انديشكده "مركز مطالعات راهبردي و بين‌الملل آمريكا " در مقاله‌اي با عنوان " سياست آمريكا در خاورميانه " به قلم "آنتوني كوردزمن " نوشت: آمريكا در طول سال آينده بايد در سياست‌ها و موقعيت نظامي خود در منطقه خليج [خليج فارس] تغييرات اساسي ايجاد نمايد. اين تغييرات مستلزم تصميم‌گيري آمريكا در مورد چگونگي بازسازي موقعيت نظامي اين كشور در خليج [خليج فارس] است؛ زيرا آمريكا در حال ترك عراق است و همچنين بايد در رقابت روزافزون استراتژيك با ايران شركت كند. البته اين تغييرات آمريكا را با مسائلي بسيار فراتر از بعد نظامي مواجه خواهد كرد. آمريكا بايد تا مدتي كه ممكن است تا نيم‌دهه نيز طول بكشد، با حكومت‌ها و سياست‌هاي منطقه‌اي جديد، بي‌ثبات و دائماً در حال تغيير دست و پنجه نرم كند. آمريكا در اين زمينه به سياستي مدني-نظامي نيازمند است كه در برابر بي‌ثباتي و تغيير مصون باشد.

* آمريكا با ترك عراق نيازمند اعمال تغييراتي اساسي در سياست‌هايش است تا بتواند در رقابت با ايران باقي بماند.

حتي اگر دولت عراق نيز بخواهد نيروهاي نظامي آمريكا در اين كشور مستقر باشند، باز هم تنها خواهان حضور تشريفاتي اين نيروها با امكانات و قدرت نظامي محدود است. عراق تا كنون تصميم نگرفته است كه چگونه مي‌خواهد قرارداد چارچوب استراتژيك اين كشور با آمريكا را به برنامه‌ريزي‌ها و قابليت‌هاي عملياتي تبديل كند، برنامه‌هاي نظامي عراق در آينده كدام جهت را پي‌گيري خواهند كرد و اين كشور تا چه اندازه خواهان مشاوره‌ها و سلاح‌هاي آمريكا است.

* عراق اگر هم به حضور نيروهاي آمريكايي در اين كشور مايل باشد، تنها حضور تشريفاتي و محدود آنان را مي‌خواهد.

آمريكا "تنها ممكن است " بتواند در طول 12 ماه آينده روابط استراتژيك با ثبات و معين با عراق برقرار كند گرچه با توجه به ميزان بي‌ثباتي و تنش‌ها در درون عراق و رقابت ناگزير آمريكا با ايران بر سر نفوذ استراتژيك و سياسي، برقراري اين ارتباط ناممكن به نظر مي‌رسد. احتمال قوي‌تر اين است كه آمريكا مجبور شود در آينده با كمك‌هاي سياسي، اقتصادي و نظامي وزارت امور خارجه، با ايران رقابت كند؛ تقريباً بدون در نظر گرفتن هرگونه توافق رسمي در چارچوب قرارداد وضعيت نيروها.

* برقراري روابط استراتژيك ميان آمريكا و عراق با توجه به تنش‌ها در عراق و رقابت آمريكا با ايران غير ممكن به نظر مي‌رسد.

در همين حين، آمريكا در منطقه جنوبي خليج [خليج فارس] با مسائل مهم جديدي مواجه است. موج ناآرامي‌هاي سياسي در تمام خاورميانه تلاش‌هاي آمريكا را هم در زمينه همكاري با دولت‌هاي جنوب خليج [خليج فارس] به منظور مقابله با ايران تحت تأثير قرار داده است. مهم‌ترين اين كشورها تا امروز بحرين، قرارگاه ناوگان پنجم نيروي دريايي آمريكا و يمن هستند. تنش ميان شيعيان و اهل سنت در بحرين تا مرحله درگيري آشكار پيش رفته و حركت به سوي راه حلي مسالمت‌آميز و باثبات تا كنون با شكست مواجه شده است. به نظر مي‌رسد وضعيت در يمن از سقوط حكومت شبيه به ديكتاتوري به سوي سال‌هاي بي‌ثباتي سوق گرفته است.

* ناآرامي‌ها در خاورميانه تلاش‌هاي آمريكا را هم در زمينه مقابله با ايران تحت تأثير قرار داده است.

با اين وجود اين وضعيت تنها بخشي از مشكل است. در عمان تظاهرات‌هاي شديدي صورت گرفته است و چنين وضعيتي در عربستان نيز دست كم به صورت ظاهري ديده مي‌شود. تركيب سياست‌هاي حكومت پادشاهي، اسلامي و منافع شخصي در كويت ثبات خود را از دست داده است. اختلافات حزبي ميان اهل سنت و شيعيان علاوه بر بحرين در كويت، عربستان سعودي و يمن نيز افزايش يافته است. بحران در بحرين باعث برانگيختن خشم و افزايش تنش‌هاي حزبي در عراق و لبنان نيز شده است كه موقعيت‌هاي داخلي و منطقه‌اي را در اختيار ايران قرار مي‌دهد. قيام‌ها در مصر شدت بسيار زيادي يافته و نقش آينده اين كشور را در روند صلح و به عنوان يكي از شركاي استراتژيك آمريكا زير سؤال برده است. اردن و سوريه مشكلات خود را دارند و تنش‌هاي ميان تركيه و اسرائيل، اهداف تركيه در عراق و روابطش با ايران مشكلات ديگري را به وجود آورده‌اند.

* آمريكا در كشورهاي خاورميانه با مشكلات عديده‌اي مواجه شده است.

آمريكا مجبور خواهد شد روابطش را با تمام كشورهاي جنوب خليج دوباره تنظيم كند و اطمينان و اعتماد آنان را از اين كه آمريكا علي‌رغم كاهش بودجه در منطقه فعال باقي خواهد ماند، جلب كند. آمريكا همچنين بايد به اين دولت‌ها اطمينان دهد كه در قبال مسائل كليدي امنيتي از آنان حمايت خواهد نمود؛ در حالي كه برخي رهبران منطقه احساس مي‌كنند كه آمريكا مبارك را به حال خود رها كرد. آمريكا در برخي مواقع بايد راهبردهاي جديدي را قبال برقراري تعادل ميان ميزان تلاش‌ها و منافعش در كشورهاي جنوبي خليج اتخاذ كند تا به اين وسيله به اين كشورها كمك كند تا به انجام اصلاحات و كاهش تنش‌هاي سياسي داخلي در كشورهايشان بپردازند. بهترين راه، انجام اقدامات بي‌صدا و مخفيانه توسط گروه‌هايي در درون سفارت اين كشورها است؛ اما آمريكا نمي‌تواند منفعل باشد و تنها بر امنيت تمركز كند.

* آمريكا بايد اعتماد كشورهاي منطقه را در زمينه دخالت فعال اين كشور در مسائل خاورميانه جلب كند. بهترين راه براي اين دخالت فعالانه تشكيل گروه‌هاي مخفي در سفارت‌هاي كشورهاي مورد نظر است.

آمريكا بايد تلاش كند تا راه‌هاي جديدي بيابد كه به يمن براي رسيدن به ثبات كمك كند و همچنين توانايي‌هاي عمان و عربستان را در مقابل يمني كه ممكن است بيش از اين متفرق شود، افزايش دهد؛ وضعيتي كه به افزايش مهاجرت از درون يمن به خارج از اين كشور خواهد انجاميد.

* آمريكا بايد علاوه بر كمك به يمن براي رسيدن به ثبات، عمان و عربستان را نيز در قبال بي‌ثباتي‌هاي احتمالي يمن در آينده در نظر بگيرد

تحولات در تمام مناطق اطراف خليج و به ويژه مصر و منطقه سوريه امنيت خليج [خليج فارس] را به شدت تحت تأثير قرار خواهند داد. آمريكا مجبور خواهد بود با تركيب جديدي از سياست‌هاي متغير و صف‌بندي‌هاي جديد مقابله كند كه مصر و اردن را تحت تأثير قرار خواهند داد و ممكن است دسترسي آمريكا به خليج [خليج فارس] را مختل كنند. در حالي كه حزب‌الله همچنان نفوذ سياسي خود را افزايش مي‌دهد، آمريكا بايد راه‌هاي جديدي بيابد تا با دولت لبنان و در غياب بسياري از متحدان داخلي‌اش همكاري كند.

* امنيت خليج [خليج فارس] تحت تأثير تحولات، به ويژه در مصر و سوريه قرار دارد. آمريكا بايد با نفوذ حزب‌الله در لبنان نيز مقابله كند.

آمريكا بايد تمايلاتش را در زمينه اصلاح در سوريه و كاهش نفوذ ايران به گونه‌اي تنظيم كند كه ثبات در سوريه و لبنان نيز حاصل گردد. اين كشور همچنين بايد با پيچيدگي‌هاي جديد در روند صلح عربي-اسرائيلي مقابله كند؛ پيچيدگي‌هايي كه در نتيجه سياست‌هاي متغير مصر، سياست‌هاي متفرق اسرائيل و هراس‌هاي جديد به دنبال بي‌ثباتي در سوريه، تفرقه‌ها در لبنان، تفرقه‌هاي فلسطينيان در غزه و كرانه باختري و همچنين عقيده جديد اعراب مبني بر اين كه تنها راه فشار بر اسرائيل براي رسيدن به راه حل، به رسميت شناختن فلسطين به عنوان يك كشور مستقل است به وجود آمده‌اند.

* آمريكا نيازمند مقابله با پيچيدگي‌هاي جديد در روند صلح عربي-اسرائيلي است.

حتي در بهترين حالت نيز آمريكا در تمام اين زمينه‌ها اهرم فشار معيني ندارد؛ اما اين كشور در هيچ كدام از اين مسائل نمي‌تواند كناره‌گيري كند و يا نياز به تلاش و كمك ديپلماتيك و امنيتي را به منظور بهبود اوضاع ناديده بگيرد؛ در شرايطي كه تعداد بسيار زيادي از آمريكايي‌ها به شدت بر سياست‌هاي داخلي و مسائل اقتصادي تمركز كرده‌اند، مخالفت‌هاي شديدي عليه كمك‌ها و هزينه‌هاي خارجي وجود دارد و بسياري افراد از كم بودن اين تلاش‌ها در حال حاضر بي‌خبر هستند، اصلاح وضعيت آسان نخواهد بود.

* بسياري در آمريكا مخالف پرداختن دولت به كمك و هزينه‌هاي خارجي هستند.

احترام به نيروهاي نظامي و تقاضا براي هزينه‌هاي ارتش بي‌معني تلقي مي‌شود؛ زيرا افراد بسياري اهميت تلاش‌هاي نظامي را براي حمايت از همكاري‌ها با كشورهاي مربوط در زمينه امنيت بين‌المللي درك نمي‌كنند.

* تلاش‌هاي آمريكا در كشورهاي خارجي بدون كمك وزارت امور خارجه و يا خارج از چارچوب تلاش‌هاي متمركز محكوم به شكست هستند.

حقيقت اين است كه آمريكا بايد اقدامات سياسي-نظامي را در مورد هر كشوري به طور جداگانه و با هدف بازسازي وضعيت نظامي‌اش در خليج [خليج فارس] انجام دهد؛ زيرا هر تلاشي كه تنها جنبه نظامي داشته باشد محكوم به شكست است. اين موضوع نيازمند حمايت قوي كاخ سفيد، شوراي امنيت ملي، وزارت امور خارجه و وزارت دفاع است. البته مهم‌تر از اين اقدامات، اين است كه آمريكا سياستي واضح را تدوين كند تا به كمك آن تلاش مدني-نظامي در منطقه به وسيله بخش‌هاي كليدي در وزارت امور خارجه و ستاد فرماندهي مركزي ميسر شود؛ آمريكا همچنين بايد گروه‌هايي را در هر سفارت‌خانه تشكيل و بودجه و آزادي عمل بيشتري را در اختيارشان قرار دهد تا برنامه‌ها، تبادلات و كمك‌هاي اطلاعاتي در زمينه كشور مربوطه را به عهده بگيرند.


دسته ها : سیاست
چهارشنبه 1390/1/31 21:19
X