* صرف پيدا كردن و ديدن حضرت مهدي عجل اللّه تعالي فرجه الشريف مهم نيست
صرف پيدا كردن و ديدن حضرت مهدي عجل اللّه تعالي فرجه الشريف مهم نيست، آقايي گفته بود: شايد شما هم به خدمت آن حضرت مشرّف شده ايد و خيلي ها مشرّف شده اند. اگر مشرّف شديد، به آن حضرت نگوييد كه: «از خدا براي من زن، خانه، دفع فلان بيماري و يا امراض خصوصي و... بخواه»، زيرا اين ها چندان اهميت ندارد. هم چنين آقاي ديگري گفت: در اعتكاف مسجد كوفه آن حضرت را در خواب ديدم كه به من فرمودند: «اين هايي كه به اين جا (مسجد كوفه) آمده اند، از مؤمنين خوب هستند، ولي هر كس حاجتي دارد و براي برآورده شدن حاجت خود آمده است. مانند، خانه، فرزند و ... هيچ كدام براي من نيامده اند.» البته محتاج به خواب هم نيست، مطلب همين طور است و هر كدام در فكر حوايج شخصي خود هستيم، و به فكر آن حضرت - كه نفعش به همه برمي گردد و از اهمّ ضروريات است - نيستيم!

* مهم تر از دعا براي تعجيل فرج
مهم تر از دعا براي تعجيل فرج حضرت مهدي عجل اللّه تعالي فرجه الشريف، دعا براي بقاي ايمان و ثبات قدم در عقيده و عدم انكار آن حضرت تا ظهور او مي باشد؛ زيرا مردن، تنها قطع حياتِ دنياي چند روزه فاني است؛ اما بيرون رفتن از عقيده صحيح، موجب هلاكت ابدي از حيات جاويد آخرت و خلود در جهنّم است، لذا حضرت امير عليه السلام در ليلةُ المبيت از رسول اكرم صلّي اللّه عليه وآله مي پرسد: «أفي سلامة من ديني؟»، آيا دين من سالم خواهد بود؟ يعني از استقامت در دين و ثبات ايمان و عقيده تا مرز شهادت را كه از خود شهادت بالاتر است، از آن حضرت سؤال مي كند.
اين دعا خيلي عالي است كه دستور داده شده است در زمان غيبت خوانده شود، كه: «يا اللّه يا رحمان يا رحيم! يا مقلب القلوب، ثبت قلبي علي دينك.»، بحارالانوار/52/148؛ اي خدا، اي رحمت گستر، اي مهربان، اي گرداننده دل ها، دل مرا بر دينت ثابت و استوار بدار.

* با توبه از گناهان، خود را براي ظهور حضرت حجّت عجل اللّه تعالي فرجه الشريف آماده كنيم!

اگر ظهور حضرت حجّت عجل اللّه تعالي فرجه الشريف نزديك باشد، بايد هر كس خود را براي آن روز مهيّا سازد، از جمله اين كه از گناهان توبه كند. همين توبه باعث مي شود كه اين همه بلاهايي كه بر سر شيعه آمده است، كه واقعاً بي سابقه است، و بلاهاي ديگري كه تا قبل از ظهور آن حضرت مي آيد، از سر شيعه رفع و دفع گردد.

* حضرت حجّت عجل اللّه تعالي فرجه الشريف از ما التماس دعا دارد!

همه براي برآورده شدن حاجت شخصي خود به مسجد جمكران مي روند، و نمي دانند كه خود آن حضرت چه التماس دعايي از آن ها دارد كه براي تعجيل فرج او دعا كنند! چنان كه به آن آقا، شيخ ابراهيم حايري رحمة اللّه عليه در حال اعتكاف در مسجد كوفه فرموده بود: اين ها كه به اين جا آمده اند، دوستان خوب ما هستند، و هر كدام حاجتي دارند: خانه، زن، فرزند، مال، اداي دين؛ ولي هيچ كس در فكر من نيست!
آري، او هزار سال است كه زنداني است، لذا هر كس كه براي حاجتي به مكان مقدّسي مانند مسجد جمكران مي رود، بايد كه اعظم حاجت نزد آن واسطه فيض، يعني فرج خود آن حضرت را از خدا بخواهد.

* كساني منتظر فرج هستند كه...
هر دقيقه اي كه مي گذرد جايگزين و عوض ندارد، از دست رفته و گذشته است و ديگر برنمي گردد. اي كاش اگر خانه و درِ خانه را نمي دانيم، كوچه را مي دانستيم!
حاج محمدعلي فشندي رحمة اللّه عليه هنگام تشرّف به محضر حضرت صاحب عجل اللّه تعالي فرجه الشريف عرض مي كند: مردم دعاي توسل مي خوانند و در انتظار شما هستند و شما را مي خواهند، و دوستان شما ناراحتند. حضرت مي فرمايد: «دوستان ما ناراحت نيستند!»
اي كاش مي نشستيم و درباره اين كه حضرت غايب عليه السلام چه وقت ظهور مي كند، باهم گفت و گو مي كرديم، تا حداقل از منتظرين فرج باشيم. اشخاصي را مي خواهند كه تنها براي آن حضرت باشند. كساني منتظر فرج هستند كه براي خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه براي برآوردن حاجات شخصي خود. چرا ما حداقل مانند نصاري كه در مواقع تحير با انجيل ارتباط دارند، با آن حضرت ارتباط برقرار نمي كنيم؟!

* ما امام زمان عجل اللّه تعالي فرجه الشريف را خانه نشين كرده ايم!

عِرق ايماني ما كجا و منزلت ايماني امام زمان عجل اللّه تعالي فرجه الشريف كجا؟! اگر ما در نزد او كافر به حساب نياييم! چرا دستش را بسته ايم و خانه نشينش كرده ايم و اجازه نمي دهيم خود را نشان دهد؟! آن آقا گفت: چرا براي تعجيل فرج دعا مي كنيد؟ آيا مي خواهيد بيايد و او را هم بكشيد؟! براي اين كه مزاحم خط و مرام و ... شما خواهد بود. آنان كه ساير ائمه عليهم السلام را كشتند ديوانه كه نبودند، بلكه سبب آن بي ديني بود، آيا الان ديگر آن طور نيست؟!

* چرا حال ما نسبت به امام زمان عجل اللّه تعالي فرجه الشريف چنين نيست كه...
چنان چه در اطاقي در بسته باشيم و بدانيم كه قدرت بزرگي مثل آمريكا يا شوروي پشت در ايستاده و سخنان ما عليه يا له خود را مي شنود و ضبط مي نمايد و به موقع عليه ما به اجرا مي گذارد، چه قدر حال ما فرق مي كند و مواظب سخنان خود مي شويم، با اين كه آن ها را نمي بينيم ولي علم داريم و مي دانيم كه پشت در هستند؟! پس چرا حال ما نسبت به امام زمان عجل اللّه تعالي فرجه الشريف چنين نيست در انجام آن چه بر له يا عليه او است؟

* در فكر آن باشيم كه با حضرت غايب عليه السلام رابطه داشته باشيم
يكي از امور مهم بلكه از اهم امور اين است كه بدانيم چه كار كنيم تا مثل كساني از علما و متشرعه و صلحاي تابع علما باشيم كه فرج شخصي و ارتباط خاص با حضرت ولي عصر عجل اللّه تعالي فرجه الشريف داشته اند، و محتاج نبوده اند كه در امور خودشان يا غير خودشان في الجمله عدل عمومي را خواستار باشند. از قبيل نواب اربعه و علماي معاصر آن ها كه مقامات و كراماتي داشته اند كه ما نداريم، به طوري كه نمي توانيم بگوييم مثل آن ها هستيم. بايد مجالسي تشكيل دهيم و با رفقا و اصدقا بنشينيم و مذاكره كنيم كه به چه راهي مي شود به آن حضرت رسيد و با آن حضرت رابطه داشت؛ زيرا بلاكلام هر فيضي به ما مي رسد - چه خصوصي و چه عمومي و چه داخلي و يا خارجي، و چه جسماني و چه روحاني - فقط از ناحيه همان يك فيض است و توجه به همه ائمه عليهم السلام هم به او راجع مي شود؛ لذا شخصي به حضرت رسول اكرم صلي اللّه عليه وآله توسل نمود و حضرت رسول صلي اللّه عليه وآله او را به فلان امام و فلان امام و در آخر به امام زمان عجل اللّه تعالي فرجه الشريف حواله داد.

* اهميت دعا براي تعجيل فرج
مداحي كه حال خوبي هم دارد، به خدمت صاحب الامر عجل اللّه تعالي فرجه الشريف رسيده و آن حضرت به او فرموده است: «بعد از صلوات بر محمد وآل محمد عليهم السلام گفته شود: وعجل فرجهم.»
البته معلوم است كه دعا كردن براي فرج مطلوب است. اگر ما براي تعجيل فرج دعا نكنيم، يا در دعا كردن جدي نباشيم، يا آثار جديت در ما نباشد، به ضرر دنياي ما هم خواهد بود، چه رسد به آخرت؛ و از شروط استجابت دعا، توبه از معاصي است.

خلاصه اين كه: اگر در دعا كردن براي فرج قاصر باشيم، يا در آن تساهل و تكاسل و سهل انگاري و سستي كنيم و اين مطلب را جداً نخواهيم، در حقيقت دنيا، دنيايي نخواهند داشت، چنان كه مي بينيم كفار، آن ها را مال المصالحه خود و متعدد و متفرق كرده اند و هر كدام از آن ها كه مخالف منافع آن ها است، ديگران را به جان او مي اندازند و خودشان كنار مي نشينند، و سرانجام هر طرف پيروز شد، به سود كفار خواهد بود.

* دروغ گويان مفتضح مي شوند!
در روايات آمده است: «در زمان حضرت صاحب عجل اللّه تعالي فرجه الشريف شصت كذاب خارج مي شوند كه هر كدام مدعي امامت يا بابيت و نيابت او هستند.»، رسول اكرم صلي اللّه عليه وآله: «لا تقوم الساعة حتي يخرج المهدي من ولدي، ولا يخرج المهدي حتي يخرج ستون كذابا كلهم يقول: أنا نبي.»؛ (قيامت به پا نخواهد شد تا اين كه فرزندم مهدي عجل اللّه تعالي فرجه الشريف قيام كند، و او قيام نخواهد كرد تا اين كه شصت كذاب كه همگي مي گويند: ما پيامبريم، قيام كنند.) الارشاد، ج 2 / ص 371؛ ولي به فضل خدا دروغ آن ها آشكار مي گردد و به هيچ كدام اعتماد نمي شود و اهل بصيرت مي فهمند كه حضرت، حق است. گويا وقتي حضرت مي آيد، مي فرمايد: «أيها الناس، إني أنا الصاحب الذي كنتم به تنتظرون.» اي مردم، من همان كسي هستم كه انتظارش را مي كشيديد.
و بعد از اتمام حجت، كراماتي از او مي بينند و كذب مدعيان روشن مي شود.

* زمان ظهور، زمان دارايي محض است
زمان ظهور، زمان دارايي محض است. در روايت است: «تظهر الأرض كنوزها»، بحارالانوار/52/337؛ زمين، گنج هايش را آشكار مي سازد.
احتمال دارد معادن را هم شامل بشود، نه تنها آن چه مردم در زير زمين پنهان كرده اند. گنج هاي زير زمين از عجايب است. معادن و گنج هايي كه هنوز كشف نشده، همگي در زمان ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه تعالي فرجه الشريف ظاهر مي شود.

* نحوه دعا كردن براي فرج و شرايط و موانع آن
دوستان آن حضرت عجل اللّه تعالي فرجه الشريف بايد دو مطلب مهم را رعايت كنند:
يكي اين كه، در شدايد براي فرج دعا كنند، كه خود همين مژده اي است براي اين كه شدايد به فرج متصل است.
ديگر اين كه، دعا كنند كه ظهور آن حضرت براي اهل ايمان، همراه با عافيت باشد، و تا وقت ظهور با وجود بلاها و شدايد، ثابت قدم و استوار در دين و عامل به تكليف باشند؛ زيرا ما هيچ نديده و نخوانده بوديم كه بين برادرها، هشت سال جنگ ادامه پيدا كند، آن هم چه جنگي! بر سرشان در خانه ها آتش، بمب و موشك ببارد حتي براي آن ها كه به جنگ نرفته و در جبهه حاضر نشده اند.
خدا كند ظهور آن حضرت زود و قريب، و با عافيت اهل ايمان همراه باشد!
«واجعل لنا في ذلك الخيرة والعافية»، مشابه اين جمله در دعاي روز غدير آمده است.
خدايا! اين [ظهور] را براي ما مايه خير و عافيت بگردان.
زيرا ما ايمان ميثم تمار، يكي از شيعيان و خواص حضرت علي عليه السلام كه در راه آن حضرت به دار آويخته شد و دست و پا و زبان او را قطع نمودند، را نداريم كه هر چه بلا شديدتر مي شد، ايمانش قوي تر مي شد! با ضعف ايماني كه ما داريم، از كجا مي دانيم كه در بلاها و ابتلائات و شدايد ثابت قدم خواهيم ماند، از كجا مي دانيم قلباً هم از دين خارج نخواهيم شد. براي بسياري از مردم، در اثر سختي ها و مشكلات و بلاها، ترديد و شك حاصل مي شود، و توقع دارند كه مثلاً الان بايد وقت ظهور آن حضرت عجل اللّه تعالي فرجه الشريف باشد و چرا ظاهر نمي گردد و... .

* او هم منتظر امر خداست
زماني مرحوم شيخ ابراهيم حايري در مسجد كوفه معتكف بود، حضرت غايب عجل اللّه تعالي فرجه الشريف را در خواب ديد، حضرت به او فرمود: اين ها كه در اين جا معتكفند، از خوبان و صلحا هستند، ولي هر كدام حاجتي دارد: مال، عيال، خانه، قضاي دين، رفع كسالت و مرض و ... ولي هيچ كس به فكر من نيست و براي ظهور و فرج من به طور جدي دعا نمي كند!
گويا حضرت عليه السلام از ما مي خواهد كه اعتكاف و توسل و دعايمان براي خصوص فرج و ظهور آن حضرت واقع شود، ولي ما به او خطاب مي كنيم كه: «عالم ز دست رفت، تو پا در ركاب كن.» و يا اين كه مي گوييم: «اي يوسف زهرا، بيا.» غافل از اين كه او هم از خدا مي خواهد كه بيايد. مگر آمدن او به دست اوست كه از او مي خواهيم از زندان بيرون بيايد؟! بلكه همه بايد از خدا بخواهيم تا اذن دهد او ظهور نمايد. خود او هم منتظر امر خدا و الهامات خدا است، تا ظهور كند و خود را معرفي كند، و از غريبي و درماندگي نجات يابد؛ زيرا گرفتاري او، گرفتاري همه بشر، و نجات و فرج او، نجات همه و فرج براي همه است.

* آيا حضرت حجت عجل اللّه تعالي فرجه الشريف از دوستانش غافل است؟!
آيا حضرت صاحب عجل اللّه تعالي فرجه الشريف كه از دست دشمن ها در پشت پرده غيبت است، از دوستانش هم غافل است كه هر چه بر سرشان آمد، آمد؟ اين خيال ها از ضعف ايمان است. آيا مي شود كه حضرت حجت، حقانيت مذهب را تقويت و تأييد نكند؟! خدا مي داند آن حضرت تا به حال چه كرده و چه مي كند!
چه قدر فرق است بين كسي كه او را «عين اللّه الناظرة»، (چشم بيناي خدا)، و اين مجلس ما را در محضر او مي داند، و يقين دارد كه حدود و اندازه همه كلمات و ... نزد آن حضرت از واضحات است، و كسي كه چنين فكر نمي كند!

* انتظار فرج و تحصيل مقدمات آن
ما بايد انتظار فرج حضرت غايب عجل اللّه تعالي فرجه الشريف را داشته باشيم، و فرجش را فرج عموم بدانيم، و در هر وقت و هر حال بايد منتظر باشيم، ولي آيا مي شود انتظار فرج آن حضرت را داشته باشيم، بدون مقدمات و تحمل ابتلائاتي كه براي اهل ايمان پيش مي آيد؟!

با اين حال، چه اشكالي دارد كه تعجيل فرج آن حضرت را با عافيت بخواهيم، يعني اين كه بخواهيم بيش از اين بلاها كه تا به حال بر سر مؤمنين آمده، بلاي ديگري نبينند؟! زيرا در روايت آمده است: وقتي سفياني خروج مي كند، هر كس نام علي، فاطمه، حسن و يا حسين را دارد مي كشد. پس از اين كه عده اي كشته مي شوند، بقيه مي گويند: پدران و مادران ما گناه كرده اند و اين اسم ها را بر ما گذاشته اند، ما چه تقصير داريم؟! در اين جا سفياني تفضل مي كند! و به افراد خود دستور مي دهد از كشتن صاحب بعضي از نام ها خودداري كنند، ولي صاحب بعضي از نام ها را بكشند! چنان كه زماني يهودي ها اگر مي ديدند صاحب شناسنامه، شيعي است، فوراً او را مي كشتند، الان هم منتظر دستورند!

در هر حال، بايد منتظر فرج باشيم ولي با مقدمات آن؛ ولي مي دانيم كه ضعيفيم و طاقت ابتلائات سخن را نداريم. لذا از خدا بخواهيم كه شيعه بعد از اين ديگر به ابتلائات بيشتر، مبتلا نشود. و اهم مقدمات انتظار فرج را كه توبه و طهارت از گناهان است، تحصيل كنيم.

منبع:افق حوزه


دسته ها : مذهبی
يکشنبه 1390/3/8 15:56
X