کافی است اراده داشته باشید و وسایل پیاده‌روی و گردشگری را در طبیعت مهیا کنید. برای این سفر ابتدا باید شهر تهران را به سمت خاور به سمت دماوند ترک کنیم. راه دماوند و جاده آن خود شرحی جداگانه‌ را می‌طلبد که از این مجال خارج است. به دماوند که برسیم، باید از مسیر دامداری هومند که تقریبا 20 کیلومتر است راه را ادامه دهیم. جاده‌ای پرپیچ و خم و کوهستانی که بعد از روستای چنار جاده خاکی و سنگلاخ می‌شود. بهتر است برای رفتن به این مسیر از وسیله نقلیه استفاده کنیم.


هر چه این گردنه‌ها را بالاتر برویم، هوا سردتر می‌شود و منظره کوه پر صلابت دماوند برانسان سایه می‌افکند. در ابتدای مسیر به گروه‌های کوچکی برمی‌خوریم که در این منطقه ساکن هستند. به گفته مورخان، اهالی ساکن در اطراف این جاده، در زمان حمله مغول به این مکان پناه برده‌اند ولی به خاطر سرمای شدید و بارش زیاد برف به مناطق پایین‌تر مهاجرت کرده‌اند.

جاده دریاچه جاده‌ای سرد، خشک و کوهستانی است با پوشش کم گیاهی که می‌توان در بعضی از دامنه‌ها پوشش کم علفزارها را دید که چراگاه دام‌های عشایر که عمدتا سنگسری هستند را تشکیل می‌دهند. بعضی از این دامنه‌ها خاک نرم و شیب ملایم دارد و بعضی دیگر صخره‌ای و جولانگاه کل‌ها و بزهای کوهی است. شاید در هر دامنه بتوان تک درخت افرایی را دید که استراحتگاه کمیابی را برای جانوران این پهنه ساخته است.

اگر کمی دقت کنید و فریب استتار زیبای کبک‌ها را نخورید، می‌توانید دسته‌های مختلفی از آنها را در کنار جاده ببینید و شاید شانس دیدن پرواز عقابی را برفراز دره داشته باشید. راستی لذت تماشای جست وخیز سنجاب‌های زمینی را از دست ندهید.

گاهی بوته‌های قرمزی حواس انسان را از جاده می‌دزدد بوته‌هایی که همچون نگینی در این مکان می‌درخشند. بله بوته‌های وحشی زرشک که در بعضی دامنه‌ها به صورت تک و در برخی دیگر سطح وسیع‌تری را اشغال کردند. در مسیر از کف دره و از رودخانه‌ای کوچک عبور می‌کنیم تا راه را در کوه مقابل ادامه دهیم. کندوهایی که زنبورداران این منطقه در کنار این رود دارند، خود باعث عطری دل‌انگیز از شهد و عسل در این منطقه شده است. اینجا دره‌ای ساکت و آرام است که گهگاه با صدای زنگوله رمه‌ها یا صدای پارس سگ‌های گله شکسته می‌شود.

هوا دارد سردتر می‌شود؛ یک شیب دیگر تا دریاچه بیشتر نمانده است. در سمت چپ هم جاده‌ای به دره سیستان می‌رود که به گفته بومیان منطقه آثار باستانی فراوانی دارد و پای دستگاه‌های گنج‌یاب را به این منطقه کشانده است.

پس از این بلندی بالاخره به دریاچه تار می‌رسیم. دریاچه‌ای کوچک، زیبا، خاموش و پرابهت، دریاچه تار در ارتفاع حدود 3300 متری از سطح دریاهای آزاد و عرض جغرافیایی 35 درجه و 43 دقیقه و طول جغرافیایی 52 درجه و 51 دقیقه است.

دریاچه‌ای در اوج که بیشترین طولش حدودا 5/1 کیلومتر است که در جهت شمال‌غرب به جنوب شرق آرمیده و عمق آن در عمیق‌ترین نقطه به 70 متر می‌رسد. درباره چگونگی تشکیل این دریاچه می‌توان به نظرات دانشمندانی همچون اشتال (1897)، البناخ (1972) و سهرابی (1273) رجوع کرد که همگی با اتفاق نظر و با بررسی شواهد به این نتیجه رسیده‌اند: شکل‌گیری دریاچه تار، عملکرد توا‡م راندگی مشا ‌ فشم (ابیک، فیروزکوه، شاهرود) و کوه لغزی پهلویی دریاچه (زرین‌کوه) نقش اساسی داشته و بدین ترتیب حرکات جوان این راندگی در زمان کواترنر سبب رانش‌بزرگی از زرین‌کوه و ایجاد پشته‌ای به بلندای 50 متر شده که همچون سدی براین دره استوار شده است.
آنها که می‌خواهند شب را در دریاچه تار بمانند زمان قرص کامل ماه در آنجا باشند و در زیر نور مهتاب فیروزه‌ای، تار را نقره‌گون تماشا کنند

آب این دریاچه حاصل جوشش چشمه‌های زیر آن و آب شدن برف‌ها از روی کوه‌های مشرف همچون قره‌داغ، شاه نشین، سیاه چالی و دو برار (دو برادر) و همچنین از سوی دیگر که آبراهه فعلی است، تامین می‌شود.

آب این دریاچه به نوبه خود جالب توجه است. آبی شیرین که ماهی‌هایی از جمله قزل‌آلای خال قرمز و رنگین‌کمان و ماهی زردپی در آن وجود دارد.

دریاچه ترکیبات شیمیایی خاص خود را دارد و سرشار از املاح است که براساس مطالعات لوفلرین (1950)، کلسیم، منیزیم، کربنات و... دارد.

اطراف این دریاچه هیچ پوشش گیاهی‌ای وجود ندارد. می‌گویند در گذشته‌ای نه چندان دور پوشش فراوانی از گیاه آویشن بوده که فرسایش این عطر و منظره را از اینجا برچیده است.

انتهای جاده و ابتدای دریاچه ساحلی تقریبا مسطح با شیب ملایم است که می‌شود در آنجا به استراحت پرداخت، ولی شاید بخواهید دور این دریاچه گشتی بزنید. اگر به سمت شمال این دریاچه از مسیر باریکی که وجود دارد حرکت کنیم، بعد از اولین پیچ به دامنه کوهی با خاک سرخ برخورد می‌کنیم که نشان دهنده ترکیبات متفاوت خاک در این قسمت از حاشیه دریاچه است و چشمه‌های کوچکی در این راه وجود دارند که بعضی از مناطق این جاده را لغزنده‌تر می‌‌کند. پس از چند دقیقه به مکانی وسیع و آبرفتی می‌رسیم که حاصل آبرفت رودها و مسیل‌های فصلی است که با خشک شدن این رودها در پایان آب شدن برف‌ها این پهنه چهره‌ای ترک فام برخود می‌گیرد که فضایی متفاوت را در این منطقه ایجاد می‌کند.

اگر کمی به خود سختی داده باشید و صبح زود هنگام طلوع آفتاب در این مکان باشید، می‌توان گله‌های حیوانات را که برای نوشیدن آب دریاچه آمده‌اند دید.

حتی شاید بتوانید چند راس گرگ را هم از نزدیک ببینید وگرنه باید به دیدن رد پای حیوانات اکتفا کنید. حدودا می‌توانید در کمتر از یک ساعت این دریاچه را دور بزنید و به نقطه شروع باز گردید.

برای ماهیگیری در این دریاچه باید سری به کانکس محیط‌بان‌ها که در انتهای جاده است بزنید و مجوز ماهیگیری بگیرید و قلاب در آب بیفکنید و در سکوت به انتظار بنشینید. البته شنا در این دریاچه سرد ممنوع است و شاید هم بهتر که کسی نمی‌تواند آرامش و سکوت آن را بر هم زند، سکوتی سحرانگیز که شاید قوی‌ترین انسان‌ها را از خود بی‌خود کند ولی از این سکوت در آخر هفته به خاطر هجوم گردشگران خبری نیست. بهترین زمان برای رفتن به این دریاچه خرداد و تیر ماه است که طراوت و تازگی خاصی دارد و تازه از دل یخ و برف بیرون آمده است.

در راه برگشت کمی از آب چشمه‌ای که در کنار محیط‌بانی است بنوشید که بسیار گواراست. می‌توان مسیر برگشت را از راه دریاچه هویر انتخاب کنید و فیروزکوه را به سمت تهران بیاید که تقریبا مسیری طولانی (98 کیلومتر) است.

و اما آنها که می‌خواهند شب را در دریاچه تار بمانند، امیدوارم زمان قرص کامل ماه در آنجا باشید و در زیر نور مهتاب فیروزه‌ای، تار را نقره گون ببینید و به صدای زوزه‌گرگ ها گوش دهید. با طبیعت یکی شوید و لذت ببرید.

دسته ها : عمومی
دوشنبه 1388/1/3 18:19
X