بزرگداشت سالگرد شهادت سيد مرتضي آويني، فرصت مناسبي است براي پرداختن به مسائل و فراز و نشيب هاي جاري در سنماي كشورمان. چرا كه آويني هم در نظر و هم در عمل (با توليد مجموعه روايت فتح) كامل ترين و بارزترين تجلي و نماينده سينماي انقلاب است. گفتارها و نوشتارهاي سينمايي آن هنرمند شهيد كه در سه جلد كتاب به نام "آينه جادو " گردآوري و منتشر شده اند، اگر چه مربوط به سال هاي دهه هاي 60 و اوائل دهه 70 هستند، اما محدود به آن زمان نيستند. با كمي تأمل درمي يابيم كه آنچه آويني به عنوان مسئله و مشكل و يا چشم انداز و راه حل مطرح كرده بود، امروز هم به همان اندازه صادق و حاكم و كاربردي هستند.
يكي از مهم ترين دغدغه هاي شهيد آويني، دستيابي سينماي كشورمان به هويت خويش و قرارگرفتن اين هنر- صنعت در خدمت اسلام و انقلاب بود. همچنان كه در جزه "تأملاتي در ماهيت سينما " با بيان اينكه سينما هنري تكنولوژيك و برآمده از فرهنگ غرب است، تصريح كرده بود: "براي پايه گذاري عالمي بر مبناي اسلام ناچار هستيم كه با يقيني برآمده از ايمان به اسلام، و در پرتو آن به تمدن غرب و لوازم و محصولات آن نظر كنيم. "
اساساً رويكرد شهيد آويني به سينما، هويتمند بوده و آن را ابزاري براي ايجاد تحول فرهنگي در جامعه ما مي دانست:
"سينما رسانه اي عظيم است كه مي تواند منشأ تحول فرهنگي باشد و متأسفانه ما از اين واقعيت غفلت كرده ايم. معتقديم كه همه امكانات حياتي بشر، اعم از تكنولوژي، علم يا هنر بايد در خدمت تعالي انسان باشد، به سوي آن نهايتي كه انبياي عظام مي خواهند. فيلم و سينما نيز جدا از اين اصل براي ما معنايي ندارد. "
سيد شهيدان اهل قلم از همان زمان نسبت به ابتلاي سينماي ايران به بحران هويت هشدار داده و نوشته بود: "سينماي ايران گرفتار بحران هويت است و اين بحران به اين دليل ايجاد شده كه سينما از مردم و غايات فرهنگي آنان دور است. "
البته اشاره آويني به "هويت " يك امر كلي و انتزاعي نبود. بلكه به طور صريح و روشن، آن هويتي كه مي تواند سينما و فرهنگ ما را اعتلا و ترقي بخشد را ارزش هاي انقلابي، مبارزاتي و فطري مي دانست. به طوري كه نوشت: "سينماي مبارزه بايد منظر غايي و مقصود نهايي دست اندركاران محترم امور سينمايي كشور باشد. اگر امت مسلمان ايران هويت حقيقي خويش را در مبارزه يافته است، سينماي ايران نيز بايد هويت مستقل خويش را در سينماي مبارزه پيدا كند. "
و در جاي ديگر بيان داشته بود كه "سينمايي كه مي خواهد در خدمت اسلام باشد، بايد روي خطاب خويش را به فطرت الهي بازگرداند " در حالي كه هم در گذشته و هم در زمان حال، منبع و الگوي سينماي ما، غرب بود، آويني مي گفت: "بر ما تقليد از غربي ها روا نيست، چرا كه تاريخ ما در امتداد تاريخ غرب نيست. ما عصر تازه اي را در جهان آغاز كرده ايم و در اين باب، اگر چه سينما يكي از مواليد تمدن غربي است، لكن در نزد ما و در اين سير تاريخي كه با انقلاب اسلامي آغاز شده، صورت ديگري متناسب با اعتقادات ما خواهد پذيرفت. سينما در غرب چيزي است و دراين مرز و بوم چيز ديگر... و سينماي ما نمي تواند كه در امتداد تاريخي سينماي غرب باشد، اگر چه زبان سينما يا بيان مفاهيم به زبان سينما قواعد ثابتي دارد، فراتر از شرق و غرب. "
و همچنين: "ما خود را بي نياز از تجربيات غربي ها نمي دانيم، اما براي اين تجربيات شاني متناسب با آن ها قائليم. ما چاره اي نداريم جز آن كه سينما را يك بار ديگر در ادب و فرهنگ اسلام معنا كنيم. ما بايد قابليت هاي كشف ناشده سينما را در جواب به فرهنگ و تاريخ خويش پيدا كنيم... و چه كسي مي تواند ادعا كند كه سينما ديگر قابليت هايي ناشناخته ندارد؟ "
آويني در همين راستا تأكيد مي كرد: "اگر براي "مصداق جمعي بشر " بتوان ضميري تصور كرد، هنرمندان حكايتگر آن "ضمير " هستند. هنر، محاكات حضور و غياب بشر نسبت به حق است. همه هنرها اين چنين اند و در ميان هنرها، سينما "آينه جادو "ست، آينه اي كه در آن چهره باطني بشر امروز بي پرده انعكاس يافته است. منتظر بمانيم تا "خودآگاهي تاريخي " اين قوم نيز در اين آينه اظهار شود و باطن زيباي انقلاب اسلامي را، تا آنجا كه اين آينه قابليت انعكاس آن را دارد، به جهانيان عرضه كند. "
هشدار آويني به فعاليت روشنفكران
حاكم بودن سايه سنگين روشنفكري و روشنفكران بر فرهنگ و هنر كشورمان، از همان زمان، يكي از دغدغه هاي شهيد آويني بود. اين هنرمند كه خطرات و تهديدهاي غرب زدگان و سكولارها در فضاي فرهنگي كشور را به خوبي درك مي كرد در گفتارها و نوشتارهاي خود بارها درباره تأثير منفي فعاليت هاي مدعيان روشنفكري هشدار داده بود. به عنوان مثال نوشته بود:
"سايه منورالفكري قرن نوزدهم بر اذهان بسياري از روشنفكران و هنرمندان ما حجابي ظلماني است كه اجازه نداده تا آنها بتوانند با مردم در سير تكاملي انقلاب اسلامي همراهي كنند. آنها بدون دركي عميق از تاريخ و ضرورت هاي آن سعي كرده اند كه از قبول تقدير تاريخي انقلاب استنكاف ورزند و لذا چونان كبك كه سر در برف برده است، خود را نسبت به انقلاب اسلامي و آثار تاريخي و جهاني آن به غفلت زده اند و البته انتظاري هم نبايد داشت كه تحول فرهنگي آرماني ما به توسط كساني كه اعتقادي به اصل آن ندارند، بنيان نهاده شود. "
ماهيت جشنواره هاي غربي
يكي از مسائلي كه سينماي ايران از گذشته و به خصوص در زمان حال با آن مواجه بوده، جشنواره هاي غربي هستند. شهيد آويني در اين باره نيز به صراحت گفته بود: "حقيقت اين است كه كسب توفيق در جشنواره هاي خارج از كشور، ارزشي را اثبات نمي كند. آنها به تكنيك محض جايزه نمي دهند و راهشان نيز با ما متفاوت است. تكنيك و محتوا را نيز نمي توان از يكديگر تفكيك كرد و چون اين چنين است، پر روشن است كه آنها كدامين فيلم ها را خواهند. " و در جاي ديگر نوشته بود: "بنده مخالف شركت در جشنواره هاي جهاني و دعوت از منتقدان بين المللي نيستم، اما مخالف آن هستم كه به ارزيابي جشنواره ها و داوري منتقدان بين المللي ايمان بياوريم. سينماي ايران بايد در جهت دستيابي به يك هويت مستقل حركت كند و خود را در آينه صيقلي وجود مردم ببيند، نه در سراب روشنفكري و روشنفكرنمايي. "
و در مقابل، پرورش هنرمندان متعهد را يك موضوع مهم و الزامي مي دانست:
"اگر يك برنامه بلندمدت براي پرورش هنرمندان برنامه ساز نداشته باشيم، همين عامل مذكور مي تواند ما را تدريجا به سمت يك خضوع ناخواسته در برابر هنرمندان و متخصصان غيرمتعهد به اسلام براند. "
بازگشت سينما به خويشتن
آويني در بخشي از جزوه "تأملاتي در ماهيت سينما " نكته اي را متذكر شده كه امروز هم گريبانگير فضاي سينماي ماست. اين نكته، در عين كوتاه و خلاصه بودن، گوياي بسياري از ضعف هاي محتوايي و موضوعي فيلم هاي ايراني است و در عين حال راه صحيح را هم به اختصار بيان داشته است: "چرا موضوع غالب فيلم هايي كه در مشرق زمين توليد مي شوند "عشق هاي مجازي و مناسبات آدم هاي فلك زده " است؟ موضوع قريب به اتفاق فيلم هايي كه در ايران نيز ساخته شده، به جز استثنائاتي معدود، همين مناسبات است كه اگر از بيرون اين غفلت زدگي رايج بر آن نظر كنيم، تماما ناشي از دور ماندن از حيات طيبه ايماني و پذيرش مناسبات خانوادگي و اجتماعي غرب در جامعه اي است كه ماهيتا با اين مناسبات بيگانگي دارد و در جست وجوي هويت ديگري است. منظور اين نيست كه سينما نبايد به اين مناسبات بپردازد، بلكه قصد ما بايد رها ساختن آدم ها از فلك زدگي باشد و رساندن آنها به آزادي و استقلال و استغنا، نه آنكه آنان را در ضعف ها و نقص هايشان تاييد كنيم. و روشن است كه تا خود از فلك زدگي و غفلت رايج ملازم آن رها نشويم اصلا در نمي يابيم كه آنچه را "رنج هاي بشري " نام نهاده ايم، باتلاق عفني است كه از ضعف ها و نقص ها و نيازها و عادات زايد و تعلقات دنيايي ما فراهم آمده است؛ وگرنه كدام رنج هاي بشري؟ اين ها رنج هايي است كه بشر امروز به خاطر دوربودن از حقيقت انساني خويش بدان اسير است. پرداختن به اين رنج ها هنگامي زيباست كه همراه با "تذكر " باشد. "و اما اين كه با گذشت 18 سال از شهادت آويني، هنوز هم انديشه هاي آن هنرمند حقيقت طلب مي تواند راه گشاي سينماي ما باشد. يكي از قدم هايي كه مي تواند به كاهش بسياري از مشكلات اين عرصه بيانجامد، ترويج بيش از پيش اين انديشه ها نزد مسئولان و هنرمندان سينما، منتقدان و نظريه پردازان هنر هفتم و دانشجويان اين رشته است.

نويسنده:آرش فهيم


دسته ها : فرهنگی
دوشنبه 1390/1/22 19:17
X