* "حجاب " چيست؟
حجاب يعني زن در معاشرت با مردان، اندام و زيبايي‌ها جذب‌كننده خود را بپوشاند و جلوه‌گري و جلب توجه نكند و رابطه او با ديگران رابطه انساني و نه جنسيّتي باشد. حجاب، كنترل‌كننده و جهت‌دهنده به تمايلات و گرايشات دروني است؛ و به‌همين دليل زمينه تمركز فكري و روحي را براي پرداختن به امور حياتي و اساسي در زندگي ايجاد مي‌كند.
فردي كه به‌دنبال خودنمايي است و نيروهاي خود را بدون كنترل و مديريت در براي جلب توجه با ارضاء‌ نيازهاي عنان گسيخته مصرف مي‌كند تواني براي تمركز و تفكر و تصميم‌گيري و مديريت هوشمندانه زندگي نخواهد داشت و سلامت زندگي خود و ديگر وابستگان به خود را به خطر خواهد انداخت. پس مي‌توان حجاب را از زمينه‌‌ها "توسعه سالم و پايدار " دانست كه توان فكري و روحي لازم براي توليد علم و فرهنگ و فن‌آوري و رشد جامعه را فراهم مي‌كند.
بر اين اساس جوامعِ به‌ظاهر پيشرفته در علم و فناوري اگر حجاب را در فضاي اجتماعي نهادينه كنند ضريب پيشرفتشان به مراتب بالا خواهد رفت و همين جوامع كه در ناهنجاري‌ها رفتاري اجتماعي و جرم و جنايت‌ها غوطه‌ور هستند و جوامعي عقب‌مانده تلقي مي‌شوند، اگر فرهنگ حجاب را در زندگي اجتماعيِ خود وارد كنند مي‌توانند با استفاده از اين ابزارِ قدرتمندِ مديريت احساس، هيجانات را كنترل كنند و سلامت جامعه‌شان را ارتقاء بخشند.
بشريت اهميت ترجيح دادنِ راحتي و لذت مداوم و گستردگي را بر لذت و راحتي آني ادراك كرده است و به همين دليل بر كنترل و مهار احساسِ خود توجه مي‌كند و مهارت "مديريت احساس " را براي زندگي ضروري مي‌بيند. زندگي‌هايي كه براساس مديريت احساس و كنترل تمايلات و گرايش‌ها با استفاده از عقل، شكل مي‌گيرند از كيفيتي برتر برخوردارند چرا كه "كيفيت زندگي " يعني ميزان رضايتمندي از عواملي كه زندگي را به‌سوي هدف مورد نظر حركت مي‌دهند و چنين اشخاصي با محاسبات خودآگاه و با انتخاب، به منافع پايدار و گسترده دست مي‌يابند. يكي از ابزارهاي قدرتمندِ مديريت احساس، پوشش حداكثري بدن است چه در زن و چه در مرد. "حياء و عفاف "، حالتهايي در روح و روان هستند كه از افزون‌خواهي تمايلات جلوگيري مي‌كنند؛ "حجاب " از تقويت‌كننده‌ها اصليِ حياء و عفت است و نشانه خصلتي مختص به انسان؛ حجاب، كنترلي هوشمندانه‌ در حوزه مديريت احساس و تصميم‌گيري در زندگي، براي رسيدن به منافع پايدار ابدي است.
روح بشر تحريك‌پذير است و نياز به مهارسازي دارد، و در صورت عدم توجه به آن، تعادل را در درون و بيرون از خود از بين مي‌برد؛ حجاب، ابزاري براي متعادل‌سازي روحي، بهداشت رواني جمعي و تعادل در نيروي كار در محيط كار است.
عفاف، روحِ حجاب است يعني كنترل آگاهانه احساس؛ واقعا چگونه يك زن يا حتي يك مرد با پوششي نامناسب مي‌تواند از ديگران انتظار داشته باشد كه با او براساس شخصيت انساني‌اش و محترمانه رفتار كنند در حاليكه با بدحجابيِ خود مستقيما به ديگران مي‌گويد كه مجذوب جنسيّت و زيبايي اندام من باشيد. جامعه محل كار و تمركز فكري و رفتاري است نه موقعيتي براي لذت‌گرايي.

* برخي تعابير شخصيت‌ها جهاني در مورد حجاب

ويل دورانت، تاريخ‌نگار:
زنان دريافته‌اند كه دست و دلبازي مايه تحقير آنهاست؛...زنان بي‌شرم و حياء جز در موارد زودگذر براي مردان جذاب نيستند.

تولستوي، فيلسوف روسي:
سبب ازدياد طلاق در اروپا كه افكار عمومي را مشوش كرده است، نبود حجاب است كه مردان بواسطه معاشرت با زنان نسبت به همسر خود بي‌ميل مي‌شوند.

چارلي چاپلين، كارگردان سينما، در نامه‌اي به دخترش:
دخترم، هيچكس و هيچ چيز را در جهان نمي‌توان يافت كه شايسته باشد كه دختري حتي ناخن پاي خود را به خاطر آن عريان كند؛ ... برهنگي بيماري عصر ماست.

ويليام جيمز، روان‌شناس:
مردان جوانِ متعادل به دنبال چشمانِ پر از حياء در دختران مي‌گردند چرا كه حس مي‌كنند اين خودداريِ ظريفانه از يك لطافت عالي خبر مي‌دهد.

ويكتور هوگو، نويسنده:
مي‌گويند بردگي در اروپا از بين رفته است اما بردگي همچنان ادامه دارد و به‌صورت فحشاء بر زنان تحميل مي‌شود.

در كتاب "فمينيسم در آمريكا " جملات جالبي در مورد پوشش و عفاف آمده است:
ما انسان‌ها به‌گونه‌اي طراحي شده‌ايم كه هرگاه مانند حيوانات بدون هر گونه اصول و خويشتن‌داري رفتار كنيم همانند آنها لذت نمي‌بريم.

بازگشت به پاكدامني و پوشش در غرب آغاز شده است و سال به سال تقاضا براي پوشش‌ و عفاف بيشتر مي‌شود.

جالب است كه برخي از ما از سيگار كشيدن خجالت مي‌كشيم ولي از لباس‌ها نازك دختران خجالت نمي‌كشيم!!

طُرفه اينكه حجاب از فرهنگ‌ها مشترك ميان تمام اقوام و ملل متمدن و تفكرات مشترك ميان تمام اديان است و تنها اين فرهنگ حيوانيِ غربي است كه در عصر جاهليتِ جديد، برهنگي را اشاعه داده است.

* حجاب در اديان
توصيه زرتشت به پسران و دختراني كه مي‌خواستند با هم ازدواج كنند را ببينيد: "اي دختراني كه مي‌خواهيد شوهر كنيد و اي دامادها، شما را آگاه مي‌كنم كه با استفاده از غيرت در زندگي پاك‌منشي بجوييد. "

در كتاب اَوِستا كه كتاب مقدس زرتشتيان است اين‌گونه آمده است: "همگي سر را مي‌پوشانيم و همگي به درگاه تو نماز مي‌كنيم. "

در دين يهود، اگر زني بدون پوشاندن سر در انظار ظاهر شود، شوهرش حق دارد او را بدون پرداخت مهريه طلاق دهد.

در تورات، كتاب مقدس يهوديان اين‌گونه آمده است: خداوند، دختران صهيون را به جهت اينكه با گردن افراشته و غمزه‌ها چشم راه مي‌روند و با ناز مي‌خرامند و زينت‌ها خود را آشكار مي‌كنند، مجازات خواهد كرد و سر آنها را بي‌مو و بوي بدن آنها را متعفن و به‌عوض زيبايي، سوختگي بر صورت آنها خواهد انداخت.

در مسيحيت نيز توصيه‌ها آشكار و قوانين صريح در مورد حجاب آمده است؛ در كتاب انجيل، كتاب مقدس مسيحيان آمده است:
"براي زنان شرم‌آور است كه با سر برهنه در اماكن عمومي ظاهر شوند، پوشش گيسوي زنان اين معني را به‌همراه دارد كه او زيبايي‌اش را تنها براي چشمان همسرش نگاه داشته است "
ويل‌دورانت در كتاب تاريخ تمدن، نسبت به فرهنگ مسيحيان در مورد پوشش نوشته است: "زنان مسيحي، فريبندگي‌ها توام با حياء خود را فقط در مجالس دور از نامحرمان در معرض ديد مي‌گذاشتند. "
در دستورات اسقف‌ها و كاردينال‌ها مسيحي آمده است كه: زن بايد كاملا پوشيده باشد مگر اينكه در خانه خود باشد زيرا فقط لباسي كه او را مي‌پوشاند مي‌تواند از خيره شدن چشم‌ها به سوي او مانع شود؛ زن نبايد صورت خود را عريان ارائه دهد تا ديگري با نگاه كردن به صورتش در گناه افتد.

* ديدگاه اسلام در مورد حجاب
آيا حجاب در اسلام يك حكم صريح قرآني است؟
پاسخ سوال فوق را خودتان ببينيد:
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللهُ غَفُوراً رَحيماً
"پيامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مومن اين مطلب را ابلاغ كن كه: چادرهاي خود را طوري به‌سر كنند كه جلوي آن باز نشو، فلسفه اين حكم اين است كه با اين‌گونه چادر سر كردن معلوم مي‌شود اهل عفاف و صلاح هستند پس مورد آزار و اذيت قرار نمي‌گيرند. "

قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ
"پيامبر! به زنان مومن اين مطلب را ابلاغ كن كه: به نامحرم نگاه نكنند و عورت خود را از نگاه ديگران محافظت كنند و زيبايي‌ها شان را آشكار نكنند و البته بايد كه روسري‌ها خود را بلند بگيرند تا سينه‌ها شان را بپوشاند "

إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ
"اي مومنين! وقتي كاري با زنان نامحرم داريد از پس پرده با آنها گفتگو كنيد اين براي پاك ماندن قلب‌ها شما و آنان بهتر است. "
تمام مفسرين شيعه و سنّي، براساس آيات فوق، حجاب را از احكام روشن و قطعي اسلام دانسته‌اند.

تعابير پيامبر اكرم و امامان معصوم كه صاحبان علوم پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله هستند را نيز ببينيد:

نَهَي النَّبِيُّ صَلَّي‌اللهُ ‌عَلَيهِ ‌وآلِهِ أَنْ تَلْبَسَ الْمَرْأَه إِذَا خَرَجَتْ ثَوْباً مَشْهُوراً
"پيامبر كه درود خدا بر او خاندانش باد، زنان را از اينكه هنگام خروج از خانه لباسي جذاب و چشم‌گير بپوشند نهي كرده است. "

قال اميرالمومنين علي عليه‌السلام: عَلَيْكُمْ بِالصَّفِيقِ مِنَ الثِّيَابِ فَإِنَّ مَنْ رَقَّ ثَوْبُهُ رَقَّ دِينُه
"لباس‌هايي كه خوب بدن را مي‌پوشانند بپوشيد چرا كه هر كسي لباسش نازك و بدن‌نما شود، اعتقاداتش نيز ضعيف خواهد شد. "
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ عليه‌السلام: لَا يَصْلُحُ لِلْمَرْأَه الْمُسْلِمَه أَنْ تَلْبَسَ مِنَ الْخُمُرِ وَ الدُّرُوعِ مَا لَا يُوَارِي شَيْئا
"زن مسلمان، نبايد روسري يا روپوشي داشته باشد كه خوب بدنش را نمي‌پوشاند. "


* نظر مشترك فقهاء و مجتهدين در مورد حجاب:
تمام فقهاء‌ و مجتهدين با وجود اختلاف‌نظرهايي كه در برخي موارد دارند همگي بر اين كه حجاب از واجبات است و حداقل قطعيِ آن پوشاندن كامل موهاي سر و گردن و برجستگي‌ها بدن است اتفاق نظر دارند.

عبارات زير را كه در رساله تمام مراجع مشترك است ملاحظه كنيد: نمايان بودن موهاي سر، زيرچانه، گردن، گوش‌ها سينه و بازوان و دست‌ها تا مچ، شكم و پاها تا نوك انگشتان، براي خانم‌ها حرام است و بايد اين مواضع را از نامحرم بپوشانند. و فقط صورتِ بدون آرايش و از مچ دست تا انگشتان بدون زينت اشكال ندارد و پوشيدن لباس‌ها و جوراب‌هايي كه بدن‌نما هستند حرام است

پيش‌گويي اميرالمومنين علي عليه‌السلام در مورد فضاي عمومي جوامع در آخرالزمان گوياي حقايق بسياري است:
يَظْهَرُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ وَ هُوَ شَرُّ الْأَزْمِنَه نِسْوَه كَاشِفَاتٌ عَارِيَاتٌ مُتَبَرِّجَاتٌ ]خَارِجَاتِ[ مِنَ الدِّينِ، دَاخِلَاتٌ فِي الْفِتَنِ مَائِلَاتٌ إِلَى الشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَى اللَّذَّاتِ مُسْتَحِلَّاتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ فِي جَهَنَّمَ خَالِدَاتٌ
"در آخرالزمان كه بدترين مقطع تاريخ است، زناني پديدار مي‌شوند كه برهنگي را پيشه خود ساخته‌اند و به‌دنبال خودنمايي هستند، اين گونه زنان از دين خارج هستند، در فتنه‌ها و بلاها داخل هستند، گرايش به شهوات دارند و با سرعت به دنبال لذت‌ها مي‌روند، حرام‌ها خدا را نقض مي‌كنند و در نهايت در جهنم عذابي هميشگي خواهند داشت. "

* حجاب و مديريت احساس
سخن در هويّت حجاب و رابطه آن با مديريت احساس است، دانستيم كه اگر مي‌خواهيم به زندگي‌اي با كيفيت برتر دست يابيم بايد مهارت مديريت احساس پيدا كنيم و دو روحيّه "حياء " و "عفت " از عمده‌ترين ابزارهاي مديريت احساس هستند كه با تمرين براي تقويت آنها مي‌توان به زندگاني‌اي هوشمندانه و سالم دست يافت؛ و پوشش مناسب از ابزارهاي تقويت روحيّه حياء و عفاف است.

تعبير " اين براي پاك ماندن قلب‌ها شما و آنان بهتر است " و تعبيرِ "معلوم مي‌شود اهل عفاف و صلاح هستند پس مورد آزار و اذيت قرار نمي‌گيرند " به روشني به تاثير حجاب در مديريت احساس (هم در زن و هم در مرداني كه با زنان مواجه مي‌شوند) اشاره دارد.

به گفتار زير توجه كنيد: ...روان‌شناسان در مراحل پنج‌گانه رشد آدمي مرحله چهارم و پنجم را اين‌گونه تعبير مي‌كنند:
مرحله تحرّك و آغاز تشخيص هويّت و مرحله كمال هويتِ‌ انساني.
در مرحله چهارم كه آغاز تشخيص هويت و تحرّك فرد است، پسران تمايل آشكاري به تسلط و تهاجم دارند و دختران درست در جهت مخالف پسران، حالت جذب و پذيرش دارند و قدرت جلب توجه ديگران را از خود بروز مي‌دهند و اگر نتوانند از اين مرحله عبور كنند و "توقف شخصيت " به‌وجود آيد هميشه اسير جلب توجه ديگران خواهند شد ولي در صورتي‌كه در اين مرحله نمانند و به مرحله پنجم صعود كنند به جاي تمايل به جذب همگان و صرف تمام نيرو براي اين راه، تنها به همسر خود توجه كرده و بقيه توانايي‌ها جسمي و روحي خود را صرف سازندگي مي‌كنند.
توقف در شخصيت در زنان منجر به بيماريِ خودنمايي مي‌شود و تمام زندگي او را مي‌بلعد و موقعيت هر گونه تجربه انساني و حياتي را از او سلب مي‌كند. "

نويسنده:عبدالحميد واسطي


دسته ها : مذهبی
چهارشنبه 1390/3/4 16:51
X