از خطبه دوم نماز جمعه هفته گذشته آیت الله هاشمى رفسنجانى تحلیل ها و تفسیرهاى متفاوتى صورت مى گیرد؛ برخى آن را منصفانه و برخى دوپهلو و برخى محتواى آن را موجب خوشحالى دشمنان مى دانند و سند این خوشحالى را به بازتاب رسانه اى آن در غرب و منطقه ارجاع مى دهند.
همه مى دانند که هاشمى از سخنان احمدى نژاد در مناظره با موسوى به شدت رنجیده شده بود و نامه سرگشاده وى به رهبرى نیز حکایت از این داشت که آینده آبستن حوادث ناگوارى است که ریشه در آن مناظره دارد. حضور چند نوبته فرزندان وى در جمع راهپیمایان و حرکت هاى غیرقانونى، نشان از آن داشت که آنها نیز پیشاپیش یا در متن معترضان هستند و فائزه هاشمى نیز به مخدوش بودن انتخابات تاکید دارد.
معلوم نیست که جناب آقاى هاشمى آگاهانه به دنبال تایید سلامت و صحت انتخابات بوده است یا خیر اما از محتواى کلام ایشان واضح است که ایشان مقدمات و روند انتخابات را درست و خوب ارزیابى مى کنند. بنابراین به صورت سهوى یا عمدى نقطه تردید را به اواخر تبلیغات (بخوانید شب مناظره احمدى نژاد و موسوى) ارجاع مى دهد.
هاشمى در دو قسمت از خطبه دوم نماز روند و صحت انتخابات را تایید و تردید مدنظر را نیز به تقلب ارجاع نمى دهد. جملات زیر حاکى از درست بودن روند انتخابات تا زمان مناظره، از نگاه هاشمى است: «در انتخاباتى که انجام شد و تمام شد ما خیلى خوب شروع کردیم»، «رقابت خوبى شکل گرفت»، «مقدمات خوب انجام شد»، «حضور بى سابقه بود»، «رکورد پاى صندوق را مردم شکستند»، «هیچ کشورى به این اندازه نصاب حضور مردم را ندارد»، «مردم آزادانه آمدند و شرکت کردند»، «رکورد»، «حضور بى سابقه»، «انتخابات آزادانه» و «مقدمات خوب» نشان مى دهد که هاشمى به تقلب اعتقاد ندارد. او راى را واقعاً راى مردم مى داند و اگر غیر این مى پنداشت نباید مقدمات را خوب مى دانست، نباید از رکورد و بى سابقه بودن حضور و آزادانه بودن آن سخن به میان مى آورد اما اینکه هاشمى مشکل به وجود آمده را از کجا نشات گرفته مى داند نیز قابل توجه است. هاشمى از مهندسى آرا سخن نگفت، از کمیته صیانت و علل تشکیل آن که دو ماه قبل از انتخابات تشکیل شده بود سخن به میان نیاورد، او علت تنش ها و کینه ها و سوء تفاهم ها را «تقلب گسترده» ندانست، هاشمى شروع همه چیز را معطوف به «تبلیغات نادرست» (بخوانید مناظره بد) و «عمل نادرست صدا و سیما» مى داند، بنابراین هاشمى عامل حرکات خیابانى را آنگونه که موسوى اعلام کرد نمى داند. بین مطالبه هاشمى و موسوى فقط یک نکته مشترک نهفته است و آن توهین به هاشمى در مناظرات است.
هاشمى مدعى آن نیست که قبل از انتخابات برنامه ریزى تقلب شده بود زیرا او مقدمات را خوب ارزیابى کرد.
هاشمى درباره علل محدثه حوادث مى گوید: «آن چه که من مى فهمم و راه حل از توى آن مى خواهم درآورم این است که اواخر دوران تبلیغات ما دچار تردید شدیم، یعنى یک عده اى پیدا شدید تردید کردند و بذر تردید حالا به هر دلیل یا تبلیغات نادرست یا عمل نادرست صدا و سیما و یا چیزهاى دیگر باعث شد بذر تردید در ذهن مردم پیش بیاید.» آقاى هاشمى تردید مدنظر خود را به «اواخر تبلیغات» ارجاع مى دهد و با ذکر «تبلیغات نادرست» یا «عمل نادرست صدا و سیما» که هردو آن مى تواند مربوط به آن مناظره مذکور باشد، هر گونه برنامه ریزى و طراحى از قبل براى تقلب را رد مى کند.
لذا به نظرمى رسد هاشمى فقط توهین به خود را محور همه حوادث مى داند و بس.
چه سهواً و چه عمداً هاشمى تقلب را رد مى کند و این قابل تقدیر است. اما اینکه صحت انتخابات را به صورت شفاف اعلام نمى کند قابل گلایه است. زیرا عدم تایید صریح و بى پرده ایشان موجب گسترش همان بذر تردیدى شد که هاشمى دیگران را مسبب آن مى دانست لذا رسانه هاى غربى در فرداى خطبه ایشان را نیز به جمع تردیدکنندگان اضافه کردند. از سخنان هاشمى مخدوش بودن انتخابات برنمى آید اما براى اثبات صحت انتخابات خود وارد نمى شود بلکه از صدا و سیما مى خواهد که اقناع گرى را در دستور کار قرار دهد که نشان مى دهد هاشمى در عین اعتماد به سلامت انتخابات به کش پیدا کردن آن نیز علاقه مند است که این تناقض خود جاى تحلیل فراوان دارد.
لذا اکنون مى توان این قضاوت را کرد که علل اینکه هاشمى روزى از دوم خردادى ها خورد و روزى از اصولگرایان به دلیل آن است که نمى خواهد رومى روم یا زنگى زنگى باشد. در جامعه ما این چنین بودن خوشبختانه یا متاسفانه نتیجه مثبتى را به دنبال نداشته و نخواهد داشت.
عبدالله گنجى