ایران ریسک نخواهد کرد مگر اینکه اروپاییها و آمریکائیها شروع کننده آن باشند.
عنقاوی این پرسش را در مقاله خود مطرح کرد: علت ناراحتی عربستان از ایران چیست ؟ نفوذ عربستان در منطقه به علت رقابت کم شده است و سعودیها از یک رقابت سالم ناتوان هستند لذا بر چهار محور زیر حرکت خود را برقرار کردند.
وی افزود: نخست حرکت رسانهای، عربستان mbc فارسی، رادیو به زبان فارسی و العربیه نت فارسی را راه اندازی کرده، شبکه العربیه، روزنامه الشرق الاوسط و سایت ایلاف از سه سال حملات خود را علیه ایران براه انداختند اما پس از انتخابات اخیر ایران، این روند تشدید شد.
این نویسنده گفت: رسانههای سعودی و مزدوران آنها در لبنان تبلیغ مستمر خود علیه ایران را با این فرض که ایران دشمن نخست عربها و حتی خطرناکتر از اسرائیل است ، ادامه دادند .
وی تصریح کرد: دوم حرکت نظامی ، تا جایی که عربستان و اسرائیل به بهانه اینکه ایران از پروژه هستهای خود عقبنشینی نمیکند دولت اوباما و اروپا را برای حمله نظامی به ایران تشویق میکنند. امیر "بندر بن سلطان " در دوران بوش و با توجه به آموختههایش از پدر و عموهایش به آمریکا قول داده بود که در هر حملهای علیه ایران با آنها همکاری کند.
این نویسنده تاکید کرد: این دو (عربستان و اسرائیل) شایعه ضعیف بودن ایران را ترویج می کنند و اینکه پس از چند حمله هوایی زمینگیر، دچار مشکلات و ضعفهایی خواهد شد و چه بسا به سقوط نظام حاکم منجر شود.
عنقاوی در این مقاله نوشت: سوم تجزیه داخلی ایران ، طوری که عربستان از دو جنبش جدایی طلب در اهواز و بلوچستان حمایت کرده و سایتهای رسانهای برای آنها مهیا و شبکههای عربستانی به ویژه العربیه فعالیت آنها را انعکاس و اقدامات آنها را پوشش خبری می دهد. همچنین عربستان برای گروه جدایی طلب اهواز در ریاض دفتری ایجاد کرده و از یک دفتر دیگر در قاهره هم حمایت مالی میکند.
وی افزود: چهارم : اقدامات تروریستی، بوسیله حمایت از سازمان مجاهدین خلق[گروهک تروریستی منافقین] که دهها تن از رهبران ایران را به شهادت رسانده و صدام پایگاههای نظامی آنها را در اردوگاه اشرف حمایت میکرد. هم اکنون عربستان، مصر، اردن و بعضی از کشورهای اروپایی ، آمریکا و اسرائیل ، با کمکهای سیاسی، معنوی و مالی خود از مجاهدین خلق[منافقین] حمایت میکنند . ( حدود یک سال قبل این گروهک از لیست سازمانهای تروریستی حذف شد که این اقدام ابتدا از سوی لندن صورت گرفت).
این نویسنده گفت: حمایت عربستان از سازمان مجاهدین خلق[منافقین] یعنی نقض تمام توافقنامههای امنیتی امضاء شده میان دو کشور ( ایران و عربستان ) و در ادامه تهران نیز قادر است که این توافقنامههای فیمابین و مقابله به مثل را کان لم یکن تلقی کند.
وی تصریح کرد: سعودیها هر وقت که روابط شان با کشوری دچار تنش میشود، آن را به شهروندان خود منعکس میکنند، مشابه کاری که با 2 میلیون یمنی در عربستان در آستانه اشغال کویت توسط عراق انجام دادند و آنها را بیرون کردند یمنیها جز لباسی که بر تن داشتند با خود چیز دیگری نبردند و مایملک آنها مصادره شد. حادثهای که در تاریخ معاصر عرب نظیری برای آن دیده نشده است.
عنقاوی تاکید کرد: هم اکنون سناریو بار دیگر تکرار میشود اما با حجاج و عمرهگزاران ایرانی ، تا جاییکه با وجود اعتراضات وزارت خارجه ایران پیوسته آنها با سختی و مشکلات مواجه میشوند، حجاج ایرانی در این میان ضعیفترین حلقه هستند که سعودی ها از طریق آن ، خشم نهفته و بیمار خود را ارضا میکنند ، همین وضع در مورد حجاج سوریه و فلسطینیانی که از غزه میآیند و در سال گذشته نیز از سفر حج باز ماندند، صدق میکند.
وی گفت: عربستان آماده بکارگیری تمامی گزینههای خود برای جنگ است، از حج گرفته تا پروژههای فاسدی که بندر بن سلطان و ترکی فیصل طراحی کردهاند اما اینکه نتیجه به مقابله نظامی منجر شود، امری دور از ذهن است اما محال نیست که عربستان با در اختیار گذاشتن سرزمین و حمایت مالی از آمریکا و اروپا به طرح یک هجوم علیه ایران بپیوندد ، مشابه طرحی که برای صدام حسین به راه انداختند علی رغم درک سعودیها از هزینه این کار و با وجود احتمال فرو افتادن موشکهای ایران بر سکوهای نفتی سعودی .
عنقاوی گفت: "سئوال اینجاست: قطب نمای سیاست خارجی عربستان به کجا اشاره می کند ؟ دو موضوعی که به هم مرتبط هستند: بیاهمیت کردن موضوع فلسطین و حل و فصل آن در صورت امکان و به هر شکلی و متمرکز شدن روی موضوع ایران و مقابله با آن بوسیله ماشین جنگی اسرائیل یا آمریکا یا هر دوی آنها .
باید در صحنه سیاسی فلسطینی آرامش برقرار شود و نفوذ ایران بیاثر شود سپس یک چتر هستهای ضد موشکهای ایرانی گسترده شود و طرحی که کلینتون در ژانویه گذشته از آن پرده برداشت که عربستان و کشورهای دیگر حوزه خلیج فارس باید هزینه آن را بپردازند تا به مرحله دوم برسند و آن هم حداقل انجام حمله هوایی به ایران.
در سطح فلسطین : طرح صلح (عربی /سعودی) ، یعنی صلح و عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی مقابل عقب نشینی از سرزمین های اشغالی 1967 امروز دیگر مطرح نیست، بلکه هدف متوقف کردن شهرک سازی حتما برای یک سال در کرانه باختری از سوی صهیونیستها مسئلهای که با مخالفت نتانیاهو مواجه شد. وی گفته بود که آماده است به طور مقطعی و برای 6 ماه آن را متوقف کند. در مقابل عربستان فضای خود را در اختیار هواپیماهای اسرائیلی قرار داده تا در مسیر عادی سازی روابط خود با اسرائیل قرار گیرد همانطوری که اردن و مصر چنین کردند ".
عنقاوی گفت: اوباما و کنگره و نماینده آنها جورج میشل ، از کشورهای عربی میخواهند تا در ابتدا به اصطلاح بهای صلح را بپردازند و در این رابطه اوباما نامهای با دستخط خود برای ملک عبدالله در خصوص تشویق وی برای اجرای مطالبات اسرائیل در مقابل توقف شهرک سازی نوشت . در حالی که 200 عضو کنگره تفاهمنامهای را با عربستان در خصوص عادی سازی روابط خود با اسرائیل امضاء کردند ، میگویند که پادشاه عربستان دیکتههای[تحمیلی] آمریکا را نپذیرفته و میشل میگوید : سعودیها و کشورهای دیگر عربی از درخواست آمریکا استقبال کرده و پذیرش آنها بسیار خوب بوده است.
عنقاوی تصریح کرد: مهم این است که عربستان میخواهد از پرونده فلسطین به هر شکل ممکن رهایی یابد، زیرا این پرونده برای این کشور باری سنگینی شده و میخواهد به هر بهای ارزانی آن را بفروشد.
وی افزود: عربستان در صدد پرداختن به وضعیت ایران وسعی در انشقاق داخلی و مشغول کردن ایران به مشکلات داخلیاش است موضوعی رهبران دینی و وهابی در چتها و سایتهای اینترنتی خود به آن توصیه میکنند.
این نویسنده گفت: روزنامههای عربستانی این روزها از درگیری میان ( العربیه ) و (العالم ) سخن میگویند و نظرات کاربران در انترنت هم امیدوار کننده است که حقایقی هم از عربستان در بحبوحه این تنش سیاسی میان این دو کشور بر ملا شود.
وی در پایان گفت: ملاحظه میشود که بیشتر تحلیلگران میگویند که ( العربیه / عربستان ) خود آغازگر هجوم علیه ایران بوده است. شاید مصطفی العانی پژوهشگر بعثی بارز که از سوی عربستان حمایت میشود و مرکز مطالعات رسانهای اختصاصی برای حمایت از آل سعود را تأسیس کرده است تنها کسی است که در اظهاراتی به CNN گفته است: رسانههای ایرانی خود هجوم علیه عربستان را آغاز کرده و عربستان خود قربانی تروریست است نه صادر کننده آن.